فرق فوتبال در بالا و پایین خلیج فارس! / هزینهکرد واقعی تیمهای عربستانی چقدر است؟
همیشه شنیدهایم که خلیج فارس را در مقابل دریای مواج خزر قرار میدهند؛ آرام و بدون تلاطم. اما در سال گذشته، سرزمینهای جنوبی خلیج فارس، در فوتبال "طوفان" کردند. هنوز بیش از چند ماه از جام جهانی ۲۰۲۲ قطر و حواشی منحصر به فردش نگذشته بود که سعودیها علمداری این میدان را به دست گرفتند. عربستان در این فصل نقل و انتقالات فوتبال، "طوفان" به پا کرد.
اقتصادآنلاین – فرهاد جامی؛ عربستان از سال قبل پروژهای بزرگ را در فوتبال شروع کرد که قدم اولش، جذب کریستیانو رونالدو، فوق ستاره فوتبال جهان بود. پیرامون این انتقال، نقدهای بسیاری علیه رونالدو از سمت اهالی مستطیل سبز صورت گرفت. عده بسیاری این تصمیم اسطوره رئال مادرید را به تمسخر گرفتند و گروهی نیز، او را بنده پول خواندند؛ اما چقدر پول؟
پروژه بزرگ عربستان با خرید ۴ باشگاه النصر، الاهلی، الهلال و الاتحاد توسط صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان سعودی به پیش رفت. این صندوق یا به اصطلاح PFI، صندوق ثروت دولتی عربستان است که مجموع دارایی آن، حداقل ۶۲۰ میلیارد دلار برآورد شده است.
پیش از شروع فصل نقل و انتقالات، شایعات زیادی مبنی بر انتقال بازیکنان بزرگ جهان به لیگ حرفهای عربستان به گوش میرسید. هرچند کماکان عده بسیاری مشغول تمسخر شماره ۷ تیم النصر بودند؛ اما عربستان زهر خود را ریخت. این ۴ تیم، شروع به جذب بزرگترین پا به توپهای جهان کردند و در مجموع، بیش از ۳۵ نفر را از اروپا، به خاورمیانه آوردند! در بین این افراد، نام کریم بنزما، نیمار، انگولو کانته و کالیدو کولیبالی نیز به چشم میخورد.
اعداد و ارقام در این پروسه، حرف اول را میزنند. هزینه انتقال و دستمزد این بازیکنان به حدی بالاست که توجهات، تماما معطوف شنهای داغ عربستان شد و نقل و انتقالات تیمهای قاره سبز، خریدار ندارد. حقوق بعضی از این بازیکنان سرشناس، تا ۲۰۰ میلیون یورو میرسد و هر فوتبالیستی که به جیبش نگاه کند، مسیرش را به سمت شبه جزیره کج خواهد کرد.
مجموع رقم قرارداد بازیکنان تازه وارد به لیگ حرفهای، ۹۵۳ میلیون یورو است. وبسایت ترانسفرمارکت میگوید که فقط لیگ برتر با هزینه ۲.۸ میلیارد یورویی، پول بیشتری نسبت به لیگ حرفهای عربستان خرج کرده است؛ که این لیگ بالاتر از لیگ ۱ فرانسه (۸۹۹ میلیون یورو)، سری آ ایتالیا (۸۵۴ میلیون یورو)، بوندسلیگای آلمان (۷۴۸ میلیون یورو) و لالیگای اسپانیا (۴۴۰ میلیون یورو) قرار دارد. لیگ حرفهای عربستان نیز دومین کسری (-۸۹۱ میلیون یورو) را پس از لیگ برتر (-۱.۲ میلیارد یورو) داشت.
باید به این نکته نیز اشاره کرد که ۴ تیم سرشناس لیگ عربستان در این فصل، جزو ۲۰ تیم پرهزینه جهان بودند؛ الهلال دوم، الاهلی هشتم، النصر دهم و الاتحاد هجدهم. ضمنا هزینههای تیمهای عربستانی صرفا شامل بازیکن نمیشود و مدیران، سرمربیان برجستهای مانند استیون جرارد، اسطوره لیورپول و گزارشگران حرفهای فوتبال عرب مانند خلیل البلوشی از عمان، فارس عوض از امارات و مدحت شلبی از مصر را نیز به عربستان آوردهاند.
در دنیای فوتبال، نمیتوان اطلاعات دقیق و قابل استنادی از مبلغ حقوق بازیکنان به دست آورد؛ اما سایت فوتبال ۳۶۵، مقدار حدودی عدد قرارداد بازیکنان خارجی لیگ عربستان را منتشر کرده است. طبق این لیست، کریم بنزما در جایگاه مشترک با کریستیانو رونالدو ۲۰۰ میلیون یورو در سال، نیمار ۱۵۰ میلیون یورو، ریاض محرز ۴۵ میلیون یورو، جوردن هندرسون ۴۲ میلیون یورو و سادیو مانه با ۴۰ میلیون یورو دریافتی در سال، در صدر فهرست قرار دارند.
