x
۲۲ / ارديبهشت / ۱۴۰۲ ۱۱:۱۱

مطلوبیت نهایی چیست و انواع آن کدام اند؟

مطلوبیت نهایی چیست و انواع آن کدام اند؟

مطلوبیت نهایی رضایت بیشتری است که مصرف کننده با داشتن یک واحد بیشتر از یک کالا یا خدمات دریافت می کند.

کد خبر: ۷۱۵۰۸۶
آرین موتور

​اقتصاددانان از مفهوم مطلوبیت نهایی برای تعیین میزان تمایل مصرف کنندگان برای واحدهای اضافی از یک کالا یا خدمات، استفاده می‌کنند.

مطلوبیت نهایی مثبت زمانی اتفاق می افتد که مصرف یک کالا یا خدمات اضافی، کل مطلوبیت را افزایش دهد. از سوی دیگر، مطلوبیت نهایی منفی زمانی رخ می دهد که مصرف یک واحد بیشتر، مطلوبیت کلی را کاهش دهد.

نکات کلیدی

اقتصاددانان از مفهوم نهایی برای تعیین میزان تمایل مصرف کنندگان به خرید واحد اضافی کالاها و خدمات استفاده می‌کنند.

قانون مطلوبیت نهایی نزولی اغلب برای توجیه مالیات های تصاعدی استفاده می شود.

مطلوبیت نهایی ممکن است مثبت، صفر یا منفی باشد.

آشنایی با مطلوبیت نهایی

اقتصاددانان از ایده مطلوبیت نهایی برای سنجش نحوه تأثیرگذاری سطوح رضایت مختلف بر تصمیمات مصرف کنندگان استفاده می کنند. اقتصاددانان همچنین مفهومی به نام قانون مطلوبیت نهایی نزولی را شناسایی کرده‌اند. این قانون توضیح می‌دهد که چرا اولین واحد مصرف یک کالا یا خدمات، مطلوبیت بیشتری نسبت به واحدهای بعدی ایجاد می‌کند.

مهم

اگرچه مطلوبیت نهایی با افزایش مصرف کاهش می یابد، اما بسته به کالای مصرفی ممکن است به صفر برسد یا نرسد.

مطلوبیت نهایی برای توضیح نحوه انتخاب مصرف کنندگان برای کسب بیشترین سود از بودجه محدودشان مفید است. به طور کلی، تا زمانی که مطلوبیت نهایی مصرف کالایی بیشتر از هزینه نهایی آن باشد، افراد به مصرف بیشتر از آن کالا ادامه خواهند داد. در یک بازار کارآمد، قیمت برابر با هزینه نهایی است. به همین دلیل است که مردم به خرید بیشتر ادامه می‌دهند تا زمانی که مطلوبیت نهایی مصرف به قیمت کالا کاهش یابد.

قانون کاهش مطلوبیت نهایی اغلب برای توجیه مالیات های تصاعدی استفاده می شود. ایده اصلی این است که مالیات های بالاتر مطلوبیت افراد پردرآمدتر را کمتر کاهش می‌دهند. در این حالت، مطلوبیت نهایی پول برای تمام افراد کاهش می‌یابد. فرض کنید که دولت باید از هر فرد 20000 دلار برای پرداخت هزینه های خود جمع آوری کند. اگر متوسط درآمد قبل از کسر مالیات 60000 دلار باشد، یک فرد عادی پس از کسر مالیات 40000 دلار درآمد خواهد داشت و از استاندارد زندگی معقولی برخوردار خواهد بود.

با این حال، اگر از افرادی که فقط 20000 دلار درآمد به دست می آورند خواسته شود تا تمام آن را به دولت پرداخت کنند، این درخواست ناعادلانه خواهد بود و فداکاری بسیار بیشتری را می طلبد. به همین دلیل است که مالیات‌های ثابت سرانه که همه را ملزم به پرداخت مبلغ مساوی می‌سازند، محبوبیت چندانی ندارند.

همچنین، مالیات با نرخ ثابت و بدون معافیت‌های فردی که همه را ملزم می‌سازند تا درصد یکسانی را بپردازند، بر افرادی که درآمد کمتری دارند، به دلیل کاهش بیشتر مطلوبیت نهایی افراد کم‌درآمد، تاثیر بیشتری بر آن‌ها خواهند داشت. کسی که 15000 دلار در سال درآمد داشته باشد با پرداخت مالیات 33 درصدی به زیر خط فقر سقوط می‌کند، در حالی که کسی که 60000 دلار درآمد دارد حدود 40000 دلار خواهد داشت.

