چهار انسان با هوش شگفتانگیز / مغز این افراد از ماشینحساب سریعتر است!
سراغ انسانهای شگفتانگیز دیگری در سطح دنیا رفتهایم که با تقویت نیروی ذهنیشان، مغز خود را به یک ماشین حساب زنده تبدیل کردهاند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از همشهری، البته این انسانهای عجیب از بهره هوشی بالایی هم برخوردارند.
سوپرمغز گینسی
آلکسیز کلود لمایر یکی از مشهورترین سوپرمغزهای دنیاست؛ کسیکه اسمش به عنوان رکورددار پیدا کردن ریشه سیزدهم یک عدد ۲۰۰ رقمی به طور ذهنی در کتاب رکوردهای جهانی ثبت شده است. آلکسیز در سال۱۹۸۰ در لندن به دنیا آمده است.
او از همان روزهای کودکی علاقه شدیدی به ریاضیات پیدا کرد و دائم سعی میکرد محاسبات مختلف ریاضی را به صورت ذهنی انجام بدهد؛ از آنجا که بهره هوشی بالایی هم داشت انجام این محاسبات برایش راحت و لذت بخش بود. این هوش بالا باعث شده بود در مدرسه هم سرآمد بقیه دانشآموزان باشد. آلکسیز بعد از پایان دوران مدرسه، تحصیلاتش را در رشته هوش مصنوعی ادامه داد و موفق شد دکترای خود را در این رشته از دانشگاه ریمز بگیرد.
یکی از عادتهای جالب توجه آلکسیز این است که او همیشه یک عدد را به صورت اتفاقی از کامپیوتر انتخاب کرده و ریشه سیزدهم آن را حساب میکند؛ بعد هم همین کار را با کامپیوتر انجام میدهد تا ببیند توانسته به جواب صحیح برسد یا خیر و در بیشتر موارد هم پاسخ او صحیح است.
یکی از محققان موزه علوم لندن درباره آلکسیز و قدرت ذهنی عجیبش میگوید: «او دارای ذهنی بزرگ است؛ طوری که انگار تمامی اعداد دنیا در آن جای میگیرند. این مرد بزرگترین محاسبات دنیا را آنچنان در آرامش انجام میدهد که انگار یک عمل جمع ساده بین دو عدد کوچک است».
آلکسیز کلود لمایر در ۱۰ می سال ۲۰۰۲ توانست ریشه سیزدهم یک عدد ۱۰۰ رقمی را در عرض ۵۵/۱۳ ثانیه حساب کند و به این ترتیب رکورد ویلم کلین در ۸/۸۸ ثانیه را شکست. او با این کارش از جرت میترینگ که در ۳۹ ثانیه این اعداد را حساب کرده بود هم جلو زد.
در ۲۳ نوامبر ۲۰۰۴ رقیب آلکسیز - یعنی جرت میترینگ- سعی کرد رکورد او را بزند و دوباره در مقام اول قرار بگیرد اما بعد از گذشت ۸/۱۱ ثانیه در محاسبه ریشه سیزدهم یک عدد ۱۰۰ رقمی به مشکل برخورد و داوران تصمیم به اعلام پایان مسابقه گرفتند. همین مساله باعث شد که آلکسیز سعی کند رکوردی را به ثبت برساند که کسی قادر به تکرار آن نباشد؛ رکورد عجیبی که ثبت آن فقط از عهده ذهن شگفت انگیز او برمی آمد.
آلکسیز در عرض کمتر از یک ماه - یعنی در ۱۷ دسامبر ۲۰۰۴- توانست ریشه سیزدهم یک عدد تصادفی صد رقمی را در ۶۲۵/۳ ثانیه پیدا کرده و حتی یکبار دیگر آن را امتحان کند. افرادی که همزمان با کامپیوتر اینکار را انجام دادند، مثل لمایربه این نتیجه رسیدندکه جواب برابر است با ۴۵۷۹۲۵۷۳! همان طور که میبینید شکستن این رکورد در زمانی کمتر از ۶۲۵/۳ کاری بعید و دور از ذهن به نظر میرسد.
بعد از این رکورد شکنی رویایی، آلکسیز تصمیم گرفت که تمرینات بیشتری انجام بدهد و این بار ریشه سیزدهم یک عدد ۲۰۰ رقمی را پیدا کند! بنابراین هر روز با انجام دشوارترین تمرینات ریاضی به تقویت ذهن خود پرداخت و بالاخره توانست در ۶ آوریل ۲۰۰۵ این محاسبه را در ۸ دقیقه و ۳۳ ثانیه انجام دهد؛ کاری که انجام آن نظر اول بعید و دور از ذهن بود؛ اما آلکسیز با موفقیت این محاسبه را انجام داد و البته باز هم دست از تلاش برنداشت و آنقدر تمرین کرد تا در ۳۰ جولای ۲۰۰۷ در دانشگاه آکسفورد رکورد خود را به ۹۹/۷۷ ثانیه کاهش داد و در ۱۵ نوامبر همان سال برای بار سوم این محاسبه را در ۴/۷۲ ثانیه انجام داد.
