چه کار کنیم که بچهها راحت بخوابند؟ / راهکارهای ساده و کاربردی برای خواب فرزندتان
برای هر مادری اولین دغدغه در زندگی فرزندش سلامتی روحی و جسمی اوست. همانطور که نگرانی برای تغذیهی سالم ذهن مادران را اشغال میکند، آرامش روحی فرزند هم باید به همان اندازه در اولویت قرار بگیرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایسنا، نیاز جسمی کودک خوردن شیر و نیاز روحی او خواب مناسب و مکفی است. بچههایی که از بدو تولد خواب آرام و سالمی داشته باشند در آینده و در زمان حضور در مهدکودک و مدرسه با مشکلات کمتری روبهرو میشوند. راههای زیادی برای تنظیم زمان خواب بچهها وجود دارد که البته در هر فرد با توجه به شرایط تولد، خانواده و عادات زندگی متفاوت است.
یکی از بزرگترین مشکلاتی که هر مادری بعد از تولد فرزندش با آن درگیر میشود، زمان خواب نوزاد و تنظیم کردن این زمان با ساعت استراحت خانواده است. اکثر نوزادان بعد از تولد انگار از دنیای دیگری آمدهاند و به قول قدیمیها گویا از قارهی دیگری پیش ما آمدهاند، چون ساعت خوابشان با همه فرق میکند. تقریباً از هر ۱۰ نوزاد تازه متولدشده پنج نفر از آنها روزها میخوابند و شبها تا صبح مشغول گریه کردن و گاهی بازی هستند. بزرگترین دغدغهی مادر شدن، کمخوابیهای شبانه و خستگیهای مفرط در شش ماه اول زندگی نوزادان است.
اغلب والدین در ماههای اول تولد فرزندشان مدام از شرایط تازه ناله میکنند و آنقدر خستهاند که نمیتوانند از شیرینی روزهای اول زندگی سه، یا گاهی چندنفرهشان لذت ببرند. بیشتر نوزادان در این سن دچار دردهای شکمی و زردی و بیماریهای بهاصطلاح دوران نوزادی هستند که از مادران وقت بسیاری میگیرد و آنها را خستهتر میکند؛ اما در این بین، بچههایی هم هستند که از همان بدو تولد، خواب را به هر کار دیگری ترجیح میدهند و اصلاً خانواده را دچار مشکل نمیکنند. این نوزادان معمولاً هنگام تولد وزن بالاتری دارند، اغلب زردی نمیگیرند و درمجموع بچههای آرامی هستند. این فرشتههای نورسیده در دوران جنینی هم خیلی آرامند و مادران هنگام بارداری، نه ماهِ راحت و بدون تقلایی را سپری میکنند.
گرچه نمیتوان هیچ منطقی برای آرام بودن بچههایی آورد که جنینهای ساکتی بودند یا بالعکس. اگر پای صحبت مادران باردار بنشینید، ۹۹ درصد آنها میگویند شبها از حرکات جنین نمیتوانستند بخوابند، پس حتماً بچههای شیطان و پردردسری خواهند داشت یا مادرانی که میگویند جنینهای آرام و بیحرکتی داشتند و قطعاً دوران پس از تولد هم بچههایشان ساکت و آرام خواهند بود.
این قاعده در خیلی از موارد استثنا دارد و معمولاً مادران در دوران بارداری نمیتوانند پیشبینی کنند فرزندشان چه الگوی خوابی خواهد داشت؛ اما آنچه مسلم است، این موضوع است که خواب نوزاد از بدو تولد تا سن بلوغ، آنقدر متغیر است که نمیتوان یک الگوی ثابت برای آن ارائه کرد و باید هر نوزادی را طبق روش خودش پیش برد.
همهی ما میدانیم که خواب برای مغز انسان بهخصوص نوزادان و کودکان حکم غذا را دارد و اگر در این امر، اختلالی طولانیمدت ایجاد شود، میتواند عواقب بدی روی فعالیتهای بدنی، ذهنی (حافظه و یادگیری) و خلقی افراد داشته باشد. این مدتزمان نیاز به خواب از وقتی جنین شکل میگیرد تا بزرگسالی، متفاوت است.
