چگونه در تهران مواد مخدر تهیه کنیم؟!
مواد مخدر به بلای خانمانسوز تعبیرمی شود و آثار و ضررهای این ماده کثیف بر هیچکس پوشیده نیست. چه خانوادههایی که به خاطر اعتیاد به مواد مخدر ازهمپاشیده شدند و چه جنایتهایی که به خاطر استفاده از مواد مخدر و روانگردان به وقوع پیوسته است.
قدیمتر، مصرف مواد مخدر محدود میشد به چند مخدر سنتی و آنهم در رنج سنی بالا؛ اما امروزه تعداد مادههای مخدر از تعداد انگشتان دست هم گذشته است و دیگر محدود به مواد سنتی نمیشود. زیرزمین ها خبرها دارد مواد مخدری که در کارگاههای زیرزمینی ساخته میشود و شاید در همین همسایگی من و شما تولید شود. همین مواد مخدر صنعتی که چند برابر زیانآورتر از مواد مخدر سنتی است و در بدترین شرایط و با استفاده از موادی که تاثیرات مخربی بر روی مغز مصرفکننده دارد ساخته میشود و هدف آن جز خرابی سقف خانه من و شما و تیشه زدن به ریشه جوانان این شهر نیست؛ و این دامی است که سودگران پهنکرده اند و خدا میداند کدام پرنده به فریب دانه نهاده شده، لانهاش ویران و روزگارش تباه شود. فروش مواد مخدر از زبان اهالی اما در این میان صحبتهای اهالی هم در نوع خود شنیدنی بود و همه حکایت از مشکلاتی داشت که موادفروشان و معتادین در برخی از کوچههای این محل ایجاد کردهاند. اهالی از حضور این افراد بسیار شکایت داشتند و ابراز نگرانی میکردند. یکی از شهروندان درباره فروش مواد مخدر در این محل به ما اینچنین میگوید: تقریباً هرروز تعدادی از معتادان در کوچه محل سکونت ما جمع میشوند و راس یک ساعت مشخص یک خودرو با دو نفر سرنشین آقا و خانم به این محل میآیند و مواد مخدر را بین این معتادان توزیع میکند. این صحنهای است که هرچند روز یکبار در این کوچه مشاهده میکنم. سرمش هم از دیگر ساکنان اینجاست که از تردد موتورسیکلتهای موادفروش در کوچه محل سکونتشان میگوید: هر روز عصر شاهد تردد یک موتور سیکلت در کوچه محل سکونتمان هستم که در حال پخش مواد مخدر است. تعداد معتادهایی هم که در این محل تردد میکنند هر روز در حال افزایش است و نگرانی ما بیشتر از بابت فرزندانمان است که از کوچه رفت و آمد میکنند. خرید مواد مخدر با یک تلفن ما برای اینکه ببینیم واقعاً دسترسی به مواد مخدر در پایتخت با چه سختیهایی همراه است یا اصلاً میسر است یا خیر؟ به دنبال این فروشندگان عازم میشویم. در ابتدا قصد تهیه گزارش از یکی از گارگاههای تهیه مواد مخدر را داشتیم، هماهنگیها با یکی از دوستان آشنا به این محلها انجام شد و در نهایت خطرات احتمالی باعث شد که شیوه گزارش را تغییر دهیم و راهنمایی یکی از دوستان ما را به میدان پروین هدایت میکند. ما هم با یک ماشین چند باری دور میدان پروین (شاهد) چرخی میزنیم. در ضلع شرقی میدان یک کانکس نیروی انتظامی قرار دارد. آنچه در ابتدا به نظر میرسد این است که خلافکاران در سایه حضور مامورین نیروی انتظامی جرات حضور و خودنمایی نداشته باشند و شاید در شعاع چند کیلومتری این مامورین آثاری از خلاف نباشد. ولی گشت و گذار ما چیزی جز این را نشان میدهد. این کاره نیستی! در ضلع شمال شرقی میدان بر میخوریم به یک جوان که ظاهری شبیه به آنچه ما در پیاش بودیم دارد، ما هم وقت را تلف نمیکنیم و سراغی میگیرم از همان موادفروش ها! او میگوید به قیافهات نمیخورد اینکاره باشی. جواب دادم که برای اقوام میخواهم. مریض حال است و درخانه بستری است و سخت به مواد احتیاج دارد. از شانس خوب رسیدیم به آنچه که باید!! او به ما شماره دوستی را داد و با اولین تماس پسر جوانی جواب داد. ماهم نشانی دوستش را دادیم. خلاصه راحت تر از آنچه ما فکر میکردیم به یک فروشنده مواد مخدر رسیدم، او هم از هرچه که یک مصرف کننده مواد لازم داشت همه چیز را حاضر آماده داشت. عمدتاً فروشندههای مواد در تهران به صورت تلفنی با معتادان در تماس هستند و مصرف کنندگان مواد مخدر در کوتاهترین زمان بدون خطر و هرگونه مشکلی با یک تلفن جنس را در محل تحویل میگیرند. کمتر از ده دقیقه برای ما دسترسی به مواد مخدر در یک خیابان شلوغ تهرانپارس در کمتر از ده دقیقه میسر شد. با این که بار اول بود که به این کار دست زده بودیم نتیجه کاملاً موفقیت آمیز بود، حال بگذریم از اینکه اگر یک مصرف کننده حرفه ای باشد در زمانی کمتر از این میتواند به مواد دسترسی داشته باشد و خلاصه اینکه اگر با یک پیتزا فروشی تماس بگیرید قطعاً چند برابر این زمانی که ما برای تهیه مواد مخدر طی کردیم طول خواهد کشید. حال اینکه تمامی این فرایند تهیه مواد مخدر در جاهایی انجام میپذیرد که در گذر عمومی واقع شده و شاید ماموران محترم نیروی انتظامی خیلی راحت بتوانند با این فروشندگان برخورد کنند و اینکه چرا برخورد قاطعی با این توزیع کنندگان مواد مخدر صورت نمیگیرد در نوع خود جای بحث و پیگیری دارد. شهر پر شده از... شهر به ظاهر پر شده از حرکت آدمیانی که از این سو به آن سو یا در پی خریدند یا در پی فروش. ساقیانی که شغل خود را دیگر با اکراه نمیگویند. بلکه به آن ظاهرا افتخار هم میکنند. آنها را از روی ظاهرشان میتوانی بشناسی. یا شاید هم توجهی نداشته باشـــی. در گـوشه و کنار برای خود نوچه هایی را دست و پا کرده اند و به کارشان سرگرمند. سئوال اینجاست که با توجه به تلاش نیروی انتظامی برای برقراری امنیت، چرا تاکنون برخورد قاطعی با این افراد صورت نگرفته است؟ مامورانی که به راحتی به بساط دستفروشان لگد میزنند، آیا چهره های ساقیان را نمیتوانند به راحتی شناسایی کنند؟