مقاومت یک در چوبی در برابر حمله دشمن!
پشت هر دَر داستانیاست و با هر بار باز و بسته شدنش مسیری جدید پیش خواهد آمد؛ در این میان بعضی «دَر»ها نیز خود داستانی دارند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایسنا، کمی از غروب گذشته و بافت تاریخیِ این شهرِ خاکیرنگ، دست به سیاهی شب داده؛ سقف آسمان بلند است و با نگاهی عمیقتر ستارهها بیشتر خواهند شد؛ مسیر کوچهها تنگ و دیوارههای کاهگلی نفس را تنگ کردند؛ تیرهای برق چوبی، رنگ زردِ زرد یا مهتابی میتابانند.
اینجا کاشان؛ مسجد و مدرسه آقابزرگ؛ دو پیر نشین (سکوهایی برای نشستن) در کناره، کتیبهای بالای یک سردر قرار گرفته؛ کاشیهای خشتی الوان، فضا را با رنگهای آبی، زرد، صورتی و سبز تزیین کرده است.
سنگهای بزرگ پاخورده، براق، صیقلی و مربعی شکل فضای ورودی، مهمانها را به گذر از زیر کتیبه و دَر چوبی هدایت میکنند؛ بر قسمتی از کتیبه نقش بسته که «به حکم محکم شاهنشاه عادل، باذن محمد شاه قاجار خلدالله ملکه و احسانه، حجتالاسلام ملامحمد مهدی نراقی به موجب فرمان مبارک مقرر آمده از تکالیف دیوانی معاف شد.» و میگوید که به اذن محمد شاه قاجار، تخفیفاتی بر مالیات ملامحمد مهدی نراقی، قصابان و دباغان در نظر گرفته شده است.
زیر این کتیبه دَری با ۶ هزار و ۶۶۶ میخ کوبیده شده بر آن، باز است.
طرح و نقش، با هنر «کنده کاری» بر دو لنگه دَر رویانیده شده، ظرافت با هنر «گرهچینی» به آن افزوده شده و در نهایت گلمیخها بر آن کوبیده شدند.
گلمیخها استحکام این دَر را برای مقاومت در برابر حملات دشمنان تقویت کرده؛ ۶ هزار و ۶۶۶ میخ به تعداد آیات کتاب آسمانی دین اسلام، قرآن بر روی دَر دیده میشود؛ میخهایی نسبتا بزرگ که با شکلی شبیه به نیمکُره.
میخها با قرار گرفتن کنار نقوش اسلامی نقش متفاوتی را روی دَر ایجاد کردند.
سالها قبل این میخها بر دو لنگه در چوبی کوبیده شدند تا در برابر حملات دشمنان دوام بیاورد؛ البته کاربرد کوبیدن میخها بر دَر بزرگ و محکم مسجد آقابزرگ به افزایش استحکام آن محدود نمیشود.
میخهای کوبیده شده بر در پس از مدتی درون چوب زنگ زده و اصطلاحا جنس چوب را تلخ کرده است؛ تلخ شدن چوب، که در واقع با تُرد شدن آن یکسان است که موریانهها را از آن دور کرده است. بر همین اساس دَرهای چوبی مسجد آقا بزرگ بیش از ۱۹۰ سال سالم باقی مانده است.
مسجد و مدرسه آقا بزرگ، محلی برای تدریس ملا محمد مهدی نراقی از علمای کاشان و اقامه نماز جماعت بود.
ملا محمد مهدی نراقی از اهالی کاشان، همزمان با فوت پدر خود به دنیا آمده بود؛ پدر او عالم بود و مردم کاشان پدر او را آقا بزرگ و برای جلوگیری از تشابه او را «آقا کوچک» صدا میکردند؛ اما آقامحمد خان قاجار در سفری به کاشان در دیدار با دیدار علما به جارچیان دستور داد تا اعلام کنند که از این پس باید ملا محمد مهدی نراقی که مردی عالم است را هم «آقا بزرگ» بنامند.
در برخی روایات هم آمده است که در دیدار شاه با علما، شاه از علما میخواهد که درخواستی مطرح کنند. ملا محمد مهدی نراقی درخواست میکند که شاه پشهها را از آنها دور کند و شاه میگوید چیزی بخواهید که بتوانم انجام دهم.
پس از آن آقابزرگ از شاه درخواست میکند مسجدی بسازد تا در آن نماز بخوانند.
بر همین اساس، آقامحمد خان قاجار حاکم شهر را نیز مامور کرد تا به خواست آقا بزرگ مسجدی برای اقامه نماز جماعت مردم کاشان بسازد و مسجد و مدرسه آقابزرگ در زمان پادشاهی محمدشاه قاجار، با سرمایه حاج محمدتقی خانبان که پدر همسر آقا بزرگ نیز بود، بنا شد.
مسجد مدرسه آقابزرگ کاشان با گنبد آجری و مناره کاشی کاری شده از اولین نشانههای تاثیر پذیری معماری ایران از غرب را نمایان میسازد؛ این مسجد مانند عالی قاپوی اصفهان، گلستان تهران و مسجد امام تهران از بناهایی است که در آن از معماری غربی الهام گرفته شده اما بر اصول معماری ایرانی نیز پایبند است.