هیستوگرام چیست؟ تفاوت نمودار آن با نمودار میله ای
هیستوگرام نمایش نموداری از دادهها مشابه نمودار میلهای است که طیفی از دادهها را در ستونهایی در امتداد محور افقی x گروهبندی میکند.
محور عمودی y تعداد یا درصد وقوع دادههای هر ستون را نشان میدهد.
از این ستون ها می توان برای تجسم الگوهای توزیع داده ها استفاده کرد.
در معاملات، تحلیلگران فنی از هیستوگرام MACD برای نشان دادن تغییرات حرکت استفاده میکنند.
ستون های هیستوگرام MACD می توانند زودتر از خود شاخص MACD و خطوط سیگنال همراه آن سیگنال های خرید و فروش را ارائه دهند.
نحوه عملکرد هیستوگرام ها
هیستوگرام ها معمولاً در آمار و برای نشان دادن اینکه چه تعداد از یک نوع متغیر مشخص که در طول یک بازه معین روی میدهند استفاده میشوند.
به عنوان مثال، در یک سرشماری که بر ارزیابی ویژگیهای جمعیت شناختی یک شهر متمرکز است ممکن است از هیستوگرام برای نشان دادن تعداد افرادی که در گروههای سنی 10-0، 20-11، 30-21، 40-31، 50-41، 60-51، 70-61، 80-71 قرار دارند استفاده شود.
این مثال از هیستوگرام به نمودار زیر شباهت خواهد داشت. فرض کنید اعداد در امتداد محور عمودی برحسب هزار نفر باشند. برای خواندن این نمونه هیستوگرام، می توان از محور افقی شروع و مشاهده کرد که در ابتدای محور افقی در سمت چپ، تقریباً 500 نفر در شهر هستند که سن آنها کمتر از یک سال تا 10 سال باشد. همچنین، 4000 نفر در شهر نیز در بازه سنی 11 تا 20 سال قرار دارند و به همین ترتیب.
تحلیلگران می توانند هیستوگرام ها را به روش های مختلفی مطابق نیازهای خود سفارشیسازی کنند. آنها می توانند فاصله بین گروهها را تغییر دهند. در مثال ذکر شده در بالا، هشت گروه با فاصله ده وجود دارد. این گروهها را می توان به چهار گروه با فاصله 20 تغییر داد.
راه دیگر برای سفارشیسازی هیستوگرام، تعریف مجدد محور y است. اساسی ترین برچسبی که برای محور y استفاده میشود فراوانی رخدادهای مشاهده شده در داده ها است. با این حال، می توان به جای آن از درصد کل یا چگالی نیز استفاده کرد.
نمودارهای هیستوگرام در مقایسه با نمودار میله ای
هم هیستوگرام و هم نمودار میله ای با استفاده از ستون ها نمایشی بصری از دادهها ارائه می دهند و افراد اغلب از این دو اصطلاح به جای یکدیگر استفاده می کنند. با این حال، به بیان دقیقتر هیستوگرام توزیع فراوانی متغیرها را در یک مجموعه داده نشان می دهد. نمودار میله ای معمولاً مقایسهای نموداری از متغیرهای گسسته یا طبقه ای را نشان می دهد.
یک هیستوگرام ایجاد کنید
می توانید با استفاده از ابزار Histogram در آیکون آماری مایکروسافت اکسل یک هیستوگرام ایجاد کنید.
مثال هیستوگرام: هیستوگرام MACD
معامله گران فنی ممکن است با یک مثال برجسته از هیستوگرام یعنی هیستوگرام همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD) آشنا باشند. این شاخص یکی از شاخصهای محبوب در تحلیل فنی است که تفاوت بین خط MACD و خط سیگنال را نشان می دهد.
برای مثال، اگر 5 دلار بین دو خط تفاوت وجود داشته باشد، هیستوگرام MACD این تفاوت را به صورت نموداری نشان می دهد. هیستوگرام MACD بر روی نمودار ترسیم می شود تا تعیین تکانه حرکت قیمت یک اوراق بهادار خاص را برای معامله گر آسانتر سازد.
مقدار هر ستون هیستوگرام زمانی که خط MACD بالای خط سیگنال باشد مثبت و زمانی که خط MACD زیر خط سیگنال قرار داشته باشد منفی است. هیستوگرام افزایشی MACD نشان دهنده افزایش تکانه حرکت صعودی قیمت است، در حالی که هیستوگرام کاهشی برای علامت دادن تکانه نزولی استفاده می شود.
معامله با هیستوگرام MACD
نقطه ضعف استفاده از خط MACD و خط سیگنال ماهیت تاخیری سیگنال داده شده است. به بیان دقیقتر، زمانی که خط MACD از خط سیگنال عبور می کند، سیگنال معاملاتی با تاخیر نسبت به حرکت قیمت ایجاد میشود. از آنجایی که هردوی این خطوط میانگین متحرک هستند طبق تعریف، تا زمانی که قیمت قبلاً حرکت نکرده باشد، یکدیگر را قطع نمیکنند. این مسئله بدان معنی است که معامله گران بایستی از بخشی از حرکت اولیه قیمت چشم پوشی کنند.
معامله گران هنگام استفاده از اندیکاتور MACD برای تصمیم گیری در مورد انجام معاملات نباید هیستوگرام MACD را نادیده بگیرند. هیستوگرام MACD با تولید سیگنال های ورودی زودتر به کاهش مشکل تاخیر سیگنال کمک می کند.
معاملهگران میتوانند طول میلههای هیستوگرام را با دور شدن از خط صفر دنبال کنند. به عنوان مثال، زمانی که طول ستون فعلی MACD از ستون پیشین کوتاهتر میشود ممکن است معاملهگران احساس کنند که هیستوگرام در آستانه ایجاد یک سیگنال تجاری است. پس از تکمیل نوار هیستوگرام کوچکتر، ممکن است معامله گران موقعیت معاملاتی خاصی را در جهت کاهش ستون هیستوگرام باز کنند.
برای افزایش قابلیت اطمینان سیگنالها سایر شاخصهای فنی باید همراه با هیستوگرام MACD استفاده شوند. علاوه بر این، معاملهگران باید دستور توقف ضرری را برای بستن معامله در زمانی که قیمت اوراق بهادار طبق پیشبینیها حرکت نمیکند، تعیین کنند.