سناریوهای ادامه جنگ میان حماس و اسراییل

اقتصاد آنلاین، محمد بیات: با گذشت چهارده روز از نبرد طوفان الاقصی، همچنان وعده ورود زمینی به باریکه غزه از سوی رژیم صهیونیستی محقق نشده است. تنها چند ساعت پس از عملیات طوفان الاقصی، یوآو گالانت وزیر رژیم صهیونیستی وعده حمله زمینی به غزه و نابودی کامل حماس را داد. به نظر می‌رسد این وعده همچنان در عالم واقع محقق نشده است. طولانی شدن روند آغاز حمله زمینی و در عین طولانی شدن تجاوز هوایی جنگنده‌های اسرائیلی به باریکه غزه موجب مطرح شدن سناریوهای مختلف در خصوص آینده جنگ میان مقاومت فلسطینی حماس و رژیم صهیونیستی شده است. «ورود محدود»، «اشغال کامل»، «فرسایشی شدن جنگ» و «بازشدن جبهه جدید» از جمله سناریوهای مطرح شده از سوی تحلیل‌گران مسائل فلسطین اشغالی و کارشناسان امور نظامی است.

استقرار نیروهای زرهی اسرائیل در مرز نوار غزه

ورود محدود و نمایشی

در نگاه رسانه‌ها و افکار عمومی جامعه اسرائیل حمله هفتم اکتبر هم‌ردیف وقایع تاریخی مانند یازدهم سپتامبر برساخته شده است. شاید به همین دلیل متحدان استراتژیک تل‌آویو مانند آمریکا، از نسبت به واکنش احساسی و ورود به «تله حمله زمینی» به نوار غزه هشداد داده و خواستار تغییر دستور کار ارتش رژیم هستند. به عبارت دیگر آمریکایی با استناد به سال‌ها اشغال افغانستان و عراق، نسبت به جنگ تن‌به‌تن و ورود پر هزینه زمینی به صهیونیست‌ها هشدار می‌دهند. برخی تحلیل‌گران معتقند بایدن، بلینکن و لوید آستین در فلسطین اشغالی تنها برای حمایت از حمله نظامی اسرائیل به تل‌آویو سفر نکردند، بلکه آنها قصد دارند تا بنیامین نتانیاهو را از اشغال غزه منصرف کنند.

برهمین اساس یکی از سناریوهای پررنگ در خصوص آینده جنگ در جنوب سرزمین‌های اشغالی، ورود محدود و کنترل شده ارتش رژیم برای اغنا افکار عمومی رژیم صهیونیستی و سپس تخلیه سریع این منطقه است. ممکن است یکی از اهداف انتشار گسترده اعلامیه‌های مکتوب و مجازی در غزه و دعوت ساکنان این منطقه برای ترک مناطق شمالی، سناریویی برای ورود محدود به این باریکه باشد. البته ارتش اسرائیل برای اجرای این طرح ابتدا باید از طریق کانال‌های غیر رسمی و میانجی از شاخه نظامی حماس بخواهد تا از درگیری گسترده با صهیونیست‌ها خودداری کرده و میزان تلفات رژیم به حداقل کاهش پیدا کند.

گشودن جبهه جدید نبرد

یکی دیگر از سناریوهای مهم و تعیین کننده در خصوص آینده نبرد طوفان الاقصی، استفاده تل‌آویو از راهبرد «فریب» برای ایجاد تمرکز بر حمله زمینی ارتش و سپس گشودن جبهه جدید نبرد در نفاط مختلف منطقه؛ به‌ویژه مرز مشترک با لبنان- سوریه است. از ابتدای جنگ تاکنون نیروهای حزب الله لبنان بیش از 30 عملیات علیه پایگاه‌ها، تانک‌ها، زره‌‎پوش‌ها و نیروهای اسرائیلی در باریکه غزه ترتیب دادند. در جریان این عملیات‌ها تاکنون تعداد زیادی از نظامیان صهیونیست کشته و زخمی شدند. ایران و حزب الله از طریق کانال‌های مختلف غیر رسمی این پیام به رژیم صهیونیستی ارسال کردند که اگر تل‌آویو قصد ورود زمینی به غزه را داشته باشد، باید خود را آماده نبرد هم‌زمان در جبهه‌های جنوبی- شمالی کند. هم‌زمان برخی تحلیل‌گران از احتمال باز شدن جبهه جولان اشغالی با ورود نیروهای مقاومت از سمت دیرالزور و حومه دمشق سخن می‌گویند. حمله جنگنده‌های اسرائیلی به نقاطی در دمشق و حلب از یک سو و ارسال سیگنال میانجی‌گری از سوی امارات با هدف عدم ورود سوریه به جنگ، نشان دهنده ترس اسرائیل از باز شدن جبهه جدید در مناطق اشغالی است.

