اصطلاح کبوتر چیست؟ بررسی چند نمونه از آن
تصور میشود که کبوترها بیشتر به تحریک رشد اشتغال از طریق نرخهای بهره پایین علاقه دارند تا کنترل تورم.
منتقدان استدلال میکنند که سیاست پولی کبوترگرایان ممکن است به داغی بیش از اندازه اقتصاد منجر شود و تورم ناپایدار ایجاد کند.
نقطه مقابل کبوتر شاهین است، که به مشاور سیاستگذاری خاصی اشارده دارد که از سیاست پولی انقباضی برای کنترل تورم حمایت می کند.
اغلب، بهترین سناریو برای یک اقتصاد سالم زمانی است که افرادی که مسئول تنظیم سیاستهای پولی هستند بتوانند در شرایطی که ایجاب میکنند موضع خود را از کبوترگرا به شاهینگرا تغییر دهند.
درک کبوتر
کبوترها نرخ های بهره پایین را به عنوان وسیله ای برای تشویق رشد اقتصادی ترجیح می دهند، زیرا نرخهای بهره پایین معمولا تقاضا برای وامهای مصرفی را افزایش میدهند و مصرفکنندگان را به مخارج بیشتر ترغیب میکنند. در نتیجه، کبوترها بر این باورند که نرخهای بهره پایین اثرات منفی نسبتاً ناچیزی دارند. با این حال، اگر نرخ بهره برای مدت نامحدود پایین نگه داشته شود، تورم افزایش خواهد یافت.
این اصطلاح که برگرفته از طبیعت آرام پرنده ای به همین نام است، نقطه مقابل «شاهین» است. برعکس، شاهین کسی است که معتقد است نرخ بهره بالاتر تورم را مهار می کند.
این تشبیه تنها جایی در اقتصاد نیست که از حیوانات به عنوان نماد توصیف استفاده می شود. در اقتصاد معمولا از اصطلاحات گاو نر و خرس نیز استفاده می شود که اولی به بازاری صعودی اشاره دارد در حالی که دومی معمولاً به زمانی اشاره دارد که قیمت ها در حال کاهش هستند.
نمونه هایی از کبوترها
در ایالات متحده، کبوترها معمولا آن دسته از اعضای فدرال رزرو هستند که مسئولیت تعیین نرخ های بهره را برعهده دارند، اما این اصطلاح برای روزنامه نگاران یا سیاستمدارانی که برای تصویب نرخ های بهره پایین لابیگری می کنند نیز صدق می کند. بن برنانکه و جانت یلن هر دو به دلیل تعهدشان به نرخهای بهره پایین کبوتر در نظر گرفته شدند. پل کروگمن، اقتصاددان و نویسنده نیز به دلیل حمایت از نرخ های پایین کبوتر نامیده میشود.
اما لزومی وندارد که افراد صرفا کبوتر یا شاهین باشند. در واقع، آلن گرینسپن که بین سالهای 1987 تا 2006 به عنوان رئیس فدرال رزرو فعالیت میکرد، در سال 1987 به نسبت شاهینگرا به حساب میآمد. اما این موضع با گذشت زمان و در حالی که وی تلاش میکرد اقتصاد را در طی تخلیه حباب اینترنت دهه 1990، تأثیر حمله 11 سپتامبر 2001 و سایر رویدادهای مهم و متحولکننده جهان هدایت کند به تدریج تغییر کرد و در نهایت وی کبوترگراتر شد. در واقع، مردم ایالات متحده – سرمایه گذاران و غیر سرمایه گذاران – فردی را برای ریاست فدرال رزرو می خواهند که بسته به آنچه که شرایط ایجاد میکند موضع خود را بین دو دیدگاه کبوتر و شاهین تغییر دهد.
کبوتر، مخارج مصرف کننده و تورم
هنگامی که مصرف کنندگان در محیطی با نرخهای بهره پایین قرار می گیرند که به دلیل اتخاذ سیاست پولی کبوترگرایانه ایجاد شده است، به احتمال بیشتری ممکن است از وام مسکن، وام خودرو، و کارت های اعتباری استفاده کنند. این امر با تشویق افراد عادی و شرکتها به خرید بیشتر در حال حاضر که نرخهای بهره پایین هستند، به جای به تعویق انداختن خرید به زمانی در آینده که ممکن است نرخها بالاتر روند، باعث افزایش میزان مخارج آنها میشود. این سیل مخارج بر کل اقتصاد تأثیر می گذارد. افزایش مصرف ممکن است به ایجاد یا حمایت از مشاغل کمک کند، که اغلب هم از منظر مالیاتی و هم از منظر رای دهندگان خوشحال یکی از دغدغه های اصلی نظام سیاسی است.
با این حال، تقاضای کل در نهایت منجر به افزایش سطح قیمت ها می شود. بخشی از این افزایش به دلیل افزایش سطح اشتغال است. هنگامی که این اتفاق می افتد، کارگران معمولا دستمزدهای نسبتاً بالاتری دریافت خواهند کرد زیرا عرضه کارگران موجود در یک اقتصاد داغ کاهش می یابد. بنابراین دستمزدهای بالاتر به قیمت گذاری بالاتر محصولات تبدیل می شود. به این موارد عوامل کلان اقتصادی ناشی از گسترش مداوم عرضه پول و اعتبار که ارزش دلار را به دلیل فراوانی آن کاهش میدهند نیز اضافه میشوند. این وضعیت باعث می شود که هزینه های نهاده برای محصولات وابسته به زنجیره تامین در ارزهای دیگری برحسب دلار افزایش پیدا کند. زمانی که تمام این موارد روی هم اضافه شوند، در نهایت تورم به وجود خواهد آمد. در صورتی که تورم کنترل نشود نیز ممکن است به اندازه بیکاری بالا در یک اقتصاد راکد مخرب باشد.