چطور با شکست کنار بیاییم؟ / انواع شکست در زندگی و راه حل هر کدام

به گزارش اقتصاد آنلاین، شکست خوردن بخشی از زندگی است و راستش را بخواهید چندان اهمیتی ندارد، اینکه پس از شکست چگونه رفتار می کنید، چه واکنشی دارید و چه درس هایی از شکست خود گرفته اید ، اهمیت بالایی دارد که تعیین کننده ادامه مسیر شما خواهد بود.

در این مطلب انواع شکست در زندگی، دلایل و راه حل هر کدام را برایتان شرح خواهیم داد.

انواع شکست در زندگی

شکست خودن انواع مختلفی دارد که در زیر آنها را توضیح خواهیم داد:

1-آزمون و خطا

به کارهایی گفته می شود که برای اولین بار آنها را انجام می دهیم و با شکست رو به رو می شوند.در این میان دو احتمال وجود دارد؛ یا راه را اشتباه رفته ایم یا کلا کار اشتباه بوده است.

اگر فکر می کنید راه را اشتباه رفته اید باید بگوییم خوشحال باشید، شما از مسیری عبور کردید که قبلا آسفالت نشده بود و اگر قانونی را رعایت کنید می توانید به موفقیت برسید و آن هم داشتن پشتکار است.

2-شکست اشتباه

در دورانی که ما زندگی می‌کنیم تقریبا همه چیز کشف شده است. می‌توان همه چیز را در نوشته‌ها پیدا کرد. کتاب‌ها راهنمایان  بزرگی هستند که با مبالغ کم می‌توان آن‌ها را تهیه کرد. نسخه الکترونیکی همه کتاب‌ها نیز موجود است. مصاحبه‌ها و مقاله‌هایی از افراد موفق که راهی که ما می‌خواهیم برویم را رفته‌اند و امثال این راه‌ها و روش‌ها….

راهی که ما انتخاب می کنیم به احتمال 80 درصد قبلا فتح و آسفالت کشی شده است. شکست خوردن در این موارد به این علت "شکست اشتباهی" نام می گیرد، چون شکست خوردن ما اشتباه بوده است. بدون هیچ‌گونه مطالعه یا تحقیقی با سر پریده‌ایم وسط ماجرا و در آخر که شکست می‌خوریم همه را مقصر می دانیم جز خودمان. در مورد این شکست هیچ راه فراری وجود ندارد. مقصر صد در صد ما هستیم.

3-شکست پیشرو

همه شکست‌ها بد و دردناک نیستند. گاهی فقط می‌خواهند به ما کمک کنند. برعکس موفقیت که آموزگار خوبی نیست، شکست آموزگاری است که درس‌هایش را در زندگی با جدیت تمام به ما می ‌دهد و تنبیه هم برایمان در نظر می‌گیرد.

هر شکست برای ما یک درس جدید و یک تجربه با ارزش است. در برخی مواقع شکست خوردن به نفع ما تمام می‌شود. باعث می‌شود که بخواهیم مسیرهای جدید را امتحان کنیم. راه‌های مقابله با مشکلات را پیدا کنیم.

چرا شکست می خوریم؟

برخی از افراد پی در پی شکست می خورند؛ دست به هر کاری می زنند، هر رابطه ای را آغاز می کنند هر راهی که می روند انتهای آن به شکست می رسد. جالب است بدانید این اشخاص خود را "بدشانس" می نامند و اصلا بر این باور نیستند شاید مسیر را اشتباهی رفته اند و باید خود را تغییر دهند.

برخی نیز گاهی شکست می خورند و آنقدر به دنبال دلایل آن می گردند تا دیگر خاطرات تلخشان تکرار نشود و برخی از این دلایل را در زیر شرح داده ایم:

1-نداشتن هدف مشخص

این موضوع دقیقا شامل حال افرادی می شود که هیچ گاه پیروزی را به چنگ نمی آورند چرا که اصلا نمی دانند از کاری که آغاز کرده اند چه می خواهند.

