وضعیت صندوقهای سرمایهگذاری در ایران
این روزها که بورس ایران حال و روز خوبی ندارد، مانند گذشته بعضی از انتقادات کلیشهیی دوباره اوج گرفته است. یکی از این انتقادات، اصطلاح کمعمق بودن بازار است که از سوی کارشناسان زیادی مطرح شده و آن را دلیل اصلی نوسانات عجیب و غریب بورس و آسیبپذیری آن ذکر میکنند.
اما داستان کمعمق بودن بازار همان داستان معروف مرغ و تخممرغ است. بعضیها دلیل کمعمق بودن بازار را کمبود ابزارهای مالی در بازار میدانند و در مقابل کسانی هم هستند که دلیل کمبود این ابزارها را به کمعمق بودن بازار نسبت میدهند. هر چند که کمعمق بودن بازار یک مفهوم علمی با مرزهای مشخص نیست اما بهصورت شهودی میتوان آن را در بازار ایران دید. در این پرونده از کافه اقتصاد یکی از ابزارهای معروف مالی یعنی ETFها را بررسی خواهیم کرد. ابزاری که در دنیا انواع مختلف دارد و یکی از جالبترین آنها ETFهای ضدتورمی است، ابزاری که در واقع سرمایهگذاران خرد را در مقابل آسیبهای ناشی از تورم مصون نگه میدارد. برای آگاهی از وضعیت ETFها در ایران، با امیر تقیخان تجریشی، کارشناس بازار سرمایه همصحبت شدیم تا پاسخگوی سوالات ما باشد. بهطور خلاصه ETF چیست و مختصری از تاریخچه آن در دنیا و ایران بفرمایید. در حقیقت ETF در دنیا با ایران متفاوت است ETFهایی که در ایران وجود دارند عملا همان Mutual Fundها یا صندوقهای سرمایهگذاری مشترک است که در خارج از ایران وجود دارند. پیش از این، این صندوقهای سرمایهگذاری در بورس معامله نمیشدند هرچند تمام اوراقی که در این صندوقها وجود دارد، در بورس معامله میشود. از این جهت مشکلاتی برای افرادی که ساکن تهران نیستند برای معامله حضوری یا تلفنی این صندوقها وجود دارد. همچنین خرید و فروش این صندوقها با قیمت فردا انجام میشود و معاملهکننده مجبور است قیمت فردا را حدس بزند و برای معامله پول بیشتری را واریز کند و درنهایت بعد از معامله مابقی پول به حساب فرد بازگردانده شود. از آنجایی که محتوای این صندوقها سهامهای بورس است و قیمت سهام در بورس در لحظه مشخص میشود، این سوال وجود داشت که چرا قیمت این صندوقها 24ساعت تاخیر دارد؟ بنابراین عملا ما به دنبال این بودیم که این صندوقهای سرمایهگذاری مشترک را در بورس معامله کنیم و علت نامگذاری ETF برای این ابزار مالی در ایران برمیگردد به اینکه ایدههای دیگری برای این کار وجود داشت که درنهایت به واسطه بومیسازی این ایدهها حذف شدند. عمده تفاوت ETFها در ایران با خارج از کشور برمیگردد به اینکه ETFها در دنیا معمولا Index Track میکنند ولی در ایران این مساله جاافتاده نیست. هرچند صندوقهای شاخصی داریم و میتوانیم ETF شاخصی هم داشته باشیم. چرا تعداد سهام ETFها در ایران به نسبت سایر کشورها کم است؟ عمر ETF در ایران کم است و هنوز یک سال از انتشار نخستین ETF(آسام) نمیگذرد. پیشبینی من این است که در آینده تعداد ETFها از تعداد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک غیرقابلمعامله در بورس بیشتر میشود. درحالحاضر شرکتهای زیادی تمایل به تشکیل ETF یا تبدیل صندوقهای غیرقابلمعامله به ETF دارند و از این جهت تعداد زیادی درخواست برای ETF در سازمان بورس وجود دارد که بهواسطه شرایط نامساعد بازار بورس و مشکلات زیرساختی، این سازمان اجازه انتشار این ETFها را نداده است. علت این تمایل زیاد به ETF، جذابیت بیشتر برای مشتری بهخاطر مشخص بودن قیمت و قابلیت معامله آنلاین است و از آنجایی که در بازارهای مالی مانند سایر بازارها، این مشتری است که حرف اول را میزند، شرکتهای مشاوره سرمایهگذاری، سبدگردانی، کارگزاری و... باید به این سمت حرکت کنند. اما باید در نظر بگیریم که مدیریت ETF از مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری مشترک سختتر است. بهروزتر و قابل دسترستر بودنِ ETF برای مشتری، مدیریت آن را پیچیدهتر و حرفهییتر میکند. *بهطور کلی مختلط بودن ETFها چه مفهومی دارد؟ اما در مورد مختلط بودن ETFها، باید در نظر بگیریم که مدیریت ریسک در ETFها اهمیت بالایی دارد. ما به نیابت از افراد غیرحرفهیی بازار بورس که نمیدانند چه سهمی را خریداری کنند و ETF ما را خریداری میکنند، مدیریت ریسک را انجام میدهیم. از آنجایی که بازار سرمایه ایران ریسک بالایی دارد ما اقدام به تشکیل ETF مختلط میکنیم. وقتی میگوییم مختلط یعنی بین 40تا 60درصد این ETFها متشکل از اوراق با درآمد ثابت است. در دیماه، زمانیکه بورس سقوط کرد، بسیاری از همکاران ما بیش از ما متحمل زیان شدند زیرا تنها متکی به سهامها بودند. بنابراین ETFهای مختلط ریسک کمتری دارند اما باید در نظر گرفت وقتی که بازار بورس رشد مثبتی دارد، ETFهای مختلط آرامتر رشد میکنند و این مساله دقیقا همان مدیریت ریسک است. شیوههای مختلفی برای سرمایهگذاری وجود دارد. برخی از سرمایهگذاران حاضر به پذیرش ریسک بالاتری هستند. در چنین شرایطی نهادهای حرفهیی مالی باید محصولات مختلف برای سلیقههای مختلف ارایه کنند. *این امکان وجود دارد که ETFهای مختلط توسعه پیدا کرده و مثلا طلا یا قرادادهای آتی نیز در سبد آنها قرار گیرد؟ حداقل در آینده نزدیک احتمال سرمایهگذاری روی طلا در ETFها کم است اما درحالحاضر ما روی ETF طلا کار میکنیم که برای افرادی مناسب است که تمایل به سرمایهگذاری روی طلا دارند ولی خریدوفروش فیزیکی طلا به واسطه هزینه کارمزد، اطمینان از عیار، خطرات سرقت و... برایشان مشکل است. همچنین برای افرادی که ثروتمند هستند یا به اصطلاح High Net Worth Individuals، میتوان خدمات مدیریت ثروت ارایه کرد که در آن ثروت فرد بین سهام، اوراق قرضه با درآمد ثابت، طلا و زمین و ساختمان و مستغلات تقسیم میشود. مدیریت ثروت تاکنون تحت نظارت سازمان بورس انجام نشده است و ما درحال مکاتبه با این سازمان هستیم تا این نوع خدمات را هم تحت نظارت خود درآورد تا مشتری با اطمینان بیشتری از آن استفاده کند. *بنابراین در واقع شما مدیریت ثروت میکنید اما نه در ETFها؟ البته خدماتی که ما بهصورت حرفهیی ارایه میکنیم، مدیریت دارایی در سهام است. اما برای برخی از مشتریان خاص و ویژه خود خدمات مدیریت ثروت هم ارایه میکنیم اما تاکنون برای این خدمات بازاریابی نکردهایم و در سبد محصولاتمان که در سایت قابل مشاهده است قرار ندارد. • ایران یکی از کشورها با تورم بالاست و تاکنون مصون نگه داشتن ارزش پول با سپردهگذاری در بانک به واسطه نرخ سود پایین مشکل بوده است. باتوجه به اینکه درحالحاضر نرخ سود سپرده بانکی بالا رفته و به نظر میرسد از نرخ تورم هم بیشتر است، چه توجیهی برای خرید ETFها بجای سپردهگذاری در بانک وجود دارد؟ یکی از هنرهایی که در مدیریت ثروت وجود دارد، حرکت بین گروه داراییهای مختلف(Asset Class) است. درحالحاضر ما برای پولِ مشتریانی که بهصورت سبدگردانی در اختیار ما قرار دارد این کار را انجام میدهیم. *آیا فکر نمیکنید از منظر ریسک، این سپردههای بانکی مانعی برای رشد ETFها است؟ نه. باید این مساله را از زاویه متفاوتی نگاه کنیم. درحال حاضر بالا بودن سود سپردههای بانکی مشکلاتی فراتر از اثر آن برETFها را در بردارد بهطوری که باعث میشود در خیلی از بخشهای دیگر اقتصاد نیز علاقهمندی به سرمایهگذاری کاهش پیدا کند و این سوال پیش میآید که بانکها این پولهای سپردهگذاری شده را چه میکنند؟ چون در صنعت تمایل به گرفتن وام با چنین نرخ سودهایی وجود ندارد. بنابراین به نظر میرسد بالا بودن نرخ سود سپردهها تاثیرات بزرگتری بر اقتصاد دارد که باید در جایگاه خود مورد بحث قرار گیرد. *اینکهETFهای مختلط میتوانند شامل 40 تا 60 درصد اوراق با درآمدهای ثابت باشند، قابل تغییر است یا همواره باید این نسبت حفظ شود؟ طبق اساسنامه این امکان در بلندمدت وجود ندارد و در کوتاهمدت تنها زمانی که توجیه مناسبی داشته باشیم، این کار انجام میشود. بهعنوان مثال زمانی که بازار سهام درحال سقوط بود ما بیش از 60 درصد اوراق با درآمد ثابت نگهداری کردیم. *این امکان وجود دارد کهETFهای مختلط با ورود سرمایهگذاریهای دیگر گستردهتر شوند؟ بهطورکلی صندوقهای سرمایهگذاری اعم از قابل معالمه در بورس و غیرقابل معامله در بورس در حیطه اوراق بهادار فعالیت میکنند و همانطور که گفته شد، فعالیت خارج از این حیطه در قالب مدیریت ثروت انجام میشود. *قراردادهای آتی جزو اوراق بهادار به حساب میآیند؟ برای طلا بله ولی برای مسکن هنوز بازاری که دارای صندوقهای زمین و ساختمان یا صندوقهای REIT باشد، شکل نگرفته است. ما برای سرمایهگذاری در مسکن باید پرتفوی زیادی از این صندوقها و REITها در اختیار داشته باشیم که در ایران تنها یک صندوق زمین و ساختمان وجود دارد که هنوز جا نیافتاده است. *با توجه به صحبت شما به نظر میرسد بازار سرمایه باید به درجهیی از توسعه یافتگی برسد تا پیشرفتهتر شود. بازار سرمایه در ایران در چه مرحلهیی قرار دارد؟ ما در ابتدای راه قرار داریم. بهعنوان مثال همانطور که گفته شد در ایران تنها یک صندوق زمین و ساختمان وجود دارد و هیچ صندوق REIT هم وجود ندارد و این مساله باعث محدودیت در سرمایهگذاری برای ما میشود. بنابراین هنوز راه طولانی برای توسعه بازار سرمایه پیش رو داریم اما تا به اینجا هم کارهای زیادی انجام شده است بهطوری که مردم از قشرهای مختلف با بازار سرمایه آشنا شدهاند و در این بازار فعالیت میکنند و نهادهای مختلفی هم شکل گرفتهاند. به نظر میرسد رشد آرام و محتاطانه بهتر از رشد سریع اما با اشکال است که سبب نگرانی مردم و بازخورد منفی نسبت به بازار سرمایه شود. *سال گذشته ما شاهد رشد شدید در بازار بورس بودیم و بعد از آن افت شدیدی که حداقل تا هفتههای اخیر ادامه داشته است. به نظر شما این رفتار شاخص بورس چه تاثیری بر ترس مردم از ریسک این بازار دارد؟ در هیچ کجای دنیا مردم مستقیما اقدام به خرید و فروش در بازار سهام نمیکنند بلکه این کار به عهده حرفهایهای بازار است که با استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری، ETFها و ابزارهای مشابه به نیابت از مردم سرمایهگذاری کنند. افرادی که ریسکپذیری کمتری دارند میتوانند اقدام به خرید صندوقهای مختلط کنند و حتی اگر بهدنبال ریسکهای کمتری باشند، گزینه صندوقهای با درآمد ثابت را پیش رو دارند. افرادی که ریسکپذیری بالاتری دارند میتوانند روی صندوقهای سهام سرمایهگذاری کنند یا اگر درآمدشان از حدی بیشتر باشد میتوانند از خدمات اختصاصی مدیریت ثروت استفاده کنند. بنابراین مردم عادی نباید اقدام به سرمایهگذاری مستقیم در بورس کنند. گاهی اوقات افراد غیرحرفهیی بدون آگاهی اقدام به خرید و فروش سهام میکنند و حتی امکان سود در شرایط مثبت بازار برایشان وجود