x
۱۰ / بهمن / ۱۴۰۱ ۲۱:۴۵

درباره داستان واقعی و ترسناک «پیترپن» : او یک قاتل روانی بوده است!

درباره داستان واقعی و ترسناک «پیترپن» : او یک قاتل روانی بوده است!

داستان پیتر پن، ماجرای پسربچه‌ی بازیگوشی است که از بزرگ‌شدن خودداری می‌کند. او روحیه‌ای آزاد و بازیگوش دارد؛ می‌تواند پرواز کند و هرگز بزرگ نمی‌شود.

کد خبر: ۶۹۸۴۷۵
آرین موتور

به گزارش اقتصاد آنلاین؛ پیتر پن، در جهان ادبیات کودک و نوجوان به شخصیتی نمادین تبدیل شده است. مخاطبان ادبیات، اولین بار در رمانی به نام پرنده‌ی سفید کوچک با شخصیتی شبیه به پیتر پن آشنا شدند. در داستان، پسری به نام دیوید با راوی دوست می‌شود. راوی، مردی است که وانمود می‌کند پسرش مُرده است. اما او دروغ می‌گفت! این قصه را برای جلب همدردی والدین دیوید سرهم کرده بود. انگار حواشی مربوط به زندگی شخصی و حرفه‌ای جیمز بری، خالق این داستان ماندگار جهان ادبیات، هرگز تمام نخواهد شد. اما جیمز بری نویسنده و خالق این شخصیت که بود و حواشی مربوط به او و پیتر پن کدام‌ها هستند.

پیتر پن داستانی کلاسیک و دوست‌داشتنی است که به بچه‌ها ارزش محبت، خانواده و شیرینیِ بی‌گناهی را می‌آموزد. قصه را اولین بار، رمان‌نویس و نمایشنامه‌نویس اسکاتلندی، جیمز بری بر روی کاغذ آورد. او نهمین و کوچکترین فرزند یک خانواده‌ی بافنده در اسکاتلند بود. در جوانی برای تحصیل به لندن رفت و به صورت حرفه‌ای به رمان‌نویسی و نمایشنامه‌نویسی روی آورد. البته، خانواده‌اش امیدوار بودند که او شغل پردرآمدتری برای خود دست و پا کند، مثل کار در یک وزارتخانه. به هر صورت، نتیجه‌ی تلاش‌های جیمز‌ بری به قدری نوآورانه بود که بارها و بارها به عنوان پایه‌ای برای اقتباس سینمایی و تلویزیونی مورد استفاده قرار گرفت!  

یکی از مهم‌ترین این اقتباس‌ها، انیمیشن پیتر پن به تهیه‌کنندگی «والت دیزنی» در سال ۱۹۵۳ است.

اولین فیلمی که براساس پیتر پن ساخته شد، فیلم صامتی به کارگردانی «هربرت برنون» در سال ۱۹۲۴ میلادی بود. اما یکی از معروف‌ترین اقتباس‌ها از پیتر پن، فیلم «هوک» ساخته‌ی «استیون اسپیلبرگ» است. اسپیلبرگ در فیلم هوک، ماجرایی متفاوت با کتاب پیتر پن را به تصویر مى‌کشد. او داستان پیتر پنی را روایت می‌کند که برخلاف اصولش یک آدم‌بزرگ شده و همه‌ی دوران خوب کودکی و نوجوانی‌اش را فراموش کرده است. اما پیتر برای نجات فرزندانش از دست کاپیتان هوک، ناچار می‌شود دوباره به ناکجاآباد برگردد و کم‌کم همه‌ی گذشته‌اش را به یاد ‌می‌آورد.

درباره داستان واقعی و ترسناک «پیترپن» : او یک قاتل روانی بوده است!

یتر پن و کودکان گمشده

مطابق داستان، کودکانی که در اثر غفلت پرستار از کالسکه‌شان بیرون می‌افتند و یا بچه‌هایی که به هر دلیل دیگری گم می‌شوند، اگر طی مدت هفت روز پیدا نشوند، به نورلند (ناکجاآباد) فرستاده خواهند شد. جایی که کاپیتان‌شان، پیتر پن است. پسربچه‌ای که هنوز دندان‌های شیری‌اش را دارد؛ حتی امروز، در ۱۵۶ سالگی!

اندرو بیرکین (هنرپیشه، فیلمنامه‌نویس و کارگردان بریتانیایی) در یک بیوگرافی با عنوان بری و پسران گمشده، سعی می‌کند به نگرانی‌ها در مورد ریشه‌های جنسی این داستان پاسخ دهد. او معتقد نیست که جیمز بری یک شکارچی جنسی بوده باشد. او جیمز را مردی عاشق دوران کودکی می‌داند؛ اما تاکید می‌کند که این به معنای پدوفیل بودن جیمی نیست.

 اما پیرز داجن (Piers Dudgeon) در کتابی با عنوان «نورلند، نیمه‌ی تاریک پیتر پن»، نظرات دیگری را بیان می‌کند. او بری را به وضوح قضاوت می‌کند و حتی شواهدی می‌آورد که بر طبق آن‌ها، جیمز بری، چیزی بیشتر از عمو جیم کودکان خانواده‌ی لولین بوده است. برای اثبات این ادعا، یکی از نامه‌های بری به مایکل را رو می‌کند. نامه‌ای که برای تولد هشت سالگی مایکل نوشته شده است:

«ای کاش می‌توانستم که با تو و شمع‌هایت باشم. می‌توانی به من به عنوان یکی از شمع‌هایت نگاه کنی، آنی که بدجور می‌سوزد، همان که خم شده است. با این وجود، باز هم خوب است، چون من شمع مایکل هستم. ای کاش می‌توانستم ببینم که برای اولین بار لباس قرمز پوشیده‌ای. مایکل عزیز، من خیلی دوستت دارم، اما به کسی نگو!»

کودکان گم شده هرگز به نورلند نمی‌روند

علاقمندان ادبیات، پیتر پن را رمانی با حال و هوای تاریک می‌دانند. بسیاری اعتقاد دارند که این کتاب، با بسیاری از آثار موجود در بازار کتاب کودکان و نوجوانان متفاوت است. از سوی دیگر، کسی نمی‌تواند قدرت دیزنی در تبدیل داستان‌های تراژیک به افسانه‌های رویایی را انکار کند. با این حال، هنوز هم ریشه‌ها و میوه‌های داستان پیتر پن، بیش از آن‌چه تصورش را بکنید تراژیک و ویرانگر است. اگر بخواهیم صادق باشیم، نمی‌توان جیمز بری و حتی پیتر پن را با اطمینان به سواستفاده‌ی جنسی از کودکان متهم کرد (حداقل این اتهام به نسخه‌ی منتشر شده توسط جیمز بری وارد نیست). از طرف دیگر، او قبل از این‌که به سرپرست قانونی کودکان خانواده‌ی لولین تبدیل شود، دوست وفادار پدر و مادرشان بود. بیشتر وقتش را با کودکان سرخوش و بازیگوش کنار دریاچه می‌گذراند، مواظب‌شان بود و برایشان داستان‌های بی‌پایان پری‌ها و دزدهای دریایی را تعریف می‌کرد. 

نوبیتکس
ارسال نظرات
x