سقوط بازار سهام چیست و چگونه می توان از آن جلوگیری کرد؟
سقوط بازار سهام، افت ناگهانی قیمت سهام است که ممکن است باعث ایجاد روند نزولی طولانی مدت در بازار شود یا نشانهای از مشکلات اقتصادی پیش رو باشد.
سقوط بازار سهام ممکن است یک پیامد جانبی یک رویداد فاجعه بار بزرگ، بحران اقتصادی یا فروپاشی یک حباب سفته بازی بلندمدت باشد. وحشت عمومی در واکنش به سقوط بازار سهام نیز ممکن است به یکی از عوامل تشدیدکننده اصلی آن تبدیل شود و باعث فروش باعجله و از روی هراس شود که قیمت ها را حتی بیشتر کاهش می دهد.
سقوط های معروف بازار سهام عبارتند از رکود بزرگ 1929، دوشنبه سیاه 1987، تخلیه حباب دات کام در سال 2001، بحران مالی 2008 و در سقوط بازار طول همه گیری کووید-19 در سال 2020.
نکات کلیدی
سقوط بازار ممکن است با ایجاد ترس در بازار و رفتار گلهای سرمایه گذاران وحشت زدهای که به فروش سهام هجوم میآورند به شدت وخیمتر شود.
تدابیر متعددی برای جلوگیری از سقوط بازار سهام ایجاد شده است، از جمله مدارشکنها و محدودیت های معاملاتی برای کاهش اثر سقوط ناگهانی.
آشنایی با سقوط بازار سهام
اگرچه آستانه خاصی برای سقوط بازار سهام وجود ندارد، اما سقوط بازار سهام به طور کلی به عنوان افت ناگهانی و دو رقمی شاخص سهام در طی چند روز در نظر گرفته می شود. سقوط بازار سهام اغلب تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد دارد. فروش سهام پس از کاهش ناگهانی قیمت ها و خرید سهام بیش از اندازه به شکل اهرمی قبل از سقوط بازار دو مورد از رایج ترین روشهایی است که به از دست رفتن سرمایه سرمایهگذاران در طی سقوط بازار منجر میشوند.
سقوط های معروف بازار سهام در ایالات متحده عبارتند از سقوط بازار در سال 1929 که ناشی از رکود اقتصادی و هجوم سرمایهگذاران برای فروش سهام خود از روی هراس بود که جرقه رکود بزرگ را زد و دوشنبه سیاه (1987) که بازهم عمدتاً ناشی از وحشت سرمایه گذاران بود.
سقوط بزرگ دیگری در سال 2008 در بازار مسکن و املاک رخ داد و منجر به وضعیتی شد که ما اکنون از آن به عنوان کسادی بزرگ یاد می کنیم. مشخص شد که معاملات با بسامد بالا دلیل اصلی سقوط ناگهانی بازار در این دوران بودند که در می 2010 رخ داد و تریلیون ها دلار را از ارزش سهام شرکتها محو کرد.
در مارس 2020، بازارهای سهام در سرتاسر جهان به دلیل ظهور همهگیری کروناویروس کووید-19 به محدوده بازار نزولی کاهش یافتند.
جلوگیری از سقوط بازار سهام
مدارشکنها
از زمان سقوط بازار در سالهای 1929 و 1987، پادمانهای خاصی برای جلوگیری از سقوط بازار به دلیل وحشت سهامدارانی که داراییهای خود را با عجله میفروشند، ایجاد شده است. چنین تدابیری شامل محدودیت های معاملاتی یا مدارشکنها میشوند که به امید ثباتبخشی به بازار و جلوگیری از سقوط بیشتر بازار هرگونه فعالیت معاملاتی را پس از کاهش شدید قیمت سهام برای مدت معینی متوقف میسازند.
به عنوان مثال، بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) مجموعه ای از آستانه های مختلف را برای جلوگیری از سقوط بازار در نظر گرفته است. این آستانهها به توقف معاملات در تمام بازارهای سهام و اختیار معامله در طی افت شدید بازار منجر میشوند که با کاهش یک روزه شاخص S&P 500 اندازه گیری می شود. با توجه به قوانین خود بورس اوراق بهادار نیویورک:
اگر شاخص S&P 500 نسبت به قیمت بسته شدن روز قبل خود کاهش شدیدی پیدا کند، ممکن است باعث توقف معاملات در کل بازار شود.
این محرک ها توسط بازارها در سه آستانه مدارشکن مختلف تنظیم شدهاند- 7٪ (سطح 1)، 13٪ (سطح 2)، و 20٪ (سطح 3).
هرگونه سقوط بازار که یک مدارشکن سطح 1 یا 2 را بعد از ساعت 9:30 صبح و قبل از ساعت 3:25 بعد از ظهر به وقت شرق ایالات متحده فعال کند معاملات در کل بازار را به مدت 15 دقیقه متوقف میسازد، در حالی که سقوط مشابه بازار در ساعت 3:25 بعد از ظهر یا بعد از آن معاملات در کل بازار را متوقف نخواهد کرد.
هرگونه سقوط بازار که باعث مدارشکن سطح 3 را فعال کند در هر زمانی در طول روز معاملاتی ممکن است روی دهد و معاملات در کل بازار را برای باقیمانده روز معاملاتی متوقف خواهد کرد.
مهم
سقوط بازارهای سهام ارزش سرمایهگذاریها در سهام را از بین میبرد و برای کسانی که برای بازنشستگی به بازده سرمایهگذاری تکیه میکنند مضر است. اگرچه سقوط قیمت سهام می تواند در طول یک روز یا یک سال رخ دهد، این سقوط ها اغلب رکود یا کسادی بازار را در پی دارند.
حفاظت از سقوط شدید بازارها
بازارها را میتوان با خرید مقادیر انبوهی سهام توسط شرکتهای بزرگ تثبیت کرد که اساساً سرمشقی برای معاملهگران منفرد میشوند و فروش با عجله و وحشتزده را مهار میکنند. در یکی از مثالهای معروف یعنی وحشت سال 1907، افت 50 درصدی سهام در نیویورک هراس مالی عمومی ایجاد کرد که سیستم مالی را با تهدید فروپاشی مواجه ساخت. جی پی مورگان، سرمایهدار و سرمایهگذار معروف بانکداران نیویورک را متقاعد کرد که وارد عمل شوند و از سرمایه شخصی و نهادی خود برای تقویت بازارها استفاده کنند. با این حال، این روش ها همیشه موثر نیستند و اثربخشی آنها اثبات نشده است.