ماترک چیست و نحوه مدیریت آن چگونه است؟
ماترک اموال شخصی، دارایی های فیزیکی و ناملموس، زمین و املاک، سرمایه گذاری ها، کلکسیون ها و اثاثیه را شامل میشود.
ماترک ارزش گذاری اقتصادی تمام سرمایه گذاری ها، دارایی ها و منافع یک فرد است.
برنامه ریزی ماترک به مدیریت نحوه انتقال دارایی ها به ذینفعان هنگام فوت فرد اشاره دارد.
مالیات ماترک ممکن است از ارزش ماترک فرد در هنگام مرگ اخذ شود.
درک ماترک
واژه ماترک در زبان عامیانه برای اشاره به تمام زمین ها و بهسازیهای انجام شده در یک ملک وسیع که اغلب به مزارع، مزارع خانگی یا خانهی قدیمی یک خانواده سرشناس اشاره دارد استفاده میشود. با این حال، این واژه در معنای مالی و حقوقی، به هر چیزی که دارای ارزشی که فرد مالک آن است- املاک و مستغلات، مجموعههای هنری، اقلام عتیقه، سرمایهگذاری، بیمه و هر گونه دارایی و حقوق دیگر – اطلاق میشود و همچنین به عنوان اصطلاحی فراگیر برای اشاره به ثروت خالص یک فرد استفاده میشود. از نظر قانونی، ماترک یک شخص به مجموع دارایی های یک فرد منهای هرگونه بدهی، اشاره دارد.
ارزش ماترک شخصی در دو مورد از اهمیت ویژه ای برخوردار است: زمانی که فرد اعلام ورشکستگی کند و زمانی که فرد فوت کند. هنگامی که یک بدهکار منفرد اعلام ورشکستگی می کند، ارزش ماترک وی ارزیابی می شود تا مشخص شود که به طور منطقی می توان انتظار پرداخت کدامیک از بدهیهای وی را داشت. رویه ورشکستگی شامل همان ارزیابی قانونی و دقیق ماترک فرد است که پس از مرگ وی نیز رخ می دهد.
واژه ماترک بیشتر در رابطه با مرگ یک فرد استفاده میشود. برنامه ریزی ماترک به معنای مدیریت، تقسیم و وراثت دارایی فرد پس از مرگ است و مسلماً مهمترین برنامه ریزی مالی زندگی یک فرد را نشان می دهد. معمولا، فرد وصیت نامه ای تنظیم می کند که در آن قصد خود را برای تقسیم اموال خود پس از مرگ توضیح می دهد. شخصی که داراییها را از طریق ارث دریافت می کند ذینفع نامیده می شود.
نحوه مدیریت ماترک
تقریباً در همه موارد، ماترک بین اعضای خانواده متوفی تقسیم می شود. این انتقال ثروت از یک نسل از یک خانواده به نسل دیگر به تثبیت درآمد در طبقات اجتماعی یا خانواده های خاص گرایش دارد. وراثت بخش عظیمی از کل ثروت را در ایالات متحده و سراسر جهان تشکیل می دهد و یکی از دلایل نابرابری مداوم درآمد است (البته عوامل بسیاری دیگر نیز وجود دارد).
اکثر دولت ها از کسانی که در صف دریافت ارث هستند می خواهند برای ماترک خود مالیات بر ارث (مالیات برماترک) بپردازند که یکی از دلایل آن پاسخگویی به رکود حرکت ثروت در نتیجه ارث است. این مالیات می تواند بسیار زیاد باشد به طوری که گاهی اوقات ذینفع مجبور می شود برخی از دارایی های موروثی را برای پرداخت صورت حساب مالیاتی بفروشد.
مهم
در ایالات متحده، اگر اکثریت دارایی به همسر یا یک موسسه خیریه واگذار شود، مالیات بر ماترک به طور کلی حذف می شود.
معمولا توصیه می شود که هم فردی که وصیت نامه را تنظیم می کند و هم ذینفعان ماترک از خدمات وکلای وراثت استفاده کنند. مالیات بر ارث به پیچیدگی و گزاف بودن بدنام است و استفاده از وکیل به تضمین پرداخت مالیات مناسب برای ماترک شما کمک میکند. در زمان تنظیم وصیتنامه می توان اقدامات متعددی مانند ایجاد صندوق امانی را برای به حداقل رساندن میزان مالیاتی که ذینفعان باید بپردازند انجام داد.
نوشتن وصیت نامه
وصیت نامه سندی قانونی است که برای ارائه دستورالعمل هایی در مورد نحوه رسیدگی به اموال فرد و حضانت از فرزندان خردسال وی در صورت وجود، پس از مرگ وی تنظیم میشود. فرد خواسته های خود را در این سند بیان می کند و فردی را که به او اعتماد دارد به عنوان متولی یا مجری وصیتنامه برای تحقق نیات ذکر شده در آن مشخص میسازد. وصیت نامه همچنین نشان می دهد که آیا پس از مرگ باید صندوق امانی ایجاد شود یا خیر.
بسته به نیات صاحب ماترک، صندوق امانی ممکن است در طول عمر آنها (امانت زنده) یا پس از مرگ فرد (امانت عهدی) ایجاد شود.
صحت وصیت نامه از طریق یک روند قانونی که به عنوان گواهی انحصار وراثت شناخته می شود مشخص می شود. دریافت گواهی انحصار وراثت اولین گامی است که در مدیریت ماترک شخص متوفی و توزیع دارایی بین ذینفعان برداشته می شود. هنگامی که فردی فوت می کند، متولی وصیت باید ظرف 30 روز (در اکثر ایالت ها) پس از فوت موصی، وصیت نامه را به دادگاه انحصار وراثت یا به مجری ذکر شده در وصیت نامه برساند. با این حال، ممکن است مهلت قانونی انجام این کار بسته به ایالت متفاوت باشد، به عنوان مثال، فلوریدا متولی وصیتنامه را ملزم میسازد که ظرف 10 روز پس از اطلاع از مرگ، وصیت نامه را ارسال کند.
فرآیند انحصار وراثت رویهای است که تحت نظارت دادگاه انجام میشود و در آن صحت وصیت نامه به جا مانده ثابت و به عنوان آخرین وصیت واقعی متوفی پذیرفته می شود. دادگاه رسماً مجری نام برده شده در وصیت نامه را تعیین می کند که این مسئله به نوبه خود به وصی قدرت قانونی می دهد تا از طرف متوفی اقدام کند.