دیگر احتمال مطرح شده در این سناریو حمله مشترک رژیم صهیونیستی و آمریکا به شبکه مقاومت در سراسر جغرافیای خاورمیانه عربی است. در صورت تحقق این سناریو جمهوری اسلامی ایران و آمریکا به صورت مستقیم وارد میدان نبرد شده و اکثر کشورهای منطقه درگیر این جنگ گسترده خواهند شد. با توجه به وضعیت کنونی خاورمیانه، نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا و در عین سطح بالای آسیب‌پذیری نیروهای سنتکام سبب آن می‌شود تا دولت بایدن علاقه زیادی برای ورود مستقیم به میدان جنگ نداشته باشند. نبرد مستقیم میان ایران و آمریکا در منطقه به معنای اخلال جدی در بازارهای انرژی، تشدید فضای ضدآمریکایی- ضدصهیونیستی و به خطر افتادن منافع آمریکا در سراسر غرب آسیا است.

فرسایشی شدن روند حمله به نوار غزه

به گزارش وزارت بهداشت فلسطین دو هفته پس از آغاز حملات جنگنده‌های رژیم صهیونیستی به نوار غزه، بیش از 4200 فلسطینی به شهادت رسیدند که از این تعداد 1661 نفر کودک هستند. برخی کارشناسان معتقدند یکی از سناریوهای آینده جنگ در فلسطین اشغالی تداوم وضع موجود و بمباران منظم این منطقه با هدف افزایش تلفات نظامی- غیرنظامی در باریکه غزه است. در این سناریو صهیونیست‌ها به جبران کشته شدن قریب به 1500 صهیونیست، دست به قتل‌عام مردم غزه زده و سعی می‌کنند تا از این طریق رضایت افکار عمومی جامعه اسرائیل را جلب نمایند. در این سناریو صهیونیست‌ها از طریق کشتار وسیع و آواره کردن مردم نوار غزه سیاست «تنبیه دسته جمعی» و برقراری مجدد «توازن وحشت» را دنبال خواهند کرد. به نظر می‌رسد نقطه ضعف این سیاست محکومیت گسترده اقدامات رژیم صهیونیستی از سوی نهادهای حقوق بشری و بازتاب منفی در میان جامعه جهانی باشد. به عنوان مثال با گذشت تنها چهارده روز از این جنگ، عفو بین‌الملل در گزارشی اسرائیل را متهم به «جنایت جنگی» و «کشتار دسته‌ جمعی» در نوار غزه کرده است.

اشغال کامل نوار غزه

آخرین سناریو مورد بررسی در مورد آینده جنگ طوفان الاقصی، استفاده ارتش رژیم از ظرفیت کادرها، نیروهای ویژه و ذخیره برای اشغال کامل نوار غزه و (احتمالاً) کوچ اجباری بیش از دو میلیون ساکن این منطقه است. تل‌آویو برای اجرای کامل این عملیات پر ریسک علاوه بر کمک مستشاران آمریکایی ممکن است تا از پتانسیل نظامی انگلیس، فرانسه و حتی آلمان نیز در جریان این عملیات برای تقسیم مسئولیت این جنایت بهره ببرد. با توجه به آمادگی بالا مقاومت برای نبرد زمینی به نظامیان صهیونیست به نظر می‌رسد اسرائیل در جریان این حمله از پشتیبانی هوایی و تسلیحات مبتنی بر هوش مصنوعی بهره ببرد.

اگر دولت نتانیاهو قصد ورود زمینی به این منطقه را داشته باشد باید ابتدا بخشی از توان نظامی این رژیم را به سمت مرزهای شمال فلسطین اشغالی برای مقابله احتمالی با حزب الله اعزام کند. در عین حال صهیونیست‌ها به این سوال راهبردی پاسخ دهند که اگر حماس در این منطقه حاکم نباشد، چه حزب یا تشکیلات سیاسی امکان اداره امور این باریکه را برعهده خواهد گرفت. یک پاسخ می‌تواند کوچ اجباری مردم این منطقه و ضمیمه کردن این منطقه به خاک فلسطین اشغالی باشد. با توجه به تهدیدات مصر اجرایی شدن این ایده ممکن است به جنگ منطقه‌ای ختم شود.