میشد کشور را از نو ساخت!
مسعود خوانساری میگوید: نیاز امروز بخش خصوصی کشور، کار در شرایطی توام با آرامش است.
از نگاه برخی کارشناسان درآمدهای نفتی از دست رفته کشور به کابوسی برای توسعه بدل شده است. آنچه در سالهای فعالیت دولتهای نهم و دهم رخ داد، موجب شد تا فرآیند توسعه در کشور به شدت عقب بیفتد. با وجود این، بخش خصوصی ایران همچنان امیدوار است با حرکت به سمت خروج از رکود، به روزهای مطلوب بازگردد. به گزارش اقتصادی نیوز، مسعود خوانساری، رئیس کمیسیون حملونقل و ارتباطات اتاق تهران اعتقاد دارد همچنان میتوان به وضعیت آینده کشور امیدوار بود به شرطی که دولت با بهبود محیط کسب و کار شرایط را برای رشد بخش خصوصی ایجاد کند. متن کامل گفتوگوی با وی را میخوانید: بخش خصوصی در مورد شرایط کاری که در سالهای گذشته داشته گلایه دارد و به نظر میرسد که فرآیند توسعه بخش خصوصی با مشکل مواجه شده است. به نظر شما با توجه به تمامی مولفههای کلان اقتصادی کشور چرا بخش خصوصی توان توسعه را از دست داده است؟ توجه داشته باشید در 10 سال گذشته اقتصاد کشور با بحرانی مواجه شده که هیچ وقت آن را تجربه نکرده بود. جبران خرابیهای سالهای گذشته و بهخصوص اتفاقاتی که در دولت نهم و دهم رخ داد به زمانی حداقل 10 ساله نیاز دارد. بنابراین دولت یازدهم هم در مدت دو سال توان این را نداشته که وضعیت کشور را به شکل گذشته سامان دهد. اساسا این توقع هم از دولت وجود نداشت و خواسته بخش خصوصی این بود که جلوی فسادها و ادامه خرابیها گرفته شود. یعنی هرآنچه اکنون انجام میدهیم برای بازگشت به موقعیت سالهای پیش از ۸۴ است. با وجود این، حداقل امروز میدانیم که رشد اقتصادی کشور در فصل تابستان به عدد چهار درصد رسیده که معنای آن قدم گذاشتن چند پله بالاتر از وضعیت نامطلوب است. البته همین رشد اقتصادی هم معنایش این نیست که از بحران فاصله گرفتهایم. در نظر داشته باشید که اقتصاد ایران از نردبانی که پنج پله آن زیر آب و پنج پله آن بالای آب است به اندازه پنج پله زیر آب رفته بود. حالا چهار پله بالا آمده است. به هرجهت دولت هم تلاش میکند که فضای اقتصادی کشور را بهبود بخشد. آنطور هم که گفته شده اقتصاد ایران حداقل مقابل رکود مطلق ایستاده است. البته معنایش رفتن به سمت رونق نیست ولی به هر جهت نباید نادیده بگیریم که وضع کشور در قیاس با سالهای قبلی بهتر شده است. با این وجود انتظارات زیادی هنوز وجود دارد. آمارها هم همین را میگویند. اما مشکل بزرگ اقتصاد ایران یا حداقل بخش خصوصی گسترش بیاندازه فساد به نظر میرسد. البته واقعا یک مشکل اساسی ما در حال حاضر فهم اعداد است. در سالهای گذشته آنقدر در مورد فسادهای چندین هزار میلیاردی صحبت شده که ذهن و گوش مردم به اعداد بیتوجه یا حتی بیاعتماد شده است. در این شرایط میبینید که اعلام میکنند مثلا فساد شش هزار میلیاردی یا اختلاس چند هزار میلیاردی هم افشا شد ولی جامعه عملا دیگر واکنش خاصی نشان نمیدهد. معنایش این است که مردم به اعداد و ارقام بیتوجه شدهاند. همین جریان عمق فساد سالهای گذشته را نشان میدهد. اما موضوع ما در حال حاضر این است که چگونه میتوانیم وضعیت را تغییر دهیم. دولت