هرچیزی که باید در مورد مبنای یکصدم (BPS) بدانید
مبنای یکصدم معیار استانداردی برای نرخ بهره و سایر درصدها امور مالی است که یک صدم درصد تغییرات را نشان می دهد.
رابطه بین درصد تغییرات و مبنای یکصدم را می توان به صورت زیر خلاصه کرد: 1% تغییر = 100 صدم و 0.01% تغییر = 1 صدم.
مبنای یکصدم معمولاً با حروف اختصاری «bp»، «bps» یا «bips» نشان داده میشود.
نکات کلیدی
مبنای یکصدم معیار استانداردی برای نرخ بهره و سایر درصدها امور مالی است که یک صدم درصد تغییرات را نشان می دهد.
“مبنا” در مبنای یکصدم از تغییرات پایه بین دو درصد یا فاصله بین دو نرخ بهره ناشی می شود.
مبنای یکصدم معمولاً برای محاسبه تغییرات نرخ های بهره، شاخص های سهام و بازده اوراق بهادار با درآمد ثابت استفاده می شود.
هنگام اشاره به هزینه تمام شده صندوق های سرمایه گذاری مشترک و صندوق های قابل معامله در بورس نیز از مبنای یکصدم استفاده می شود.
شناخت مبنای یکصدم (BPS)
«مبنا» در مبنای یکصدم از جابهجایی پایه بین دو درصد یا فاصله بین دو نرخ بهره اخذ شده است. از آنجا که تغییرات ثبت شده معمولاً بسیار کوچک هستند و از آنجایی که تغییرات کوچک ممکن است نتایج بزرگی به همراه داشته باشند، این «مبنا» به صورت کسری از یک درصد در نظر گرفته شده است.
مبنای یکصدم معمولاً برای محاسبه تغییرات نرخهای بهره، شاخص های سهام و بازده اوراق بهادار با درآمد ثابت استفاده می شود. روش متداول این است که مظنهی اوراق قرضه و وام ها برحسب مبنای یکصدم اعلام شود. به عنوان مثال، می توان گفت که نرخ بهره ارائه شده توسط بانک شما 50 صدم بالاتر از نرخ بهرهی پیشنهادی بین بانکی لندن (LIBOR) است. اگر بازدهی اوراق قرضهای از 5% به 5.5% افزایش یابد گفته می شود که بازده آن 50 صدم افزایش می یابد یا اگر نرخ بهره 1% افزایش یابد گفته میشود که 100 صدم افزایش یافته است. اگر هیئت فدرال رزرو نرخ بهره هدف را 25 صدم افزایش دهد، به این معنی است که نرخ های بهره 0.25 درصد افزایش یافتهاند. بدین ترتیب اگر نرخ ها پیش از این برابر 2.50 درصد بود و فدرال رزرو آنها را 0.25 درصد یا 25 صدم افزایش داده است ، نرخهای بهره جدید 2.75 درصد خواهد شد .
مهم
استفاده از مبنای یکصدم در گفتگوهای روزانه به جای استفاده از درصد، به سرعت روشن میسازد که آیا «۱۰ درصد افزایش» در قیمت ابزار مالی خاصی که قیمت آن پیش از این 10% بوده است به این معنی است که اکنون قیمت آن ۱۱ درصد [0.10 x (1 + 0.10) = 11] شده است یا 20 [10% + 10% = 20%] درصد.
ملاحظات ویژه
معامله گران و تحلیلگران با استفاده از مبنای یکصدم در مکالمات روزمره خود، برخی ابهاماتی را ممکن است در هنگام بحث در مورد تغییرات درصدی ایجاد شوند برطرف می کنند. به عنوان مثال، اگر یک ابزار مالی 10 درصد نرخ بهره قیمتگذاری شده باشد و نرخ بهره 10 درصد افزایش یابد، این گفته هم ممکن است به این معنا باشد که اکنون قیمت آن 0.10 x (1 + 0.10) = 11% شده است و هم به معنای آن باشد که حال قیمت آن 10% + 10% = 20% افزایش یافته است.
بدین ترتیب هدف این گفته نامشخص خواهد بود. استفاده از مبنای یکصدم در این مورد، معنی را آشکار می سازد: اگر این ابزار در 10 درصد نرخ بهره قیمت گذاری شده باشد و 100 صدم افزایش قیمت را تجره کند، اکنون قیمت آن به 11 درصد رسیده است. نتیجه 20% در صورتی رخ می دهد که به جای آن یک حرکت افزایشی 1000 صدمی وجود داشته باشد.
