x
۲۰ / ارديبهشت / ۱۴۰۲ ۱۸:۱۹

اصطلاح اسمی به چه معناست؟

اصطلاح اسمی به چه معناست؟

اسمی یک اصطلاح مالی است که دارای معنای مختلفی در چندین زمینه متفاوت است.

کد خبر: ۷۱۲۹۴۳
آرین موتور

این صفت در امور مالی معنای کلماتی مانند هزینه یا کارمزد را تغییر می دهد. هزینه اسمی کمتر از قیمت واقعی خدمات ارائه شده است یا احتمالاً پرداخت آن برای مصرف کننده آسان است، یا کارمزدی به اندازه کافی پایین است که تأثیر معناداری بر امور مالی فرد نداشته باشد. اسمی همچنین ممکن است برای اشاره به نرخی استفاده شود که بر مبنای تورم تعدیل نشده است.

نکات کلیدی

این اصطلاح می تواند به معنای کوچک یا بسیار کمتر از ارزش واقعی یا هزینه‌ای مانند هزینه اسمی باشد.

اسمی همچنین به یک نرخ تعدیل نشده مقدار یک معایر خاص مانند نرخ بهره یا تولید ناخالص داخلی اشاره دارد.

در امور مالی، نرخ بهره واقعی نرخ بهره اسمی منهای نرخ تورم است.

انواع کاربردهای اسمی

در امور مالی و اقتصاد، اسمی ممکن است به نرخ یا تغییر ارزش تعدیل نشده نیز اشاره داشته باشد. هنگام تعریف اقلامی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP) یا نرخ‌های بهره، صفت اسمی به رقمی اشاره می‌کند که براساس تغییرات فصلی، تورم، تاثیر ترکیبی بهره و سایر عوامل تعدیل‌کننده‌ها تعدیل نشده باشد. صفت اسمی در این کاربرد تضاد این ارقام را با آمارهای اقتصادی «واقعی» نشان می دهد که چنین تعدیل ها یا تغییراتی در نتایج آن‌ها اعمال شده است.

از آنجایی که ارقام اسمی با مقادیر تعدیل نشده یک پژوهش سروکار دارند، بهتر است از آن‌ها برای مقایسه نتایج استفاده نشوند. به‌عنوان مثال، فردی را در نظر بگیرید که در سال 1950 مبلغ 100 دلار در اختیار دارد و آن فرد را با شخصی در سال 2020 که 100 دلار در دست دارد مقایسه کنید. اگرچه ممکن است هر دو نفر 100 دلار در اختیار داشته باشند که ارزش اسمی دلار است اما ارزش واقعی پول آن‌ها یکسان نیست، چرا که در این مقایسه تاثیر تورمی در ارزش اسمی پول آن‌ها لحاظ نشده است. ارزش اسمی یک دارایی می تواند به معنای ارزش اسمی آن نیز باشد. به عنوان مثال، اوراق قرضه با ارزش اسمی 1000 دلار دارای ارزش اسمی 1000 دلار است.

اسمی در مقابل واقعی

اصطلاح واقعی در مقابل اسمی، ارزش چیزی را پس از تعدیل براساس عوامل تاثیرگذار مختلف نشان می‌دهد که اندازه گیری دقیق تری را به دست می‌دهد. به عنوان مثال، تفاوت بین تولید ناخالص داخلی اسمی و واقعی در این است که تولید ناخالص داخلی اسمی تولید اقتصادی یک کشور را با استفاده از قیمت های فعلی بازار اندازه گیری می کند و تولید ناخالص داخلی واقعی تاثیرات تورم بر قیمت کالاها را برای ایجاد معیار دقیق تری در نظر می گیرد.

نرخ بازده اسمی در مقابل واقعی

نرخ بازده (RoR) مبلغی است که سرمایه گذار از یک سرمایه گذاری به دست می آورد. در حالی که نرخ بازده اسمی سود سرمایه گذار را به صورت درصدی از سرمایه گذاری اولیه منعکس می کند، نرخ واقعی تاثیرات تورم را در این نرخ بازده لحاظ می‌کند. در نتیجه، نرخ واقعی ارزیابی دقیق تری از قدرت خرید واقعی درآمد سرمایه گذار ارائه می دهد.

به عنوان مثال، تصور کنید یک سهام 10000 دلاری می خرید و سال بعد آن را به قیمت 11000 دلار می فروشید. نرخ بازده اسمی شما 10 درصد است. با این حال، برای به دست آوردن تصویر دقیق تری از بازده واقعی خود، این نرخ باید براساس تغییرات تورم تعدیل شود، زیرا قدرت خرید پول شما احتمالاً در طول یک سال تغییر کرده است. بنابراین، اگر تورم آن سال 4 درصد باشد، نرخ بازده واقعی شما تنها 6 درصد یا نرخ بازده اسمی منهای نرخ تورم خواهد بود.

نرخ بهره اسمی در مقابل واقعی

تفاوت بین نرخ بهره اسمی و واقعی نیز مانند تفاوت بین نرخ بازده اسمی و واقعی در این است که نرخ بهره واقعی براساس تورم تعدیل می شود. به عنوان مثال، اگر انتظار بر این باشد که نرخ بهره سرمایه گذاری خاصی 7 درصد و نرخ تورم نیز 4 درصد باشد، نرخ بهره واقعی آن سرمایه گذاری تنها 3 درصد خواهد بود.

با این حال، نرخ اسمی در زمینه بهره بدهی هم‌چنین برای مقایسه نرخ درصد سالانه (APR) و بازده درصدی سالانه (APY) استفاده می‌شود. نرخ اسمی یا اعلام شده بازده درصدی سالانه، نرخی است که وام دهنده تبلیغ می کند و نرخ بهره پایه ای است که مصرف کننده برای وام می پردازد.

از سوی دیگر، نرخ درصد سالانه کارمزدها و سایر هزینه های مرتبط با وام را در نظر می گیرد و نرخ بهره را با در نظر گرفتن آن عوامل محاسبه می کند. به عنوان مثال، تصور کنید وام گیرنده‌ای یک وام 1000 دلاری با نرخ بهره اسمی 5٪ دریافت می کند، اما وی همچنین هزینه 100 دلاری را نیز برای صدور وام پرداخت می کند. این وام‌گیرنده در طول سال اول وام با 50 دلار هزینه بهره مواجه می شود. با این حال، پس از در نظر گرفتن هزینه صدور وام، این وام‌گیرنده 150 دلار کارمزد و بهره پرداخت کرده است.

مجموع مبالغ کل این هزینه‌ها معادل 15٪ نرخ درصد سالانه می‌شود. برعکس، بازده درصدی سالانه هم هزینه کارمزد و هم اثر ترکیبی را در نظر می گیرد تا تصویر دقیق تری از نرخ بهره به وام گیرنده بدهد.

مثالی از کاربرد صفت اسمی

مانند مثال بالا، ارزش اسمی پول شخصی که در سال 1950 مبلغ 100 دلار در اختیار دارد، برای شخصی که در سال 2020 مالک 100 دلار است تغییر نمی‌کند. آنچه تغییر می کند قدرت خرید پول است، چرا که تورم قدرت خرید پول را در طول زمان کاهش می دهد. اگر فرض کنیم که​​ متوسط نرخ تورم سالانه از سال 1950 تا 2020 در حدود 3.46 درصد بوده است، ارزش واقعی 100 دلار در سال 1950 معادل 1081 دلار در سال 2020 خواهد بود.

 

ارسال نظرات
x