برکناری کوین مککارتی حمایت ایالات متحده از اوکراین را دشوارتر خواهد کرد
تأمین مالی دولت آمریکا و تعطیلی احتمالی آن نیز از تبعات دیگر اخراج رییس مجلس نمایندگان است
اقتصادآنلاین-آرش نصیری؛ دوران کوین مککارتی به عنوان رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به همان شکلی که آغاز شده بود به پایان رسید: به شکلی کاملاً تحقیرآمیز. اعضای اتاق پایین کنگره برای اولین بار در تاریخ آمریکا در تاریخ ۳ اکتبر رهبر خود را کنار گذاشتند. با وجود جلب حمایت ۲۱۰ نفر از ۲۲۱ جمهوریخواه مجلس نمایندگان، هشت تن از تندروها با ۲۰۸ دموکرات متحد شدند تا آقای مککارتی را برکنار کنند. مدت کوتاهی پس از آن، این رییس سابق مجلس نمایندگان اعلام کرد که تلاشی برای به دست آوردن عنوان مجدد نخواهد داشت. هفتههای آتی احتمالاً پر هرج و مرج خواهند بود و نتایج این فصل از اختلال عملکرد کنگره بسیار فراتر از مرزهای ایالات متحده طنینانداز خواهد شد.
به محض اینکه آقای مککارتی مقام ریاست را در ژانویه به دست آورد، به نظر میرسید که یک اخراج شرمآور در کار باشد. به عنوان بخشی از توافق با جمهوریخواهان سرکش پس از ۱۵ دور رأیگیری، آقای مککارتی موافقت کرد که یک نماینده کنگره در هر زمان و به هر دلیلی اجازه داشته باشد برای برکناری او رأیگیری کند. مت گیتز، نماینده فلوریدا مدتی تهدید پیشنهاد برکناری را مطرح میکرد و سرانجام این کار را انجام داد. معامله اخیر مککارتی با دموکراتها برای جلوگیری از تعطیلی دولت، او را از خط قرمزها فراتر برد.
آقای مککارتی علیرغم همه ایراداتش، در طول دوران ریاستش بر برخی حواشی غلبه کرد. او در ژوئن موفق شد سقف بدهی را افزایش دهد تا از تحمیل یک نکول غیرضروری جلوگیری کند. سپس، در ۳۰ سپتامبر، در آخرین لحظه او یک توافق دو حزبی را برای به تأخیر انداختن تعطیلی پرهزینه دولت انجام داد. رییس بعدی ممکن است کار را دشوارتر بیابد، به ویژه بدون همان دستاوردهایی که برخی در حزب سرکش جمهوریخواه احساس میکردند که آقای مککارتی با خود به همراه دارد.
وظیفه فوری، تأمین مالی دولت خواهد بود. توافق برای جلوگیری از تعطیلی، دولت را تنها تا ۱۷ نوامبر همراهی خواهد کرد. بدون اقدام سریع، جانشین آقای مککارتی تنها چند هفته پس از به روی کار آمدن با تعطیلی دولت مواجه خواهد بود. شکاف میان جمهوریخواهان میانهرو و تندرو، به ویژه در انجمن درون حزبی آزادی، صرفاً به این دلیل که چهرهای جدید مجلس نمایندگان را اداره میکند، از بین نخواهد رفت.
کمک به اوکراین، که به منظور آرام کردن تندروها در قرارداد بودجه دولت گنجانده نشده است، بزرگترین نگرانی برای کسانی است که آن سوی مرزهای آمریکا هستند. در کنفرانس مطبوعاتی اعلام خروج خود، آقای مککارتی ولادیمیر پوتین را با آدولف هیتلر مقایسه کرد و گفت که دنیای کنونی او را به یاد دهه ۱۹۳۰ میاندازد. او حمایت خود از اوکراین را تکرار کرد و از جو بایدن، به دلیل تردیدهای گذشتهاش در تسلیح این کشور انتقاد کرد.
اما برخی از انجمنهای جمهوریخواهان مخالفت خود را با بودجه بیشتر آغاز کردهاند. آقای مککارتی پیشنهاد داد که به عنوان یک مبادله، در صورتی که دموکراتها به تصویب سیاستهایی برای تقویت مرزهای رخنهپذیر آمریکا کمک کنند، کمک به دولت کیف تصویب شود. حامیان اوکراین در کنگره، که اکثریت قاطع در هر دو مجلس را تشکیل میدهند، برای رأیگیری که تأمین مالی این کشور جنگزده را در طول انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ تضمین کند، فشار میآورند. حل این مسئله حتی میتواند دشوارتر از جلوگیری از تعطیلی دولت باشد.
مشخص نیست که این وظیفه بر عهده چه کسی خواهد بود. پاتریک مکهنری، یکی از جمهوریخواهان کارولینای شمالی که توسط آقای مککارتی انتخاب شده است، به عنوان رییس موقت عمل خواهد کرد و بر انتخاب جانشین مککارتی نظارت خواهد داشت. به گفته اعضای کنگره در جلسه عصر سهشنبه با آقای مککارتی، جمهوریخواهان در حال برنامهریزی برای یک مجمع نامزدها در ۱۰ اکتبر و رأیگیری در روز بعد هستند. اما سوال واقعی این است که چه کسی در کنفرانس جمهوریخواهان آمادگی ذهنی و روانی برای انجام این کار را دارد، و هنوز به اندازه کافی سرش درد میکند که به دنبال آن باشد.
هیچ کس انتظار ندارد که اجماع بر سر یک نفر به سرعت ظاهر شود، آنچنان که به عنوان مثال، پل رایان در سال ۲۰۱۵ جایگزین جان بونر به عنوان رئیس مجلس شد. گزارش شده است که استیو اسکالیس، جمهوری خواه رتبه دوم مجلس نمایندگان، تلاش برای جلب حمایت را آغاز کرده است. جیم جردن، رئیس کمیته قضایی، به عنوان رئیس سابق انجمن آزادی که موفق به همکاری سازنده با متحدان مککارتی شده است، اعتبار دارد. و کوین هرن رهبری کمیته مطالعات جمهوری خواهان را برعهده دارد که اکثریت حزب جمهوریخواه مجلس نمایندگان را به عنوان عضو در خود جای داده است.
هرج و مرج و دسیسههای پیش رو به اندازه یک درام تلویزیونی پرطرفدار هیجانانگیز خواهد بود. اما این برای آمریکاییهایی که میخواهند دولتشان باز بماند یا برای اوکراینیهایی که برای ادامه مبارزه برای بقا به قدرت و بزرگی آمریکا تکیه میکنند، چندان خوشایند نخواهد بود.