هر چیزی که باید در مورد بازاریابی دیجیتال بدانید
بازاریابی دیجیتال شامل بازاریابی برای مصرف کنندگان از طریق هر تعداد مجرای دیجیتال است.
بازاریابی دیجیتال شامل برخی اصول مشابه بازاریابی متعارف است و اغلب به عنوان روش جدیدی برای نزدیک شدن شرکتها به مشتریان و درک رفتار آنها در نظر گرفته میشود. شرکت ها اغلب تکنیک های بازاریابی متعارف و دیجیتال را در استراتژی های خود ترکیب می کنند.
نکات کلیدی
این شکل از بازاریابی معمولاً در وب سایت ها، دستگاه های تلفن همراه و پلتفرم های رسانه های اجتماعی اجرا می شود.
این شکل از بازاریابی با بازاریابی اینترنتی که منحصراً در وب سایت ها انجام می شود متفاوت است.
بازاریابی دیجیتال حوزه گستردهای است که جذب مشتری از طریق ایمیل، بازاریابی محتوا، پلتفرم های جستجو، رسانه های اجتماعی و موارد دیگر را شامل میشود.
یکی از بزرگترین چالشهایی که بازاریابان دیجیتال با آن روبرو هستند این است که چگونه میتوانند خود را در دنیایی که بیش از اندازه با تبلیغات بازاریابی دیجیتال اشباع شده است از دیگران متمایز سازند.
آشنایی با بازاریابی دیجیتال
بازاریابی به هر فعالیتی اطلاق می شود که شرکتها برای تبلیغ محصولات و خدمات و بهبود سهم بازار خود از آن استفاده می کنند. بازاریابی برای موفقیت به ترکیبی از هوش تبلیغاتی، فروش و توانایی ارائه کالا به کاربران نهایی نیاز دارد. این فرآیند معمولاً توسط متخصصان یا بازاریابهای خاصی انجام میشود که میتوانند به صورت داخلی (برای شرکتها) یا خارجی با همکاری سایر شرکتهای بازاریابی کار کنند.
در گذشته، شرکت ها بر بازاریابی از طریق چاپ، تلویزیون و رادیو تمرکز داشتند. اگرچه این گزینهها همچنان هم وجود دارند، اما ظهور اینترنت نحوه دسترسی شرکتها به مشتریان را تغییر داد. در اینجا بود که بازاریابی دیجیتال پدیدار شد. این شکل از بازاریابی شامل استفاده از وبسایتها، رسانههای اجتماعی، موتورهای جستجو، اپلیکیشنها میشود – هر چیزی که بازاریابی را با بازخورد مشتری یا تعامل دو طرفه بین شرکت و مشتری ترکیب میکند.
فناوری روزافزون و روندهای جدیدتر، شرکت ها را مجبور کردند تا شیوه بازاریابی خود را تغییر دهند. در روزهای اولیه بازاریابی دیجیتال پست الکترونیک ابزار بازاریابی محبوبی بود. بعدها، این تمرکز به موتورهای جستجو مانند نت اسکیپ معطوف شد، که به کسب و کارها اجازه می داد تا با برچسبگذاری و استفاده از کلیدواژهها توجه کاربران را به خود معطوف کنند. توسعه سایتهای اشتراکگذاری مانند فیسبوک این امکان را برای شرکتها فراهم کرد تا دادهها را برای بررسی گرایشهای مصرفکنندگان دنبال کنند.
گوشیهای هوشمند و سایر دستگاههای دیجیتال اکنون تبلیغ شرکت و محصولات و خدمات آن به مصرفکنندگان را آسانتر ساخته است. مطالعات نشان می دهد که مردم برای ورود به اینترنت ترجیح می دهند از تلفن های همراه خود استفاده کنند. بنابراین جای تعجب نیست که 70 درصد از افراد قبل از زدن دکمه خرید (معمولاً در تلفن خود) تصمیم به خرید می گیرند.
مهم
بازاریابی دیجیتال ممکن است به صورت تعاملی انجام شود و اغلب برای هدف قرار دادن بخش های خاصی از پایه مشتریان استفاده می شود.
ملاحظات ویژه
به تبلیغکنندگان معمولاً منبع گفته میشود، در حالی که اعضای تبلیغات هدف معمولاً گیرنده نامیده میشوند. منابع اغلب گیرنده های بسیار خاص و کاملاً مشخص را هدف قرار می دهند.