یک جنین در طول شبانهروز ۲۳ ساعت خواب است و این امر بدون دخالت مادر خودبهخود انجام میشود. در ماههای اولیه بعد از تولد ۱۶ تا ۱۸ ساعت خواب برای کودک لازم است و همانطور که گفتیم، بیشتر بچهها این زمان خواب را در طول روز میگذرانند و ساعات شب را برای خانواده سخت میکنند. این زمان خواب در یکسالگی به ۱۴ تا ۱۵ ساعت میرسد و در چهارسالگی ۱۰ تا ۱۲ ساعت،۱۰ سالگی حدود ۱۰ ساعت و در سن بلوغ و بعدازآن هفت تا هشت ساعت خواب برای فرد کافی است. طبیعتاً بهتر است این ساعتها در طول شب سپری شوند چون هورمونهای رشد بچهها شبها ترشح میشوند و از نظر سلامتی هم برای آنها مفیدتر است.
با وجود این، نوزادان همین که در طول روز هم میخوابند، سلامتیشان را تضمین میکنند، فقط فشار زیادی بر دوش مادر خواهد بود. نوزادان هنگام تولد، هر دو، سه ساعت یکبار بیدار میشوند و شیر میخورند و درواقع کاری جز خوردن و خوابیدن ندارند. این روند در ششماهگی کمی تغییر میکند، آنها علاوه بر یک خواب منظم شبانه، یک چرت کوتاه روزانه هم دارند که معمولاً یک و نیم تا دو ساعت است.
در چهارسالگی خواب روز فقط یک زمان کوتاه است که گاهی به دلیل رفتن بچهها به مهدکودک، این وعدهی خواب حذف میشود و آنها مستقیم به خواب شب میرسند. در دهسالگی بیشتر بچهها خودشان برای زمان خواب خود تصمیم میگیرند، خیلی از آنها بعد از مدرسه تمایل دارند استراحت کوتاهی بکنند و بعضی دیگر تا شب در مقابل خواب مقاومت میکنند. البته بیشتر مادرها تمایل دارند خواب ظهر بچهها حذف شود که شبها سریعتر و راحتتر به خواب بروند اما چون بچهها در این سن باید درس بخوانند و ذهنشان نیاز به استراحت دارد، درصورتیکه واقعاً نیاز به خواب داشته باشند، ایرادی ندارد بعد از مدرسه چرت کوتاهی بزنند.
ساعت بیولوژیکی بدن یا «circardian clock» در همهی انسانها بر اساس ۲۴ ساعت تنظیم شده است و بدن را برای خواب آماده میکند. این ساعت در نوزادان، حدود چهار تا ششماهگی تنظیم میشود و در یکسالگی به یک سطح ثابت میرسد. هرچه این ساعت در بدن بچهها دیرتر تنظیم شود، امکان اصلاح آن در ماهها و سالهای بعد مشکلتر میشود؛ بنابراین اگر میخواهید کودک یک خواب سالم و منظم داشته باشد، باید از همان سالهای اول با مقولهی خواب کودک بهدرستی برخورد شود.
علل مشکلات خواب در کودکان چیست؟
بیشترین اختلال خواب در بچهها از دوسالگی شروع میشود. هرچقدر مادر در تنظیم ساعت خواب بچه تلاش کرده باشد، باز هم در این سن کودک دچار تغییراتی میشود. این تغییر بزرگ دلایل مختلفی میتواند داشته باشد.
دنیای پر از خیال
بچهها در دو تا سهسالگی و گاهی تا پنجسالگی مرزی بین دنیای خیالی و دنیای واقعی ندارند. برای آنها همهچیز امکانپذیر است. آنها به عروسک غذا میدهند، هیولا و لولو را باور میکنند، با حیوانات و اسباببازیهایشان صحبت میکنند و ...
اگر بچهها عجیبترین شعبدهبازیها را ببینند، برایشان غیرعادی و مهیج نیست. این فرایند در ذهن کودک آشفتگی خارج از تصوری ایجاد میکند که میتواند روند آرامش او را برای خوابیدن به هم بزند.