آخرین رکوردی که این سوپرمغز فرانسوی از خودش به جا گذاشته به ۱۰ دسامبر ۲۰۰۷ بر میگردد که این محاسبه را در ۷۰/۲ ثانیه انجام داد. محققان موزه علوم لندن این محاسبه را با استفاده از کامپیوتر انجام داده و در کمال ناباوری به عدد ۲۴۰۷۸۹۹۸۸۳۰۳۲۲۲۰رسیدند؛ عددی که آلکسیز هم آن را به دست آورده بود و به این ترتیب درستی این محاسبه ذهنی را تایید کردند.
آنها از آلکسیز تقدیر کرده و با تعجب از او درباره چگونگی این کار سوال کردند. آلکسیز در پاسخ به آنها گفت: «من بیشتر از چهارسال هر روز تمرینات مختلف ریاضی را به صورت ذهنی انجام میدادم. البته این کار اصلا راحت نیست و برای انجام آن باید سهمهارت محاسبه کردن، حفظ کردن و دانستن ریاضی را به طور کامل دارا بود. به نظر من این موهبتی الهی است که از سوی خدا به من عطا شده و من همیشه به خاطر داشتن این موهبت خدا را شکر میکنم»
آلکسیز لمایر به تمام کسانی که دوست دارند حافظهشان را تقویت کنند، توصیه میکند که هر شب قبل از خواب سعی کنند تمام اتفاقاتی را که در طول روز برای آنها رخ داده و تمام کارهایی که انجام داده اند به طور کامل به یاد بیاورند، بعد از آن سعی کنند اتفاقات روز گذشته را هم به طور کامل مرور کنند؛ از حل جدول کلمات متقاطع هم غافل نشوند.
بعد کم کم به جای استفاده از ماشین حساب از ذهن خود استفاده کنند، از حسابهای ذهنی راحت شروع کرده و کم کم آنها را سختتر کنند اما ذهن خود را خسته نکنند. سعی کنند تمامی این تمرینات را از روشهای راحتتر شروع کرده و به مرور زمان آن را دشوارتر کنند. شبها استراحت کاملی داشته باشند و از مسائل ناراحت کنندهای که آرامش ذهنی شان را بر هم میزند دوری کنند.
آلکسیز میگوید در اوقات فراغتش گاهی به تماشای فیلم مینشیند، گاهی به اعداد میاندیشد و گاهی اعداد را مانند کلمات تصور میکند. از نظر او این یک هنر است که انسان بتواند موضوعاتی را که فهمیدن آنها برایش مشکل است به صورتی برای خود معنا کند که بهتر قادر به درک آنها باشد.
مردی با توانایی ذهنی خارقالعاده
جرت میترینگ که یکی از رقبای اصلی لمایر است، در ۲۶ می۱۹۶۶ در اشتوتگارت آلمان به دنیا آمد. جرت از کودکی با هوش فوقالعادهاش باعث تعجب اطرافیانش میشد. او آنقدر روی این تواناییهای ذهنیاش کار کرد که موفق شد از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹ هر سال مدال طلای مسابقات هوشی را که در میلان ایتالیا برگزار میشود به خانه ببرد.
جرت برخلاف هوش بالایی که در محاسبات داشته و دارد اما در طول سالهای تحصیلش هیچ وقت نمره خوبی از درس ریاضی نگرفت؛ با این حال موفق شد در دانشگاه، دکترای خود را در رشته فیزیولوژی بگیرد. اولین رکوردی که جرت توانست در کل دنیا به نام خودش ثبت کند محاسبه ریشه سیزدهم یک عدد ۱۰۰ رقمی در عرض ۳/۱۳ ثانیه بوده است؛ رکوردی که لمایر آن را شکست.
سریعتر از ماشین حساب
جی آدای شانکر هم یکی از جوانترین انسانهایی است که با نیروی عجیب ذهنیشان دنیا را شگفت زده کردهاند. جی آدای شانکر در ایالت آندهراپرادش هندوستان به دنیا آمده است. با اینکه در کودکی به ریاضی علاقه چندانی نداشت و هیچ وقت در مدرسه نمره خوبی از این درس نمیگرفت اما حافظهاش خیلی قوی بود؛ به طوری که میتوانست اسم ده نفر و شماره تلفنهای ده رقمی آنها را در عرض ۹۰ثانیه به خاطر بسپارد و هر زمانیکه از او میپرسیدند تمام آنها را نام ببرد. او اعمال سادهتر ریاضی را حتی سریعتر از ماشین حساب انجام میداد.
جی آدای در ۱۶ سالگی توانست با گفتن ۵۰۰۰ رقم اعشار عدد پی - آن هم از حفظ - اسم خود را در کتاب رکوردهای لیمکا ـ کتاب رکوردی که در هندوستان به چاپ میرسد ـ ثبت کند. آدای میتواند به ۳۰ عدد اتفاقیای که کامپیوتر به او میدهد در عرض ۳۰ ثانیه نگاه کرده و در کمتر از ۲۰ ثانیه آنها را به ترتیب بازگو کند. او حالا ۱۸ ساله است و با تمرینات هوشی دشوار سعی دارد تا کاری انجام دهد که نامش را در کتابهای رکوردهای گینس به ثبت برساند.