بارها اعلام کرده که قصد دارد فضای فساد آلود را در کشور از بین ببرد. گامهای موثری هم برداشته شده است ولی یک موضوع دیگر هم وجود دارد و آن اینکه به موزات مقابله با فساد چه اندازه برای گسترش فعالیتهای بخش خصوصی اقدام کردهایم. برکسی پوشیده نیست که گسترش جو برخورد میتواند برای جذب سرمایههای جدید خطرناک باشد. یعنی بخش خصوصی که در فضای سخت کسب و کار نمیتواند کارش را گسترش دهد و برای گرفتن یک وام ساده باید به سختی کار کند، نگران این هم است که در فضایی تنش آلود با او برخورد نشود. آمارهای رسمی نشان میدهد که کمترین عدد از میزان معوقات بانکی به بخش تولید اختصاص دارد. ولی میبینید چقدر پول از بانکها خارج شده که حتی نزدیک به تولید هم نشده است. حالا بخش خصوصی که تولیدکننده هم بوده نه وام میتواند بگیرد، نه کارش به دلیل موانع کسب و کار جلو میرود و نه اینکه جرات دارد به فکر سرمایه گذاری جدید باشد. با این حال هم همین گروه مجاهدت کردهاند و در سختترین سالها چرخ اقتصاد کشور را به گردش درآوردهاند. در نظر داشته باشید در این دوره زمانی تحریمها هم بر همین بخش بیشترین فشار را وارد کرده بودند. یک نکته هم این است که سرمایههای گذشته مگر کجا به کار آمد که حالا سرمایههای جدید کمک کند؟ ببینید همه میدانیم که ۷۰۰ میلیارد دلار درآمدهای نفتی در دولتهای نهم و دهم به هیچ عنوان صرف توسعه زیرساختهای کشور نشد. با این میزان درآمد میشد یکبار دیگر کشور را از نوساخت یا اصلا یک کشور را از نوساخت ولی در نهایت چه اتفاقی در اقتصاد ایران رخ داد؟ رانت بیشتر شد و فسادهای چندین هزار میلیارد تومانی به وقوع پیوست. دلیل هم روشن بود. مشکل از درآمدهای نفتی یا سرمایه نیست، مشکل مهم ما سوء مدیریت بود. حالا ما امید داریم که این سوء مدیریتها برطرف شده یا کمتر شده باشد. به هرجهت بخش خصوصی برای گسترش کارش به آرامش و همراهی دولت نیاز دارد. ما امروز فضای کسب و کار مطمئن میخواهیم تا براساس آن بتوانیم از سرمایه گذاران خارجی برای حضور در ایران دعوت کنیم یا حتی اینکه سرمایه گذاران ایرانی که از کشور رفتهاند را بار دیگر به اقتصاد بازگردانیم. همه اینها دو مولفه کلیدی نیاز دارد. اولا باید جو آرامش در کشور باشد و دوما اینکه فضای کسب و کار به سمت بهبود برود. شما فکر میکنید چقدر از نظر مدیریتی امکان ایجاد هر دو مولفه وجود دارد؟ به شکل بسیار مشخص قانونی در کشور وجود دارد که هم بخش خصوصی از آن اطلاع دارد و هم دولت. قانون بهبود مستمر فضای کسب و کار آمده بود تا به همین وضعیت سامان دهد. بنابراین هم قانون داریم و هم اینکه مجری قانون میگوید، قصد اجرای آن را دارد. ما هم به عنوان بخش خصوصی میتوانیم از دولت بخواهیم که به سرعت بخشهای مختلف این قانون را اجرایی کند. نیاز امروز بخش خصوصی کشور، کار در شرایطی توام با آرامش است. پس دولت حتی اگر روی بهبود شرایط اقتصادی به معنای خروج از رکود هم تاکید دارد، باید در مقدمه وضعیت کسب و کار را بهتر کند. امروز همگی ما از دوران دولتهای نهم و دهم عبور کردهایم. قصد نداریم که خاطرات گذشته را بازهم مرور کنیم. بخش خصوصی هم همین را میخواهد که به سمت روزهای بهتری برود.