کودکان اگر کابوس ببینند بهراحتی باور میکنند که همین الآن غولی زیر تخت آنها خوابیده است. این نکته را باید مادران بهدقت در ذهن داشته باشند که ترساندن بچهها از موجودات خیالی بهخصوص پیش از خواب، تأثیرات بدی در ذهن آنها میگذارد.
خودمحوری
بچهها در این سنین بسیار خودمحورند که با خودخواهی متفاوت است. آنها خود را مرکز عالم میبینند و تصور میکنند همهی دنیا و اتفاقات پیرامونشان حول محور آنها رخ میدهد. برای مثال، اگر والدین با هم جروبحث میکنند، کودک فکر میکند دلیل آن لزوماً به خاطر اوست. همین افکار باعث میشود شبها وقت خواب، او دچار آشفتگی خیال شود و سخت به خواب برود یا حتی از خواب بپرد و تعجب کند که چرا دیگران خواب هستند. به تعبیری دیگر او میپندارد چون او بیدار شده است، بقیه هم باید بیدار باشند.
قدرت مطلق یعنی والدین
مادر و پدر در دو سال اول زندگی فرزندشان تنها به فکر برآوردن نیازهای جسمی و روحی او هستند. این موضوع برای یک نوزاد یعنی تمام زندگیاش؛ بنابراین او خواهناخواه والدین را قدرت مطلق میپندارد و تصورش این است که آنها توانایی هر کاری را دارند؛ اما در دو، سهسالگی کمکم فضای ذهنی و ادراکی آنها بازتر میشود و پی میبرند که مادر و پدر، خیلی کارها را نمیتوانند انجام دهند. مثلاً چرا مادرم نمیتواند آفتاب را خاموش کند تا من در پارک بازی کنم! این تفکرات که برای ما خندهدار است، گاهی شبها و هنگام خواب بهشدت ذهن بچهها را آزار میدهد؛ و تأثیر مستقیم در شرایط خواب آنها دارد.
خواستهها و امیال ناتمام
آنچه کودک را از سرزمین خیال به واقعیت محض پرت میکند، آشنایی با ناتوانیها و تواناییهای خودش است. خواستههای کودک تا قبل از این سن در حد شمارش انگشتان دست بوده است اما تعداد خواستههایش حالا از شمارش خارج است؛ اما او برای خواستههایش هیچ منطق و دلیلی ندارد. او فکر میکند اگر میتوانم یک ماشین از اسباببازیفروشی بردارم، چرا همه را نمیتوانم بردارم؟ درگیری با این فکرها کمکم او را به دنیای واقعی میکشاند.
ابراز وجود
کودک در این سن مدام مادر و پدر را به چالش میکشد، سعی میکند آستانهی تحمل آنها را برای عصبانیت بسنجد و دائماً در حال نشان دادن تواناییهای خود برای ابراز وجود است. این درگیریها اگر برای یک آدم بزرگ هم باشد، شبها ذهنش را مشغول میکند. در نظر بگیرید در فکر یک بچه در وقت استراحتش چه میگذرد!
تمام دلیلهای بالا و خیلی اتفاقات دیگر که بروز و نمود آنها در هر فردی متفاوت است، میتواند برای ایجاد اختلال در خواب کافی باشد. برای حل این مشکلات مادران باید راهحلهای زیادی را در نظر بگیرند تا بتوانند فضای خواب بچهها را آرام و صحیح مهیا کنند.
آیا خواباندن کودک هم اصول دارد؟
مهمترین اصل از اصول خواباندن کودک، تعیین زمان خواب است. این زمان برای هر بچهای در هر خانوادهای میتواند متفاوت باشد. بچهها اگر شبها دیرتر بخوابند، قاعدتاً صبحها هم تا دیروقت میخوابند که البته خوابیدن تا ظهر برای بچهها توصیه نمیشود ولی خیلی از بچهها در سنین دو تا سه سال، ساعت بدنشان روال خاص خودش را گرفته است و هر ساعتی بخوابند، صبح زود سر ساعت بیولوژیکی بدن بیدار میشوند. برای این بچهها بهترین زمان خواب هفت تا نه شب است که بتوانند حداکثر زمان لازمِ خواب را سپری کنند.