برای کسانی که هدف مشخصی را در زندگی دنبال نمی کنند و کسانی که راستایی برای حرکت ندارند شانس موفقیت چندانی وجود ندارد.

2- نداشتن اشتیاق برای پیشرفت و ترقی

کسانی که به پیشرفت و ترقی بی علاقه اند و آنهایی که مایل نیستند های ترقی و پیشرفت را بپردازند، شانسی برای موفقیت ندارند.

3-نداشتن نظم و ترتیب

نظم و ترتیب ناشی از کنترل خویشتن است، معنایش این است که بتوان کیفیات منفی خود را کنترل نمود. قبل از اینکه بتوانید شرایط را کنترل کنید باید ابتدا خود را کنترل نمایید. تسلط بر خویشتن دشوارترین کاری است که هرکس می تواند بکند. اگر بر خود مسلط نباشید، این «خود» بر شما مسلط می شود. اگر در برابر آینه ای بایستید می توانید در آن بهترین دوست یا غدار ترین دشمن خود را ببینید.

4- تأثیرات نامطلوب محیطی در دوران کودکی

بسیاری از کسانی که دارای گرایشات بزهکاری هستند، آن را از محیط و از دوستان نااهل دوران کودکی گرفته اند.

5-تنبلی و مسامحه

مسامحه و امروز و فردا کردن یکی از علل مهم شکست و ناکامی است. این کیفیت به گونه ای در همه وجود دارد؛ در کمین ایستاده تا موفقیت را از اشخاص برباید. اغلب ما در زندگی از آن رو شکست می خوریم زیرا در انتظار رسیدن « زمان مناسب » هستیم. بهانه سازی می کنیم که برای انجام کار مورد نظر مان باید تا فراهم آمدن زمان مناسب صبر کنیم. صبر نکنید و منتظر نمانید زیرا زمان مناسب هرگز از راه نمی رسد. از همین جایی که هستید شروع کنید و از ابزاری که در اختیار دارید استفاده نمایید. وقتی دست به کار شدید ابزار بهتری پیدا می کنید.

6-نداشتن مداومت و پشتکار

اغلب ما آغازگرهای خوبی هستیم اما تمام کننده های خوبی نیستیم. از آن گذشته بسیاری از اشخاص با مشاهده نخستین نشانه های شکست و ناکامی دست از کار می کشند و این در حالی جایگزینی برای مداومت و پشتکار وجود ندارد. کسی که مداومت  می کند مشکل را از پیش روی خود برمی دارد.مشکل را خسته می کند تا راه خود را بگیرد و برود،پشتکار و مداومت، شکست و ناکامی را محو می کند.

7-خصیت منفی

کسی که با دید منفی به اشخاص و امور نگاه می کند شانسی برای موفقیت ندارد. موفقیت با کاربرد و اعمال قدرت حاصل می شود و قدرت نیز ناشی از تلاش های تعاونی سایرین است.شخصیت منفی همکاری را جلب نمی کند.

8-انتخاب همسر نامناسب

انتخاب همسر نامناسب یکی از دلایل عمده ناکامی است. ازدواج میان اشخاص ارتباط صمیمانه ایجاد می کند. اگر این ارتباط هماهنگ نباشد امکان شکست زیاد است. از آن گذشته این شکست اغلب باناخشنودی و ناخرسندی همراه است. شکست های ناشی از ازدواج های نامناسب همه نشانه های الهام و اشتیاق را در انسان می کشد.

9- ریسک نکردن و احتیاط بیش از اندازه

حتما شنیده اید که می گویند "اگر می خواهی به موفقیت برسی، ریسک کن"؛ این کاملا درست است. در واقع اگر مسیری را هرگز نرفته اید و نمی دانید انتهای آن به تاریکی می رسد یا روشنی نیاز است تا تجربه کنید. گاهی اوقات ریسک ها بزرگ هستند و آسیب هایی که به ما می زنند غیر قابل جبران اما گاهی اوقات اینطور نیست و ما کلا از ریسک کردن بیم داریم.