مبنای یکصدم شکل درصدی آن
مبنای یکصدم | شکل درصدی آن |
1 | 0.01% |
5 | 0.05% |
10 | 0.1% |
50 | 0.5% |
100 | 1% |
1000 | 10% |
10000 | 100% |
ارزش قیمتی مبنای یکصدم
ارزش قیمت مبنای (PVBP) معیاری از ارزش مطلق تغییر قیمت اوراق قرضه به ازای یک صدم تغییر بازده است. این معیار روش دیگری برای اندازه گیری ریسک نرخ بهره و مشابه دیرش است که درصد تغییر قیمت اوراق قرضه را با توجه به تغییر 1 درصدی در نرخ ها اندازه گیری می کند.
ارزش قیمتی مبنای یکصدم صرفا حالت خاصی از دیرش دلاری است. در معیار ارزش قیمتی مبنای یکصدم به جای استفاده از تغییر 100 صدمی صرفا از تغییر یک صدمی استفاده می شود. بدین ترتیب افزایش یا کاهش نرخها تفاوتی ایجاد نخواهد کرد زیرا چنین تغییر کوچکی در نرخ ها در هر دو جهت تقریباً یکسان خواهد بود. این معیار ممکن است به شکل DV01 یا تغییر ارزش دلار به ازای هر صدم تغییر نیز نامیده شود.
مبنای یکصدم و سرمایه گذاری
مبنای یکصدم همچنین هنگام اشاره به هزینه صندوق های سرمایه گذاری مشترک و صندوق های قابل معامله در مبادله در بورس نیز (ETF) استفاده می شوند. مظنه صندوق سرمایه گذاری مشترک با نسبت هزینه مدیریت سالانه (MER) 0.15% به شکل 15 صدم اعلام میشود. در هنگام مقایسه صندوقها با یکدیگر از مبنای یکصدم برای ارائه درک واضح تری از تفاوت هزینههای صندوق های سرمایه گذاری استفاده می شود. به عنوان مثال، تحلیلگری میتواند چنین بیان کند که هزینهی صندوقی با 0.35 درصد هزینه، 10 صدم کمتر از صندوق دیگری با هزینه سالانه 0.45 درصد است.
از آنجا که نرخهای بهره در مورد سهام شرکتها اعمال نمیشوند، استفاده از مبنای یکصدم اصلاح رایجی در بازار سهام برای ارائهی مظنه قیمت به حساب نمیآید. در عوض، مظنه قیمت سهام برحسب دلار و سنت اعلام می شود.
مبنای یکصدم چیست؟
“مبنای یکصدم” صرفا اصطلاحی است که در امور مالی برای اشاره به تغییرات 0.01٪ استفاده می شود. به عبارت دیگر، عبارات “مبنای یکصدم“، ” 100/1از 1٪”، “0.01٪”، و “0.0001” همگی به یک معنا هستند. به عنوان مثال، 5 صدم به معنای 0.05٪ است. به همین ترتیب، اگر نرخ بهره از 5.00٪ به 5.25٪ افزایش یابد، این تغییر یک حرکت صعودی به میزان 25 صدم را نشان میدهد.
چرا به جای درصد از مبنای یکصدم استفاده کنیم؟
دلیل استفاده معامله گران از اصطلاح مبنای یکصدم این است که استفاده از این مبنا ممکن است راحت تر از اشاره به درصد باشد و همچنین ممکن است از ایجاد ابهام جلوگیری کند. این اصطلاح ممکن است به تسریع ارتباطات و جلوگیری از اشتباهات معاملاتی کمک کند. از آنجا که ارزش ابزارهای مالی اغلب حتی به تغییرات کوچک نرخ های بهره اصلی نیز بسیار حساس است، اطمینان از شفافیت ارتباطات ممکن است برای معامله گران بسیار مهم باشد.
اصطلاح مبنای یکصدم از کجا ناشی شده است؟
خاستگاه اصطلاح مبنای یکصدم اصطلاح “مبنا” است که به تفاوت (یا “فاصله”) بین دو نرخ بهره اشاره دارد. اغلب اوقات، معامله گران هنگام توصیف تغییرات قیمت یک ابزار مالی نسبت به ابزار دیگر از مبنای یکصدم استفاده میکنند مانند زمانی که بخواهند بازده اوراق قرضه شرکتی را با نرخ بهره ارائه شده در اوراق قرضه خزانه داری مقایسه می کنند. مبنای یکصدم همچنین معمولاً در هنگام مقایسه نسبت های هزینه مدیریت (MER) محصولات سرمایه گذاری رقیب نیز استفاده می شود.