انواع مطلوبیت نهایی

انواع مختلفی از مطلوبیت نهایی وجود دارد. سه مورد از رایج ترین آنها به شرح زیر هستند:

مطلوبیت نهایی مثبت

مطلوبیت نهایی مثبت زمانی اتفاق می افتد که داشتن یک واحد بیشتر، شادی بیشتری به همراه داشته باشد. فرض کنید دوست دارید یک تکه کیک بخورید، اما تکه دوم لذت بیشتری برای شما به ارمغان می آورد. به همین دلیل، مطلوبیت نهایی شما از مصرف کیک مثبت است.

مطلوبیت نهایی صفر

مطلوبیت نهایی صفر زمانی اتفاق می افتد که مصرف بیشتر یک کالا هیچ واحد رضایت اضافی را برای مصرف‌کننده به همراه نداشته باشد. برای مثال، ممکن است بعد مصرف از دو تکه کیک نسبتاً احساس سیری کنید و بعد از خوردن تکه سوم واقعاً احساس بهتری نخواهید داشت. در این حالت، مطلوبیت نهایی شما از خوردن کیک صفر است.

مطلوبیت نهایی منفی

مطلوبیت نهایی منفی زمانی است که شما تعداد بیش از اندازه‌ای از یک کالا را در اختیار دارید، بنابراین مصرف بیشتر در واقع مضر است. به عنوان مثال، مصرف تکه چهارم کیک حتی ممکن است بعد از خوردن سه تکه پیشین شما را بیمار کند.

تاریخچه مطلوبیت نهایی

مفهوم مطلوبیت نهایی توسط اقتصاددانانی ایجاد شد که سعی داشتند واقعیت اقتصادی قیمت را توضیح دهند، و معتقد بودند از مطلوبیت یک محصول ناشی می‌شود. در قرن هجدهم، آدام اسمیت اقتصاددان، موضوعی را که به عنوان «پارادوکس آب و الماس» شناخته می شود، مطرح کرد. این پارادوکس بیان می کند که آب ارزش بسیار کمتری نسبت به الماس دارد، حتی اگر آب برای زندگی انسان حیاتی باشد.

این موضوع نظر اقتصاددانان و فیلسوفان سراسر جهان را به خود جلب کرد. در دهه 1870، سه اقتصاددان – ویلیام استنلی جوونز، کارل منگر و لئون والراس – هر کدام به طور مستقل به این نتیجه رسیدند که مطلوبیت نهایی پاسخی به پارادوکس آب و الماس است. جوونز در کتاب خود با عنوان نظریه اقتصاد سیاسی، توضیح داد که تصمیمات اقتصادی بر اساس مطلوبیت «نهایی» اتخاذ می شوند تا مطلوبیت کلی.

مثالی از مطلوبیت نهایی

دیوید چهار گالن شیر دارد، سپس تصمیم می گیرد گالن پنجمی را خریداری کند. در همین حال، کوین شش گالن شیر دارد و به همین ترتیب تصمیم می گیرد یک گالن اضافی نیز بخرد. دیوید از اینکه مجبور نیست برای چند روز مجددا برای خرید شیر به فروشگاه بازگردد سود می برد، بنابراین مطلوبیت حاشیه ای او هم‌چنان مثبت است. از سوی دیگر، کوین ممکن است بیش از آن چیزی که به طور منطقی می توان مصرف کرد، شیر خریداری کرده باشد، به این معنی که مطلوبیت نهایی او ممکن است صفر باشد.

نکته اصلی در این مثال این است که مطلوبیت نهایی خریداری که مقادیر بیشتر و بیشتری از یک محصول را خریداری می کند به طور پیوسته کاهش می یابد. در بسیاری از موارد، در نهایت به نقطه‌ای می‌رسیم که دیگر مصرف‌کننده نیازی به واحد اضافی از یک محصول نخواهد داشت. در آن نقطه، مطلوبیت نهایی واحد بعدی برابر با صفر می شود و مصرف به پایان می رسد.

ارسال نظرات
x