می ترسیم مقداری بیش از آنکه تصور می کنیم از جیبمان برود یا دیگران پشت سرمان فلان حرف را بزنند . از این رو ترجیح می دهیم به زندگی یکنواخت خود ادامه داده، به کم راضی شویم، قناعت و تحمل کنیم تا انتهای عمرمان فرا رسد.

کسی که به دلیل احتیاط بیش از اندازه دست به کار نمی شود، به اجبار پس مانده ها و باقیمانده های دیگران را نصیب می برد. احتیاط بیش از اندازه به همان اندازه بی احتیاطی بد است. باید در برابر این دو افراط و تفریط ایستاد. زندگی پر از فرصتهای مناسب است.

10-خرافات و تعصب

خرافات نوعی ترس و نشانه جهل و نادانی است. اشخاص موفق چشمان خود را باز نگه می دارند و هراسی به دل راه نمی دهند.

راه حل مقابله با شکست

فرداها برای آن می آیند که شانس مجدد به ما بدهند و یک شکست هرگز نمی تواند انسان را به عقب براند بنابراین قطعا راه حل هایی وجود دارد که با تبعیت از آنها می توانیم شکست را به پیروزی تبدیل کنیم.

انعطاف پذیری در مقابل شکست

انعطاف پذیری در مورد شکست‌ها باعث می‌شود دوره‌ی ناراحتی بعد از شکست ما به سرعت طی شود و چندین سال را فقط به خاطر یک شکست هدر ندهیم. بعد از یک شکست درست و حسابی، کاری که داریم انجام می‌دهیم را برای یک روز کنار بگذاریم. فکرمان را آزاد کنیم، غذای مورد علاقه‌مان را بخوریم، کمی ریلکس کنیم، ورزش کنیم و خلاصه هر کاری که حواسمان را پرت می‌کند انجام دهیم.

یکی از اساسی‌ترین مشکلات انسان‌ها این است که زیادی روی انگیزه تمرکز می‌کنند و با یک شکست همه چیز خود را می‌بازند.

ترس اولین نفر بودن

شکست‌های کوچک و بزرگ در زندگی همه انسان‌های دنیا رخ داده است. در واقع شتری است که در خانه همه می‌خوابد برایش فرقی نمی‌کند که مخاطبش چه کسی است. پس در زمان شکست نباید فکر کنیم تنها کسی هستیم که این اتفاق برایش افتاده است. شکست‌ها متفاوت هستند، اما همه آن را تجربه کرده‌اند.

پلن B

زمانی که تصمیم به انجام کاری می‌گیریم یا می‌خواهیم تغییراتی ایجاد کنیم باید به فکر نقشه دوم هم باشیم، در این صورت برای هر اتفاقی آماده هستیم و به این راحتی‌ها شکست نمی‌خوریم، پلنB  در واقع باعث ایجاد آرامش و اعتماد به نفس در ما می‌شود که اگر در نقشه‌ اول شکست خوردیم نقشه دوم به دادمان می‌رسد.

هوشیار بودن در زمان ریسک

منظور از هوشیار بودن در زمان ریسک این است که با چشمان باز ریسکمان را انجام دهیم، مسئولیتش را به عهده بگیریم و در هر ثانیه مراقب باشیم که چه اتفاقی می‌افتد. البته این به معنی صبر کردن تا زمان مناسب نیست، این ما هستیم که باید زمان مناسب را درست کنیم. تنها چیزی که نتیجه می‌دهد عمل کردن است. تنها با انجام دادن متوجه می‌شویم که آیا راهمان درست یا غلط است. این مورد به آموزش هم مربوط می‌شود، اگر آموزش درست و با اصول دیده و تمرین کرده باشیم نتیجه خوبی در ریسکمان می‌گیریم.

شکست تمام شدن و باختن نیست، شکست دروازه‌ای به راهی آسان‌تر و سریع‌تر است. از این کلمه برای خودمان غولی ساخته‌ایم که فقط خودمان می‌توانیم شکستش دهیم.

تدوین: اقتصادآنلاین