جنگ اسرائیل و حماس ناتوانی اروپا را به نمایش گذاشت
دولتهای اتحادیه اروپا زمانی میتوانستند ادعا کنند که در خاورمیانه بازیگر هستند - دیگر خیر.
اقتصادآنلاین-آرش نصیری؛ این وظیفه جو بایدن بود که ترسهای خصوصی بسیاری از رهبران اروپایی را به طور علنی بیان کند. رئیسجمهور آمریکا پس از گفتگو با بنیامین نتانیاهو در تلآویو خاطرنشان کرد: خشم ملی کاملاً موجه است، اما اسرائیل نباید اشتباه آمریکاییها را پس از ۱۱ سپتامبر تکرار کند و اجازه ندهد که احساسات بر واکنشهایش حاکم باشند.
وحشت در میان اروپاییها از حملات حماس به جنوب اسرائیل در ۷ اکتبر همچنان از بین نرفته است. اولاف شولز از آلمان و ریشی سوناک از بریتانیا نیز برای ابراز همبستگی با نتانیاهو به اسرائیل سفر کردند. با این حال، تلفات فزاینده بر غیرنظامیان فلسطینی، که در اثر بمباران اسرائیل ایجاد شده استو بسیاری از آنها را کودکان تشکیل میدهند، محکومیت عمومی را همراه با بهت و حیرت خصوصی به همراه داشته است.
در غرب همه توافق دارند که اسرائیل، حق دفاع از خود را دارد. حماس باید گروگانهایی را که در غزه گرفته است آزاد کند. اما قدرت و وسعت تلافی اسرائیل تا چه حد باید باشد؟ عزم «نابودی» حماس چه زمانی منجر به خشونت بیرویه علیه فلسطینیهای گرفتار شده میشود؟
هنگامی که رهبران اروپایی بیان اینکه اسرائیل باید تمام تلاش خود را برای جلوگیری از تلفات غیرنظامیان انجام دهد، به اعلامیههای خود مبنی بر حمایت قاطع از اسرائیل اضافه میکنند، نشانههای کمی در مورد اینکه مرز بین دفاع از خود و انتقام غیرمعقول کجا کشیده میشود، ارائه میکنند. زمانی که روسیه عرضه انرژی به شهرهای بزرگ و کوچک اوکراین را قطع میکند، مسکو به جنایات جنگی متهم میشود. اسرائیل ارتباط آب، سوخت و برق غزه را قطع کرده است.
همبستگی با اسراییل با ترسهایی که ریشه در انگیزههای خودخواهانهتر دارد، همراه است. یکی از نگرانیهای بزرگ این است که جنگ جرقهای برای آتشسوزی گستردهتر منطقهای باشد، با اثرات سرریز اجتنابناپذیر در اروپا. ایران بهعنوان حامی حماس و حزبالله در لبنان، گزینههای خود را میسنجد. نتانیاهو پنهان نکرده است که میخواهد آمریکا را به یک رویارویی نظامی بکشاند تا جاهطلبیهای هستهای تهران را از بین ببرد.
تظاهرات خیابانی بزرگ در شهرهای اروپایی که خواستار خویشتنداری از سوی اسرائیل هستند، به افزایش نارضایتی در میان جمعیت مسلمان این قاره اشاره دارد.
موج جدید پناهندگان هدیهای به پوپولیستهای راست افراطی خواهد بود. و در این مرحله دیپلماتها نگران هستند در صورتی که حمایت از اسرائیل به بیتفاوتی نسبت به سرنوشت فلسطینیان تبدیل شود، چه بر سر تلاشهای اروپا برای جلب حمایت کشورهای جنوب جهانی علیه تهاجم روسیه به اوکراین خواهد آمد؟ هر چه غزه بیشتر تحت محاصره و بمباران باشد، مقابله با اتهامات راجع به استانداردهای دوگانه دشوارتر میشود.
این فشارها و تنشها در هیچ کجا به اندازه آلمان احساس نمیشود، جایی که حمایت از دولت اسرائیل به واسطه واقعه هولوکاست تقویت شده است. در آلمان، همیشه میشنوید که سیاستمداران محلی میگویند، هرگز نمیتواند حقایق تاریخ را فراموش کنند. در برلین، این عصبانیت در بیان سیاستگذارانی دیده میشود که از آنها پرسیده میشود که آیا گناه آلمان در هولوکاست چک سفیدی برای اقدامات انتقامجویانه نتانیاهو نوشته است؟
همچنین رشتههای سیاسی رقابتی نیز وجود دارد. جنگ جهانی دوم انگیزه دیگری را برای آلمان به ارمغان آورد: دنبال کردن اقدامات بشردوستانه و حل مناقشه. کنار گذاشتن این رویکرد با افزایش تلفات در غزه دشوار خواهد بود. تعداد قابل توجهی از شهروندان آلمانی مسلمان هستند یا به نوعی با آن ها ارتباط دارند. تنها هشت سال پیش صدها هزار نفر از سوریه وارد شدند. از سوی دیگر، حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان در حال ظهور است و به دنبال فرصتهایی برای شعلهور کردن آتش بیگانههراسی است.
حقیقت عمیق پشت این نگرانیهای تکاندهنده این است که اروپا ناتوان است. زمانی دولتهای اروپایی میتوانستند ادعا کنند که در خاورمیانه بازیگر هستند. اعلامیه ونیز در سال ۱۹۸۰ به رسمیت شناختن حق فلسطین را برای داشتن کشوری مستقل سرعت بخشید. اگر پس از آن آمریکا ابتکار عمل را به دست میگرفت، اروپا میتوانست در شکلگیری رویدادها نفوذ موثری داشته باشد.
شکست پیمان اسلو و «نقشه راه» سال ۲۰۰۳ برای تشکیل کشور فلسطین نقطه عطفی بود. و از سال ۲۰۰۹، نتانیاهو تلاش کرده است تا با گسترش شهرکسازی در کرانه باختری اشغالی، تمام چشماندازهای راه حل دو کشوری را از بین ببرد. رضایت آمریکا و سکوت برخی کشورهای عرب در قبال تاکتیکهای ویرانگر او باعث شده است که اروپا به حاشیه برود. دولتهای اروپایی با این توهم موافقت کردند که فلسطینیها میتوانند توسط شهرکنشینها به گوشههایی در کرانه باختری رانده شوند و تا زمانی که امدادها ادامه دارد در غزه محافظت شوند.
همانطور که مشخص شد، خودپسندی نتانیاهو اسرائیل را آسیبپذیر کرد. دیوارها و نردهها فقط توهم امنیت را فراهم میکردند. و با وجود تمام لفاظیهای فعلی او در مورد نابودی حماس، هنوز هیچ مسیر نظامی برای صلح وجود ندارد. برخلاف ساختمانهای غزه، نمیتوان آرزوی فلسطینیها برای تشکیل دولت را به خاک و خون کشید. اگر اسرائیل میخواهد امنیت بلندمدت داشته باشد باید دوباره در مسیر راه حل سیاسی حرکت کند. در مورد آن، اروپاییها حق داشتند. حیف که آنها شهامت به کرسی نشاندن اعتقادات خود را نداشتند.