حق الضرب چیست؟ بررسی نمونه ای از آن
حق الضرب تفاوت بین ارزش اسمی پول – اعم از اسکناس های کاغذی و سکه – و هزینه تولید آن است.
به عبارت دیگر، هزینه تولید ارز در یک اقتصاد یا کشور معین کمتر از ارزش مبادلهای واقعی آن است که این اختلاف مبلغ عموماً به دولت هایی تعلق می گیرد که پول را ضرب می کنند.
اگر حق الضرب مثبت باشد، دولت سود خواهد کرد. حق الضرب منفی نیز منجر به زیان خواهد شد.
نکات کلیدی
زمانی که ارزش پولی که چاپ میشود بیشتر از هزینه تولید آن باشد، ممکن است حق الضرب به عنوان درآمد مثبت برای دولت در نظر گرفته شود.
در برخی شرایط، چاپ ارز ممکن است به جای سود برای دولت چاپ کننده ارز، ضرر به همراه داشته باشد.
آشنایی با حق الضرب
هنگامی که ارزش پولی که دولت چاپ میکند بیشتر از هزینه تولید آن باشد، این اختلاف به عنوان درآمدی برای دولت محسوب می شود. دولتها اغلب از این درآمد اغلب برای تأمین مالی بخش هایی از مخارج خود بدون نیاز به جمع آوری مالیات استفاده میکنند. برای مثال، اگر چاپ اسکناس 1 دلاری برای دولت ایالات متحده 5 سنت هزینه داشته باشد، حق الضرب این پول یا تفاوت بین این دو مقدار 95 سنت خواهد بود. حق الضرب به کشورها این اجازه را میدهد که با چاپ پول سود کنند.
در حالی که تعریف حق الضرب اغلب تفاوت بین هزینه چاپ ارز جدید و ارزش اسمی همان ارز است، این اصطلاح همچنین ممکن است به تعداد کالاها یا خدماتی که دولت می تواند از طریق چاپ اسکناس های جدید به دست آورد، اشاره کند.
در برخی شرایط، چاپ ارز ممکن است به جای سود برای دولت چاپ کننده ارز، ضرر به همراه داشته باشد. این ضرر معمولاً در تولید سکه تجربه می شود زیرا فلز استفاده شده برای تولید سکه دارای ارزش ذاتی است. این مقدار که اغلب ارزش ذوب نامیده میشود، ممکن است بالاتر از ارزشی ظاهری سکهای باشد که برای تولید آن استفاده شده است یا با ترکیب با هزینههای تولید، ممکن است منجر به ضرر دولت شود. به عنوان مثال، هزینه تولید سکه یک سنتی ایالات متحده با ارزش اسمی یک سنت، در سال 2021 2.10 سنت است- شانزدهمین سال متوالی است که هزینه های تولید سکه یک سنتی بیش از ارزش اسمی آن است.
با گذشت زمان، ارزش ذوب نیز ممکن است با تغییر تقاضای بازار تغییر کند و به طور بالقوه ممکن است ارزش ذاتی فلز به کار رفته را بسیار بالاتر از ارزش اسمی سکه ببرد. نمونههایی از این حالت سکه های نقره مانند سکههای نقرهای 25 و 10 سنتی ایالات متحده هستند.
نمونه ای از حق الضرب در دنیای واقعی
فدرال رزرو هر ساله بر اساس تقاضای پیشبینیشده برای ارز جدید سفارشی را به اداره چاپ و تولید اسکناس خزانهداری ارسال و هزینههای تولید آن را پرداخت میکند. فدرال رزرو اطلاعات دقیقی در مورد هر واحد پولی و هزینه تولید آن ارائه می دهد. برای مثال در سال 2022، هزینه تولید یک اسکناس 20 دلاری 13.8 سنت و تولید یک اسکناس 100 دلاری 17 سنت گزارش شده است.
ضرابخانه ایالات متحده مسئول تولید سکه است که تحت تأثیر تعداد سفارش های درخواستی بانک فدرال رزرو قرار دارد. سپس فدرال رزرو سکه ها را به ارزش اسمی از این ضرابخانه خریداری می کند.
1 میلیارد دلار
بودجه عملیات ارزی فدرال رزرو در سال 2022 در حدود 1 میلیارد دلار بود.
ملاحظات ویژه
در حالی که اصل اساسی در پشت حق الضرب نشان می دهد که کشورها می توانند از تولید اسکناس های جدید سود ببرند، عوامل دیگری ممکن است بر کل این فرآیند تأثیر بگذارند. اگر فدرال رزرو با افزایش تعداد دلارهای موجود در اقتصاد ایالات متحده موافقت کند، در ازای اجازه تولید دلار بیشتر اوراق قرضه خزانهداری (T-Bill) خریداری خواهد کرد.
اگرچه زمانی که هزینه تولید کمتر از ارزش اسمی اسکناس ها باشد ممکن است دولت از چاپ اسکناس سود ببرد، اما توجه به این نکته مهم است که اوراق قرضه خزانه علاوه بر سرمایه گذاری اولیه که هنگام خرید اوراق قرضه خزانه انجام شده است، به پرداخت بهره به فدرال رزرو نیز نیاز دارند.
حق الضرب و قانون گرشام
قانون گرشام یک اصل پولی است که بیان میکند «پول بد، پول خوب را از گردش اقتصاد بیرون میراند.» قانون گرشام در اصل بر اساس ترکیببندی سکه های ضرب شده و ارزش فلزات گرانبهای به کار رفته در آنها پدیدار شده است. به عبارت دیگر، اگر یک سکه طلا 5 دلار و یک سکه نقره 0.50 دلار ارزش داشته باشد، افراد سکه طلا را احتکار می کنند و در عوض به جای آن 10 سکه نقره مبادله می کنند. در نتیجه، سکههای طلا از گردش خارج میشوند و در نتیجه پول بد (نقره) پول خوب (طلا) را بیرون میراند.
این فرآیند به نوعی حق الضرب موثر برای سکههای طلا تبدیل میشود، زیرا ارزش سکههای طلا علیرغم ارزش اسمی آنها که برابر 10 سکه نقره است، بیشتر می شود. با این حال، این نظریه از زمان کنار گذاشته شدن استانداردهای ارزهای فلزی برای اشاره به ثبات نسبی ارزش ارزهای مختلف در بازارهای جهانی به کار گرفته شده است.