x
۰۶ / اسفند / ۱۳۹۳ ۱۴:۴۶

برای مقابله با زورگیری، طلا نخرید!

این طلا چیست که باید خریدش و آویزانش کرد و رفت در خیابان، آن را به هر کسی نشان داد تا دست آخر، آدم را خفت کنند و زورگیری و... در ایران به طلا هنوز به‌عنوان یک کالای سرمایه‌ای نگاه می‌شود، کالایی که ...

کد خبر: ۷۶۴۲۱
آرین موتور

با خرید آن و پس از آن با فروش شاهد بازگشت سرمایه یا حتی سود تا چند برابر هستیم. آن وسط‌ها هم ابزار پز دادن و نشان دادن جایگاه مالی افراد و خانواده‌ها. لابد این روزها خاطراتی از این دست را که نشانه خطراتی برای همه هست خوانده‌اید: به همراه همسرم درحال بردن یک تخته فرش به داخل ساختمان بودیم که ٣سرنشین یک دستگاه موتورسیکلت به بهانه کمک کردن برای بالابردن فرش، وارد حیاط منزل شدند؛ ناگهان آنها با تهدید چاقو به سمت من و همسرم حمله‌ور شده و اقدام به سرقت طلا و جواهرات من کردند؛ درحالی‌که همسرم با آنها درگیر شده بود، آنها به شدت او را زیر مشت و لگد گرفته بودند و من نیز برای نجات جان همسرم، با فریاد زدن از همسایگان درخواست کمک کردم که همسایه‌ها متوجه موضوع شده و به کمک ما آمدند. یا یک نمونه دیگر: برای انداختن زباله به سر کوچه رفته بودم که به رفتار ٣سرنشین یک دستگاه موتورسیکلت مشکوک شدم؛ به همین خاطر سریعا به سوی خانه بازگشتم که دیدم موتور در ابتدای کوچه ایستاده است. به سرعت اقدام به باز کردن در خانه کردم که ناگهان یکی از موتورسواران که پشت خودرویی مخفی شده بود خودش را به من رساند و با گذاشتن دست روی دهانم سعی کرد تا مرا به زور وارد خانه کند که با مقاومت و فریادهای من، همسایه‌ها به کمک من آمده و آنها به سرعت از محل متواری شدند. و لابد نمونه‌هایی از اعترافات مجرمان را نیز شنیده‌اید: اگر سوژه داخل پیاده‌رو بود، یک نفر از موتور پیاده می‌شد و پس از چنگ زدن گردنبند و انجام سرقت، به سرعت روی موتور که چند متر جلوتر ایستاده بود می‌پریدیم و به سرعت از محل دور می‌شدیم؛ اگر سوژه را داخل خودرو شناسایی می‌کردیم، ابتدا از پشت‌سر اقدام به ایجاد تصادف ساختگی از طریق زدن موتور به خودرو می‌کردیم تا سوژه برای بررسی تصادف از خودرواش پیاده شود که در این زمان و با استفاده از غفلت راننده، اقدام به سرقت گردنبند راننده کرده و در مسیر خلاف جهت حرکت خودروها از محل متواری می‌شدیم. ما همیشه فکر می‌کنیم که زورگیری برای دیگران اتفاق می‌افتد. گاه به همین واسطه اهمال‌کار می‌شویم اما واقعیت این است که شکاف اجتماعی، دو خرده جامعه ایجاد می‌کند؛ یک گروه فکر می‌کنند شهروندانی هستند که به‌خوبی زندگی می‌کنند و گروه دیگر فکر می‌کنند حقشان ضایع شده است و برای جبرانش باید دست به اقداماتی بزنند که می‌تواند توسل به جرایمی چنین خشن، باشد. بیکاری و فقر، اعتیاد و تبعیض جزیی از شکاف اجتماعی است که نمی‌توان از آن غافل شد و احتمال دارد در هر خطه و جغرافیا و مکانی شیوع پیدا کند. وقتی روز به روز، ارزش‌های مادی سرمایه‌داری در جامعه رواج پیدا می‌کند و ارزش‌های اخلاقی و معنوی نیز ضعیف می‌شود، جامعه به‌طرف سرمایه‌داری می‌رود و افراد، احساس می‌کنند باید انواع کالاهای جذاب را در اختیار و مایملک خویش داشته باشند و پول، ارزش غالب می‌شود؛ آنهایی که احساس می‌کنند از راه قانونی نمی‌توان به مادیات رسید، متوسل به راه‌های غیرقانونی می‌شوند تا به مادیات برسند. شاید تا وقتی، بیکاری برطرف و اشتغال ایجاد نشود و فقر در جامعه به‌طور گسترده وجود داشته باشد ‌درصد مجرمان نیز افزایش می‌یابد و این کاهش شکاف طبقاتی و افزایش قدرت خرید مردم است که باعث می‌شود وقوع جرم در جامعه کمتر شود. چند وقت پیش رسانه‌ها مصاحبه‌ای با یک زورگیر به اسم سعید کرده بودند. سعید با این‌که ٢٤‌سال بیشتر نداشت، ١٢بار سابقه کیفری داشته و بیش از ١١٠‌نفر از او به اتهام زورگیری شکایت کرده بودند. براساس گفته‌های شاکیان، سعید بیش از ٤٠‌نفر آنها را با چاقو مجروح کرده بود. او برای انجام این جرایم باندی ١٣‌نفره تشکیل داده و هدایت می‌کرد ... بدیهی است تبدیل زورگیری فردی به امری سازمان یافته می‌تواند اثرات تخریبی فراوانی بر امنیت خانواده بگذارد. اما چاره کار کجاست؟ خانم‌ها دیگر طلا نخرند؟ نهادهای امنیتی فعال‌تر شوند شکاف طبقاتی برطرف شود؟ چه؟

نوبیتکس
ارسال نظرات
x