درصورتیکه کودک شما این شرایط را ندارد و سحرخیز نیست و اشتیاق دارد که تا دیروقت بیدار بماند هم ضروری است پیش از ساعت نه به رختخواب برود. برای این کار میتوانید با مشورت گرفتن از یک مشاور یا روانشناس کودک، با در پیش گرفتن رفتاری هماهنگ با همسرتان، راهکارهایی برای بهموقع به رختخواب فرستادن فرزندتان پیدا کنید.
درست است که در این وضعیت مادر و پدر برای حضور در خیلی از معاشرتهای شبانه محدود میشوند ولی بهتر است به سلامت جسمی و ذهنی فرزندشان بیشتر از برنامههای شخصی اهمیت دهند. برای این کار بهتر است یک تایمر یا ساعت در کنارتان داشته باشید که خودش زمان خواب را اعلام کند و نیازی به تنش لفظی شما با فرزندتان نباشد.
بچهها در این سن بسیار بازیگوشند و هرگز از بازی خسته نمیشوند، حتی اگر ۲۴ ساعت هم نخوابند. بهترین روش برای بهموقع خواباندن کودک بازیگوشتان این است که اصولی برای آماده کردن او پیش از خواب داشته باشید که هم نظم را به کودک آموزش دهد، هم ۳۰ دقیقه قبل از زمان خواب، او را برای راحت خوابیدن آماده کرده باشد.
کودک با یک بند ناف روانی به والدین و بهویژه مادر وصل است، در مورد ساعت تعیینشده برای خواب باید یاد بگیرد که لازم است از آنها جدا شود و بداند این جدایی پایان همهچیز نیست و فردا دوباره با هم خواهند بود. این اصول میتواند شامل موارد زیادی باشد. برای مثال، مسواک زدن، گاهی دوش گرفتن، پوشیدن لباس مخصوص خواب، خواندن کتاب یا شنیدن قصه از زبان مادر، مالش پشت یا نوازش سر و موها و درنهایت بوسیدن و گفتن شب بخیر (در سنین بالاتر) و رفتن به اتاق خودش.
برخی از این عادات پیش از خواب در هر کودکی فرق میکند. معمولاً اگر از بدو تولد، مادر کودک خود را نوازش کند یا در آغوش خود بخواباند، احتمال دارد این عادت در سنین بالاتر هم همراه بچه بماند. بعضی بچهها ترجیح میدهند با شنیدن قصه بخوابند و بعضی دیگر بازی در تخت خواب را انتخاب میکنند. برای عادات رفتاری بچه نیازی نیست قوانین خاصی وجود داشته باشد، مگر در مواردی مثل مسواک زدن یا تعیین ساعت خواب که باید در او تثبیت شوند.
مادران در ماههای اولیهی زندگی کودکشان راحتتر میتوانند عادتهای خواب او را تنظیم کنند. این موضوع که بچه را در کنار خود بخوابانند، به شکل یک باور در بین خانوادهها جاافتاده و مادران تصور میکنند با این کار محبت و عشق بیشتری به فرزند خود میدهند و درعینحال خودشان هم راحتتر استراحت میکنند، این کار در صورتی مفید خواهد بود که کودک حضور دائمی مادر را در کنار خودش حس نکند، مگر مواقعی که گرسنگی او باید برطرف شود. حضور فیزیکی مادر در نزدیکی فرزند و عادت کردن او به بوی مادر برای خواب، بعدها، تنها خوابیدن بچه را سخت میکند. تجربه نشان داده بچههایی که در تخت مادر و پدر خوابیدهاند، بعد از سه سال بهسختی و با گذراندن مراحل دشوار به اتاق خودشان میروند؛ و تا مدتها تنهایی آزارشان میدهد و در هر فرصتی به تخت والدین پناه میبرند.
استقلال در خوابیدن، در تنظیم زمان خواب کودک تأثیر زیادی دارد؛ بچهها باید تنها خوابیدن را یاد بگیرند و بهمرور که بزرگتر میشوند باور کنند که مادر و پدر دیرتر از او خواهند خوابید و او باید در اتاقش تنها بخوابد.