به عنوان مثال، مک دونالد پس از تمدید ساعات آخر شب کارگران شیفت شب و مسافران را با تبلیغات دیجیتالی هدف قرار داد، زیرا این شرکت می دانست که این افراد بخش بزرگی از کسب و کار اواخر شب آن را تشکیل می دهند. این شرکت آنها را تشویق کرد تا برنامه رستوران یاب را دانلود کنند و آنها را با درج پیامهای تبلیغاتی در دستگاههای باجه خودکار (ATM)، پمپ بنزینها و وبسایتهایی که مشتریانش معمولاً به آنها مراجعه میکنند، هدف قرار داد.
مجراهای بازاریابی دیجیتال
همانطور که در بالا ذکر شد، بازاریابی در گذشته از طریق چاپ (روزنامه ها و مجلات) و پخش تبلیغات (تلویزیون و رادیو) انجام می شد. این مجراهای تبلیغاتی هنوز هم وجود دارند. مجراهای بازاریابی دیجیتال تکامل یافته اند و همچنان به تکامل خود ادامه دارند. در زیر به هشت مورد از رایجترین مجراهایی که شرکتها میتوانند برای تقویت تلاشهای بازاریابی خود از آنها استفاده کنند، اشاره شده است. به خاطر داشته باشید که برخی از شرکت ها ممکن است در تلاشهای بازاریابی خود از چندین مجرای مختلف استفاده کنند.
بازاریابی از طریق وب سایت
وب سایت ستون اصلی تمام فعالیت های بازاریابی دیجیتال است. این مجرا به تنهایی مجرای بسیار قدرتمندی برای بازاریابی است، اما همچنین رسانه لازم برای اجرای انواع کمپین های بازاریابی آنلاین نیز به حساب میآید. وب سایت باید یک برند، محصول و خدمات را به شیوه ای واضح و به یاد ماندنی نشان دهد. دسترسی به وب سایت باید سریع، سازگار با موبایل و استفاده از آن آسان باشد.
تبلیغات پرداخت به ازای هر کلیک (PPC)
تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (PPC) بازاریابان را قادر می سازد تا با ارائه تبلیغات پولی در تعدادی از پلتفرم های دیجیتال به کاربران اینترنت دسترسی پیدا کنند. بازاریابان می توانند کمپین های PPC را در گوگل، بینگ، لینکدین، توییتر، پینترست یا فیس بوک راه اندازی کنند و تبلیغات خود را به افرادی که در جستجوی عبارات مرتبط با محصولات یا خدمات آنها هستند، نشان دهند.
در کمپینهای PPC ممکن است کاربران بر اساس ویژگیهای جمعیتی (مانند سن یا جنسیت) تقسیمبندی کنند یا حتی علایق یا مکان خاص آنها را هدف قرار دهند. محبوب ترین پلتفرم های PPC عبارتند از Google Ads و Facebook Ads.
بازاریابی محتوایی
هدف بازاریابی محتوایی دستیابی به مشتریان بالقوه از طریق استفاده از محتوا است. محتوا معمولاً در یک وب سایت منتشر و سپس از طریق رسانه های اجتماعی، بازاریابی ایمیلی، بهینه سازی موتورهای جستجو یا حتی کمپین های PPC تبلیغ می شود. ابزارهای بازاریابی محتوایی شامل وبلاگ ها، کتاب های الکترونیکی، دوره های آنلاین، اینفوگرافیک ها، پادکست ها و وبینارها هستند.
بازاریابی ایمیلی
بازاریابی ایمیلی همچنان یکی از موثرترین مجراهای بازاریابی دیجیتال است. بسیاری از مردم بازاریابی ایمیلی را با پیامهای اسپم ایمیل اشتباه میگیرند، اما ایمیلهای اسپم با بازاریابی ایمیلی ارتباطی ندارند. این نوع بازاریابی به شرکت ها اجازه میدهد که با مشتریان بالقوه و هر کسی که به برند آنها علاقه مند است در تماس باشند.
بسیاری از بازاریابان دیجیتال از سایر مجراهای بازاریابی دیجیتال برای اضافه کردن مشتریان بالقوه به لیست ایمیلهای خود استفاده میکنند و سپس از طریق بازاریابی ایمیلی، قیفهای مشترییابی را برای تبدیل این مشتریان بالقوه به مشتریان واقعی ایجاد میکنند.
بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی
هدف اصلی کمپین بازاریابی رسانه های اجتماعی، افزایش آگاهی از برند و ایجاد اعتماد اجتماعی است. هرچه بازاریابی رسانه های اجتماعی را عمیق تر انجام دهید، می توانید از آن برای به دست آوردن مشتریان بالقوه یا حتی به عنوان مجرای فروش مستقیم کالاها و خدمات استفاده کنید. پست ها و توییت های تبلیغاتی دو نمونه از بازاریابی رسانه های اجتماعی هستند.
بازاریابی وابسته
بازاریابی وابسته یکی از قدیمی ترین شکلهای بازاریابی است و اینترنت جان تازه ای به این گزینه همیشه حاضر و قدیمی بخشیده است. در روش بازاریابی وابسته، افراد تاثیرگذار محصولات دیگران را تبلیغ می کنند و هر بار که فروش انجام شود یا مشتری بالقوهای معرفی می شود، کمیسیون دریافت می کنند. بسیاری از شرکتهای معروف مانند آمازون برنامههای تبلیغات وابسته دارند و میلیونها دلار در ماه به وبسایتهایی که محصولاتشان را میفروشند پرداخت میکنند.
بازاریابی ویدئویی
یوتیوب یکی از محبوب ترین موتورهای جستجو در جهان است. بسیاری از کاربران قبل از تصمیم گیری برای خرید، برای یادگیری چیزی، خواندن نظر یا فقط برای استراحت، به YouTube روی می آورند.
چندین پلتفرم بازاریابی ویدیویی از جمله ویدیوهای فیس بوک، اینستاگرام و حتی TikTok برای اجرای کمپین بازاریابی ویدیویی وجود دارد. شرکت ها با ادغام ویدیو با بهینهسازی موتور جستوجو، بازاریابی محتوا، و کمپین های بازاریابی رسانه های اجتماعی گسترده تر، بیشترین موفقیت را در تبلیغات ویدیویی کسب می کنند.
ارسال پیام کوتاه
شرکتها و همچنین سازمانهای غیرانتفاعی از پیامک یا پیامهای متنی برای ارسال اطلاعات در مورد جدیدترین تبلیغات خود یا ارائه فرصتهایی به مشتریان مشتاق استفاده میکنند. نامزدهای سیاسی کاندیدای انتخابات نیز از کمپین های مبتنی بر پیام کوتاه برای انتشار اطلاعات مثبت در مورد پلتفرم های خود استفاده می کنند. با پیشرفت فناوری، بسیاری از کمپینهای اهدا پول به کمک ارسال پیام کوتاه به مشتریان نیز اجازه میدهند که مستقیماً از طریق ارسال یک پیام متنی ساده مبلغی را پرداخت یا اهدا کنند.
بازاریابی اینترنتی با بازاریابی دیجیتال متفاوت است. بازاریابی اینترنتی تبلیغاتی است که صرفاً در اینترنت انجام می شود، در حالی که بازاریابی دیجیتال ممکن است از طریق دستگاه های تلفن همراه، در سکوهای مترو، در بازیهای ویدیویی یا از طریق یک برنامه تلفن هوشمند انجام شود.
چالش های بازاریابی دیجیتال
بازاریابی دیجیتال چالش های ویژه ای را برای تامین کنندگان آن ایجاد می کند. مجراهای دیجیتال به سرعت در حال گسترش هستند و بازاریابان دیجیتال باید از نحوه عملکرد این مجراها، نحوه استفاده گیرنده ها از آنها و نحوه استفاده از این مجراها برای بازاریابی موثر محصولات یا خدمات خود مطلع باشند.
جلب توجه گیرندگان روز به روز دشوارتر می شود زیرا گیرنده ها به طور فزاینده ای در تبلیغات رقیب غرق شدهاند. همچنین، تجزیه و تحلیل داده های عظیمی که بازاریابان دیجیتال گردآوری میکنند و سپس استفاده از این اطلاعات در تلاش های بازاریابی جدید برای آنها روز به روز دشوارتر میشود.
چالش ذخیره و استفاده از داده ها عملا نشان می دهد که بازاریابی دیجیتال نیازمند اتخاذ رویکردی مبتنی بر درک عمیق رفتار مصرف کننده در بازاریابی است. به عنوان مثال، این فرآیند ممکن است شرکتها را ملزم سازد که شکلهای جدیدی از رفتار مصرف کننده را تجزیه و تحلیل کند، مانند استفاده از نقشه های حرارتی وب سایت برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد سفر مشتری.