مجموع حقوق دریافتی این بازیکنان طبق فهرست مذکور عدد عجیب ۱۰۵۸ میلیون یورو را نشان می دهد! این رقم قابل توجه چند نکته دارد؛ اول اینکه حقوق بعضی از بازیکنان در این لیست و لیستهای مشابه نامشخص است؛ برای مثال جورجینیو واینالدوم هلندی. دوم اینکه عموما در قرارداد بازیکنان، بندهایی به عنوان پاداش ذکر میشود که در این اعداد محاسبه نشدهاند. سوم اینکه دریافتیهای جانبی بازیکنان نیز ذکر نشده است؛ برای مثال کریستیانو رونالدو به ازای هر پستی که از عربستان در اینستاگرام منتشر کند، مبلغ قابل توجهی را دریافت میکند. چهارم اینکه امکانات رفاهی بازیکنان مانند دریافت خانه از باشگاه نیز در این اعداد جایی ندارد. در نهایت باید گفت که عدد هزینهکرد باشگاه، چیزی بالاتر از این اعداد است. ضمنا هزینه دلالی و شیرینیهای قرارداد نیز فراموش نشود!
اگر بخواهیم یک عدد کلی حدودی از مقدار هزینه این باشگاهها به دست بیاوریم، با عدد حداقلی ۲۰۰۰ میلیون یورو دست و پنجه نرم خواهیم کرد! عددی که صرفا به جذب بازیکنان پرداخته و هیچ اشارهای به هزینههای جاری باشگاه ندارد. اگر هر یورو را معادل ۵۳ هزار تومان در نظر بگیریم، به عدد سرسام آور ۱۰۶,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ تومان میرسیم، یا به عبارتی ۱۰۶ همت! توجه داشته باشید که این ۱۰۶ هزار میلیارد تومان، تنها برای ۴ باشگاه و تنها برای یک فصل است. برای درک مقدار بزرگی این عدد، بهتر است آن را با عددهایی از اقتصاد ایران مقایسه کنیم. بودجه وزارت ورزش و جوانان در سال ۱۴۰۲، معادل ۲,۵۰۰ میلیارد تومان است؛ یعنی یک چهل و دوم آن عدد. با این مبلغ میتوان خرج دو سال وزارت علوم و تحقیقات را داد و یا از پس بیشتر از نصف هزینههای وزارت آموزش و پرورش برآمد. به عبارتی میتوان گفت، اگر کل بودجه ۱۰ وزارتخانه اطلاعات، امور خارجه، ارتباطات، صنعت، معدن و تجارت، ورزش و جوانان، جهاد کشاورزی، کشور، فرهنگ و ارشاد، میراث فرهنگی و دادگستری را با این عدد پرداخت کنیم، میتوانیم نیمی از هزینههای وزارت نیرو را نیز تقبل کنیم.
جالب است به این واقعیت نیز توجه کنیم که کل ارزش تیم پرسپولیس به عنوان ارزشمندترین تیم در لیگ برتر ایران، ۱۴.۸ میلیون یورو است. از نگاه ترانسفرمارکت، ارزش تیم استقلال تهران، ۱۲.۲ میلیون یورو است.
حال اگر بخواهیم به تفاوت هزینهکرد بین فوتبال ایران و عربستان بپردازیم، باید بگوییم که این هزینه ها در ایران عقلانی نیستند. پیرامون همین موضوع رادمهر ملکی، کارشناس حقوقی قراردادهای فوتبال می گوید که «در ایران سرمایهگذاریهای بخش فوتبال حرفهای نیستند. او میگوید با اینکه حجم مارکت فوتبال ایران و عربستان قابل مقایسه نیستند، اما گاهی هزینههای وارده از دعاوی حقوقی در ایران، چندین برابر لیگهای بزرگ است؛ برای مثال تیمی مانند تراکتورسازی، دچار محکومیت میلیون دلاری میشود!»
ملکی ادامه میدهد که «دلیل این موضوع، این است که تا یک الی دو سال پیش، قراردادها اکثرا به نحوی منعقد میشدند که برخلاف نص صریح مقررات فیفا بودند. برای مثال مقررات فیفا تصریح داشته که واجد اثر بودن قرارداد، نمیتواند منوط به تست پزشکی باشد؛ یعنی اینکه اگر بازیکن پس از عقد قرارداد نتواند تستهای پزشکی را پاس کند، اهمیتی ندارد و قرارداد بسته شده است.»
او میگوید که «در ایران چند بازیکن خارجی گران قیمت خریداری شدند و به همین دلیل، نه تنها یک دقیقه هم برای تیم مقصد بازی نکردند، بلکه خسارتهای میلیون دلاری به فوتبال ایران وارد شد؛ معروفترین مثال این موضوع نیز، کوین کنستانت بود. این مشکل به ما اثبات میکند که تیمهای ایرانی، حاضر نیستند حتی برای خریدهای بزرگ نسبت به حجم مارکت، خدمات حرفهای ارائه دهند. در مقابل، تیمهای عربستانی، بهترین دفاتر حقوقی دنیا را به خدمت گرفتهاند. این پیشگیری، منجر به این میشود که قراردادها در لیگهای حرفهای مانند لیگ حرفهای عربستان، به گونهای بسته میشوند که برخلاف پروندههای ایرانی یا به مشکل نمیخورند، یا اگر اختلافی نیز پیش آمد، بسیاری از مشکلات حل شوند.»
ملکی متذکر میشود که «به مدت چند فصل، مداما تاکید میشد که قبل از انجام تستهای پزشکی، قرارداد بسته نشود؛ اما همین موضوع ساده نیز رعایت نمیشد.»