حافظه ماشینی
اما قبل از آلکسیز لمایر، اسم ویلیام کلین برای سالها به عنوان یکی از سوپرمغزهای دنیای ریاضی به چشم میخورد. کلین یکی از ریاضیدانان مطرح هلندی بود که در چهارم دسامبر ۱۹۱۲ در آمستردام به دنیا آمد. خیلیها او را با نام ویم کلین و حتی پاسکال میشناسند. علاقه شدید ویلیام به ریاضی از هشت سالگی شروع شد. او به خاطر تواناییاش در محاسبه حاصل ضرب اعداد تا ۵۰۰ و کمی بعد تا ۱۰۰۰۰و۲۵۰۰۰ همیشه مورد تحسین دیگران قرار میگرفت. ویلیام به خاطر مهارت و سرعت در محاسبه اعمال ریاضی در ذهن خود شهرت زیادی داشت.
او تمام محاسبات و حتی اتفاقات و رویدادها را به راحتی به ذهن میسپرد و هیچ وقت فراموش نمیکرد؛ برای همین به او لقب «مرد حافظه ماشینی» داده بودند. او به موضوعات دیگر هم علاقه مند بود و تاریخ تولد و مرگ ۱۵۰ هنرمند و موسیقیدان را هم به خاطر سپرده بود. در حالی که ویلیام ترجیح میداد به دنبال تجارت برود اما به خاطر تواناییهای منحصربهفرد حافظهاش پدرش او را مجبور کرد که در رشته مهندسی ادامه تحصیل بدهد.
درنتیجه او مجبور شد تحصیلات تئوری خود را در این رشته به اتمام برساند ولی قبل از اینکه بخواهد دوره عملی را تمام کند پدرش از دنیا رفت و این بهانهای بود تا او تحصیلاتش را رها کند و به دنبال علایقش برود. دو سالی از مرگ پدر ویلیام میگذشت که در سال ۱۹۳۹ جنگ جهانی دوم شروع شد و برادر ویلیام داوطلبانه به جنگ رفت. مدتی از رفتن برادرش میگذشت که خبر کشته شدن او را به ویلیام و خانوادهاش دادند.
با کشته شدن برادر ویلیام او دیگرخیلی تنها شده بود. به خاطر همین برای فراموش کردن مرگ برادرش تصمیم گرفت در یک بیمارستان مشغول به کار شود. اما از بخت بد او بیمارستان موردحمله آلمانها قرار گرفت و ویلیام مجبور به فرار شد. بعد از پایان جنگ، ویلیام باید کاری پیدا میکرد تا بتواند زندگی خود را بگذراند بنابراین به فرانسه رفت و در آنجا به عنوان حسابدار در یک شرکت هنری مشغول به کار شد و از همان زمان بود که به او لقب «پاسکال» داده شد.
از آنجا که محاسبات ریاضی ویلیام خیلیها را شگفتزده کرده بود به او لقب «پاسکال؛ مخترع فرانسوی ماشین حساب» را دادند. مدتی از کار جدید ویلیام کلین میگذشت تا اینکه او تصمیم گرفت به عنوان معلم در یکی از مدارس فقیر پاریس مشغول به کار شود و حتی مدتی هم در یک سیرک فرانسوی کار کرد.
بالاخره درسال ۱۹۵۸ در یک موسسه تحقیقاتی نیروی هستهای اروپایی استخدام شد اما بعد ازچند سال نتوانست دوری از وطن را تحمل کند و با بازنشسته کردن خود بعد از ۱۸ سال دوری از وطن در ۶۵ سالگی به آمستردام بازگشت.
با این حال علاقه به ریاضیات همچنان در او زنده بود و او هر روز به تمرین برای به دست آوردن ریشه اعداد میپرداخت و هر بار رکوردی جدید از خود به جا میگذاشت. تا اینکه در ۲۷ آگوست ۱۹۷۶ موفق شد با محاسبه هفتاد و سومین ریشه از یک عدد ۵۰۰ رقمی در عرض ۲ دقیقه و ۴۳ ثانیه نام خود را در کتاب رکوردهای جهانی به ثبت برساند.
اما زندگی هنوز برای او اتفاقهای پیشبینی نشدهای در آستین داشت؛ اول آگوست ۱۹۸۶ با انتشار خبر قتل ویلیام تمام افرادی که او را میشناختند غافلگیر شدند. او در حالیکه در منزل خود مشغول استراحت بود به طرز وحشیانهای با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود اما تحقیقات پلیس به هیچ نتیجهای نرسید؛ قاتل او هرگز دستگیر نشد و انگیزه قتل تا به امروز سر به مهر باقی مانده است.