منظور از هزینه مالیات و مالیات قابل پرداخت چیست؟
هزینه های مالیاتی عبارت است از مجموع بدهیهای مالیاتی یک فرد، شرکت یا سایر نهادها به سازمانهای مالیاتی.
هزینه های مالیاتی با ضرب نرخ مالیات مناسب هر فرد یا کسب و کار در درآمد دریافتی یا ایجاد شده آن قبل از کسر مالیات و پس از در نظر گرفتن متغیرهایی مانند اقلام غیر قابل کسر، دارایی های مالیاتی و بدهی های مالیاتی محاسبه می شود
هزینه مالیات = نرخ موثر مالیات x درآمد مشمول مالیات
نکات کلیدی
هزینه مالیات بر درآمد با ضرب درآمد مشمول مالیات در نرخ موثر مالیات به دست می آید.
مالیات های دیگری مانند مالیات بر دارایی یا املاک ممکن است برحسب ارزش دارایی وضع شود.
آشنایی با هزینه های مالیاتی
با توجه به اینکه انواع مختلف درآمد مشمول سطوح خاصی از مالیات هستند، محاسبه هزینه مالیات ممکن است پیچیده باشد. به عنوان مثال، کسب و کارها بایستی مالیات بر حقوق و دستمزد پرداختی به کارکنان، مالیات بر فروش برای خرید برخی دارایی های خاص و مالیات غیر مستقیم برخی کالاها را بپردازند.
علاوه بر طیفی از نرخهای مالیاتی مختلف که برای سطوح مختلف درآمد اعمال میشوند، وجود نرخهای مالیاتی متفاوت در حوزههای قضایی مختلف و لایههای متعدد مالیات بر درآمد نیز محاسبه هزینه مالیات واحدهای تجاری را پیچیدهتر میسازند. روشهای تعیین نرخ مالیاتی مناسب و شناسایی روشهای حسابداری صحیح برای اقلامی که بر هزینههای مالیاتی تأثیر میگذارند، توسط سازمانهای مالیاتی مانند اداره مالیات (IRS) و GAAP/IFRS به دقت شرح داده شدهاند.
اصول پذیرفته شده حسابداری (GAAP) و استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی (IFRS) رفتارهای معینی با اقلام درآمد و هزینهها را مجاز میدانند که ممکن است با مقررات مجاز در نظامنامه مالیاتی دولتی قابل اجرا متفاوت باشد.
این مسئله بدان معنی است که بعید است مقدار هزینه مالیات شناسایی شده در این روشها دقیقاً با درصد مالیات بر درآمد استانداردی که بر درآمد کسب و کار اعمال می شود مطابقت داشته باشد. به عبارت دیگر، تفاوت حسابداری مالی و نظامنامه مالیاتی ممکن است منجر به هزینه مالیاتی شود که با صورت حساب مالیاتی واقعی متفاوت است
برای مثال، بسیاری از شرکتها از روش استهلاک خط مستقیم برای محاسبه استهلاک گزارش شده در صورتهای مالی خود استفاده میکنند، اما اجازه دارند از شکل تسریعشده استهلاک بنیز در محاسبه سود مشمول مالیات خود استفاده کنند. نتیجه استفاده از این روش این است رقم درآمد مشمول مالیات کمتر از رقم درآمد گزارش شده میشود.
هزینه مالیات بر سود خالص شرکت تأثیر می گذارد، زیرا این هزینه نوعی بدهی است که باید به دولت فدرال یا ایالتی پرداخت شود. هزینه، میزان سودی را که باید به عنوان سود سهام در میان سهامداران تقسیم شود، کاهش می دهد.
این مسئله حتی به سهامداران شرکت های C که باید مجددا برای سود سهام دریافتی خود نیز مالیات بپردازند، هزینه بیشتری تحمیل میکند. با این حال، هزینه مالیات تنها زمانی شناخته میشود که شرکت دارای درآمد مشمول مالیات باشد. در صورت شناخت زیان، کسبوکار میتوان زیان خود را به سالهای آینده منتقل کند و از آن برای جبران یا کاهش هزینههای مالیاتی آتی استفاده کند.
هزینه مالیات در مقابل مالیات قابل پرداخت
هزینه مالیات همان مبلغی است که بر اساس قوانین استاندارد حسابداری تجاری به عنوان بدهی مالیاتی یک واحد تجاری محاسبه میشود. این هزینه در صورت سود و زیان گزارش می شود. مالیات قابل پرداخت مبلغ واقعی مالیات بر اساس قوانین مالیاتی است. مبلغ قابل پرداخت تا زمانی که شرکت صورت حساب مالیاتی را تسویه نکند در ترازنامه به عنوان بدهی شناخته می شود.
اگر هزینه مالیات بیشتر از بدهی مالیاتی باشد، مابه التفاوت آنها بدهی دیگری به نام بدهی مالیات انتقالی به دورههای آتی ایجاد می کند که باید در مقطعی در آینده پرداخت شود. از طرف دیگر، اگر مالیات قابل پرداخت بیشتر از هزینه مالیات باشد، مابه التفاوت یک حساب دارایی به نام دارایی مالیات انتقالی به دورههای بعد را ایجاد می کند که می توان از آن برای تسویه هر گونه هزینه مالیاتی در آینده استفاده کرد.