دارد که سبب بهوجود آمدن ذهنیت غلط در آنها مبنی بر تصمیمگیری درست میشود. ولی در نهایت وقتی بازار سقوط میکند متحمل ضررهای سنگین میشوند. بنابراین بهتر است مردم درک کنند که چه در شرایط مثبت و چه در شرایط منفی بازار، سرمایهگذاری در بورس یک کار حرفهای است و بهتر است آن را به صندوقها بسپارند. بهخصوص برای سرمایهگذاریهای کوچک، صندوقهای قابل معامله بهترین گزینه است. نکتهیی که در ارزیابی عملکرد وجود دارد، توجه به بازدهی در کنار ریسک است. درحال حاضر بیشتر به بازدهیها توجه میشود بدون در نظر گرفتن ریسک. با توجه به اینکه ما در ابتدای راه قرار داریم، پیشبینی میشود که در آینده شاخصهای بازدهی متناسب با ریسک بیشتر مورد توجه قرار گیرد. درحال حاضر ما حدود 10 نوع از این شاخصها جهت بررسی بازدهی صندوقها متناسب با ریسک تهیه کردهایم. *ریسک را چگونه تعریف میکنید؟ بهطور کلی در مباحث مالی، ریسک را انحرافات تعریف میکنند که این انحرافات در شاخصهای مختلفی مانند واریانس و انحراف معیار و... بهدست میآید. همچنین ریسک را میتوان بهصورت کیفی بررسی کرد، زمانی که فرد یا صندوق بخش بزرگی از سبد سهام خود را به سهامهای پرریسک اختصاص دهد هنگام سقوط بازار با زیان جدی مواجه میشود. همانطور که سقوط برخی از صندوقها پس از نزول بازار بورس بسیار بالا بود با وجود اینکه بعضی از این صندوقها پیش از نزول بازار بهترین بازده را داشتند بهخاطر ریسک بالایی که پذیرفته بودند. بحث در اینجا خوب یا بد بودن ریسک نیست بلکه آنچه اهمیت دارد آگاهی افراد نسبت به ریسک و تصمیمگیری براساس آن است. *در سال گذشته با وجود مناسب بودن شرایط بورس، این صندوقها بین 30 تا 40درصد بازدهی و امسال همگی بازدهی منفی داشتهاند. با وجود اینکه شاخص کل بورس سال گذشته تا 120درصد رشد داشته است، آیا این بازدهی پایین صندوقها که فعالان حرفهیی بازار هستند نشانه ناکارآمدی بازار بورس درایران است یا ضعف دانش در پیشبینی بازار؟ البته صندوقهایی هستند که بازدهی سه رقمی داشتهاند اما این مساله که اشاره کردید، پدیدهیی است که در بازارهای مالی وجود دارد. اگر نخواهیم هیچ ریسکی را بپذیریم باید اقدام به سپردهگذاری در بانک و سرمایهگذاریهای مشابه با بازدهی ثابت کنیم. اما در بازار سرمایه نوسان وجود دارد و عملکرد مدیران صندوقهای مختلف متفاوت است. ممکن است صندوقها بهدنبال اهداف خاصی مانند حمایت از یک سهم خاص باشند که برای مردم عادی موضوعیت ندارد. در نهایت عملکرد مدیران صندوقها در گذشته مشخص است و مردم باید در صندوقهایی سرمایهگذاری کنند که عملکرد مثبتی در گذشته داشتهاند. اما در نهایت در سقوط بازار بازدهیهای منفی وجود دارد و تفاوت بازار سرمایه و سپردههای بانکی هم در این ریسک است. بنابراین افرادی که حاضر به پذیرش این ریسک نیستند، بهتر است وارد این بازار نشوند. *آیا مشکل کمبود نقدینگی در بازار سرمایه ناشی از نبود ابزارِ مالی کمریسک در این بازار که بتواند عاملی برای جذب نقدینگی باشد، نیست؟ درحال حاضر در بازار سرمایه ما ابزارهای مالی بدون ریسک مانند اوراق صکوک، اجاره و مشارکت یا صندوقهای با درآمد ثابت وجود دارند اما آیا این ابزارهای موجود درحال حاضر جذابیت کافی برای افراد دارند؟ درحال حاضر برخی موسسات مالی بازدهی بالاتر از این ابزارها دارند و بیشتر مردم بدون توجه به ریسک این موسسات به آنها تمایل بیشتری نشان میدهند. *آیا در خارج از ایران معیاری برای رتبهبندی ETFها وجود دارد، باتوجه به اینکه در بازار در حال معامله هستند و رتبهبندی آنها مشکل است؟ و در ایران چطور؟ در دنیا شرکتها و موسسههای مختلفی اقدام به رتبهبندی ETFها و صندوقهای سرمایهگذاری مشترک میکنند و در ایران هم شاخصSIMEX را داریم که با معیار بازدهی متناسب با ریسک برای رتبهبندی صندوقها ایجاد شده است. اما الزاما این رتبهبندیها همواره صحیح نیستند زیرا بازار دارای ریسک است و معیار این رتبهبندیها عملکرد گذشته این صندوقها است و این امکان وجود دارد که با تغییر مدیر صندوق، عملکرد آن تغییر کند. بنابراین بهتر است در کنار این شاخصها، معیارهای کیفی نیز مورد توجه قرار گیرد که البته کار مشکلی است. *آیا ابزارهای فعلی موجود در بازار مالی ایران باتوجه به اینکه فرمودید ما هنوز در ابتدای راه هستیم کافی هستند یا در شرایط فعلی هم جای بیشتری برای توسعه این ابزارها وجود دارد؟ بله، 100درصد. در ایران هنوز ETF طلا وجود ندارد و جای ابزارهای مالی مانند REIT و صندوقهای زمین و ساختمان در بازارهای مالی ایران خالی است. همچنین باتوجه به ترکیب جمعیتی و نیازهای کشور وجود صندوقهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیر لازم بهنظر میرسد. در اینجا هم بحث ابزارسازی مالی و هم مساله نهادسازی باید مورد توجه قرار گیرد. بهعنوان مثال Hedge fundها هنوز در ایران مطرح نیستند و مدیریت ثروت شکل نگرفته است و این نهادها و ابزارها انشاءالله در آینده در بازار مالی ایران جای خود را پیدا خواهند کرد. *آیا این عمق بازار برای شکلگیری این ابزارها و نهادها کافی است ؟ درواقع اگر این ابزارها و نهادها شکل بگیرند سبب جذب منابع به بازار سرمایه میشوند و به عمق بازار اضافه میکنند. *درحالحاضر یک صندوق زمین و ساختمان در ایران وجود دارد که به نظر میرسد وضعیت مساعدی ندارد. اما در جامعه تمایل زیادی برای ورود به ساختوساز و فروش مسکن وجود دارد. چرا با وجود این تمایل، گرایش مردم به سرمایهگذاری در این صندوقها کم است درحالیکه امکان سرمایهگذاری با پول کم هم در این صندوقها وجود دارد. وقتی راجع به یک صندوق زمین و ساختمان صحبت میکنیم مانند این است که به یک شرکت بورسی تمرکز کردهایم. درحالیکه بورس متشکل از یک شرکت نیست بلکه مجموعهیی از شرکتهای بورسی وجود دارند که در طول زمان ممکن است سود یا زیان دهند، بنابراین قابلیت مقایسه بین آنها وجود دارد درحالیکه با وجود تنها یک صندوق زمین و ساختمان این مقایسه معنی ندارد. البته جدای از این مساله ممکن است این صندوق با قیمت اولیه بالایی عرضه شده باشد که میتواند عاملی برای رشد کمتر آن به حساب بیاید بدون در نظر گرفتن اینکه این صندوق روی چه پروژههایی سرمایهگذاری میکند. *به نظر میرسد شما اعتقاد دارید باید ابزارهای مالی را بهوجود آورد تا مردم به بازارهای مالی جذب شوند. بله. من معتقد هستم این ابزارها جایگاه خود در بازار را بهدست میآورند و تنها باید دقت کافی داشته باشیم بهخصوص در مورد ابزارهای مالی جدید، که این ابزارها در بازار شکست نخورند زیرا جذابیت خود را از دست میدهد. یکی از دلایلی که ما نخستین ETF را مختلط طراحی کردهایم همین مساله بود تا ریسک آن را کاهش دهیم. *اگر کسی قصد داشته باشد ارزش پول خود را درمقابل تورم حفظ کند، آیا ابزاری در بازار سرمایه وجود دارد که از آن استفاده کند؟ خارج از ایران ابزارهای مالی و ETFهایی وجود دارند که با هدف پوشش تورم طراحی شدهاند. تاکنون در ایران ابزارهای مالی به این حد از توسعهیافتگی نرسیدهاند که بهصورت خاص برای پوشش تورم عمل کنند. اما میشود از ابزارهای فعلی موجود در بازار استفاده کرد. یکی از دلایل رشد شاخص در سال گذشته، تورم و افزایش نرخ ارز بوده است و در ایران ارزش بسیاری از شرکتهای بورسی به تورم و نرخ ارز مرتبط است. بنابراین بازار سرمایه بهصورت کلی قابلیت حفظ ارزش پول در مقابل تورم را دارد. *مردم چگونه میتوانند به شرکتهای مشاوره سرمایهگذاری اعتماد کنند درحالیکه این شرکتها خود دارای منافعی هستند که ممکن است با منافع مشتری در تضاد باشد؟ این مساله در ایران و سایر کشورها در مورد شرکتهای سرمایهگذاری وجود دارد که به میزان پایبندی مشاور سرمایهگذاری به اصول اخلاقی موجود در این زمینه برمیگردد. اما مهمتر از اینکه این تضاد منافع ممکن است وجود داشته باشد، این است که مشتری میتوانند منطق مشاوره مورد نظر و نظام سهامداری را بررسی کند. *آیا در واقعیت این اتفاق میافتد و مشاور مشتری را از منطق توصیههای خود آگاه میکند؟ این مساله برمیگردد به مشتری و مشاور سرمایهگذاری و نمیتوان قطعی گفت که این اتفاق همیشه میافتد. اما از آنجاییکه بازار سرمایه ایران کوچک هست، اگر این مسایل رعایت نشود بهسادگی قابلآشکارسازی است. اما در بازارهای مالی بزرگتر کشف این موارد دشوار است. *عمدتا از بازار کالاها و طلا یا اوراق قرضه برای ETFهای پوشش تورم استفاده میشود. آیا بورس کالای موجود در ایران نمیتواند برای راهاندازی صندوقهای اینچنینی مورد استفاده قرار گیرد؟ بله، این امکان در ایران هم وجود دارد و بازار فلزات و پتروشیمی برای این منظور مورد توجه بود. اما دلیل اصلی راهاندازینشدن این صندوقها تاکنون، نامناسب بودن شرایط اخیرِ بازار بوده است. البته طراحی و عملیکردن فعالیت اینگونه صندوقها معمولا زمانبر است و همانطور که گفته شد ما حدود 2سال است که روی ETF طلا کار کردهایم و مدلسازی آن عملا پایان یافته و مسایل حقوقی و شرعی آن در حال بررسی است. اگر قصد داشته باشیم ETFهای کالایی (Commodities ETF) را با سرعت بیشتری فعلا راهاندازی کنیم چندان دشوار نیست زیرا میتوان از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک فعلی برای این منظور استفاده کرد. بدین صورت که در این صندوقها روی سهام شرکتهای تولیدکننده کالاها مانند مس سرمایهگذاری شود. *در پایان بفرمایید چشمانداز شما از آینده بازار سرمایه ایران چیست؟ من برخلاف نظر بیشتر دوستان که از رشد بازار در روزهای اخیر امیدوار شدهاند، فکر میکنم رشد بازار باید با دلیل رخ دهد. یکی از دلایل رشد بازار میتواند تورم باشد که پدیده خوبی هم نیست زیرا علاوه بر مسایل مالی، اثرات اجتماعی نامناسبی دارد. هرچه نقش تورم در افزایش ثروت مردم بیشتر باشد، فاصله درآمدی بین افرادی که دستمزد میگیرند و کسانی که سرمایهگذاری میکنند بیشتر میشود باتوجه به اینکه سرمایه با تورم رشد میکند اما دستمزدها اینطور نیست. اثر مخرب دیگر کاهش بهرهوری در اقتصاد بهواسطه کاهش دستمزد حقیقی است. بنابراین این پدیده بهمثابه سم مهلکی برای اقتصاد است. دولت در حال کاهش تورم است و بابت رکود موجود هم زیر فشار قرار دارد. تا زمانیکه در عملکردِ اقتصاد واقعی بهبودی مشاهده نشود، دلیلی برای رشد بازار سرمایه وجود ندارد و در شرایط تورمی این عملکرد ضعیف اقتصاد پنهان میماند. اگر دولت بر قولهای خود پایبند مانده و انتقادها و فشارها را تحمل کند، این رشد فعلی توجیهی نخواهد داشت و دومین نکته این است که اگر همه ما از مدیران و کارشناسان تا کارمندان و کارگران، وظیفه خود را درست انجام دهیم وضعیت بازار سرمایه هم بهواسطه بهبود عملکرد اقتصاد واقعی رشد خواهد کرد.