x
۲۵ / آبان / ۱۴۰۱ ۱۰:۴۷

ماجرای قتل خانم سرآشپز معروف تهرانی توسط همسرش چه بود؟

ماجرای قتل خانم سرآشپز معروف تهرانی توسط همسرش چه بود؟

مرد میانسال که به خاطر اختلاف برسر مهاجرت فرزندانش به امریکا همسرش را به قتل رسانده بود به تشریح جزئیات این جنایت پرداخت.

کد خبر: ۶۸۱۶۴۹
آرین موتور

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از رکنا، شامگاه جمعه گذشته مأموران کلانتری جنت آباد با مراجعه به خانه مردی که مدعی بود از خواهرش بی خبر است در طبقه ۱۲ یک برج رفتند و جسد زن ۵۸ ساله را که به قتل رسیده بود، پیدا کردند. پس از هماهنگی با بازپرس میثم حسین‌پور از شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران، تحقیقات آغاز و مشخص شد از زمان مرگ ۳۶ ساعت می‌گذشت و نبود همسرش، این احتمال را مطرح کرد که عامل قتل، شوهر فراری است.

بلافاصله شماره پلاک خودروی ۲۰۶ متهم به کلیه واحدهای گشت اعلام شد و در نهایت مأموران موفق شدند ۲۱ آبان در بزرگراه تهران - قم متهم را شناسایی و دستگیر کنند.

متهم ۶۲ ساله به آگاهی تهران منتقل شد و در تحقیقات به قتل همسرش اعتراف کرد.

از سویی مرد میانسال به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل خواهد شد تا صحت روانی او در زمان جنایت بررسی شود.

گفت‌و‌گو با متهم

اختلافت با همسرت سر چه بود؟

سر مهاجرت بچه‌ها. ۲ پسرم ۸ سال قبل با اصرار مادرشان به امریکا مهاجرت کرده بودند من دلم نمی‌خواست آنها به امریکا بروند. دوری بچه‌ها برایم سخت بود و دوست داشتم آنها در ایران با خودم زندگی کنند. از سوی دیگر من در کار فضای سبز و طراحی [محیطی] بودم اما گاهی کار پیدا نمی‌کردم و به همین دلیل بعضی مواقع بیکار بودم که این موضوع هم باعث اختلاف من و همسرم بود.

قرار بود شما هم به امریکا بروید؟

بله. دوشنبه آینده بلیت برای امریکا داشتیم و می‌خواستیم به دیدن پسرها برویم.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

همسرم ناهار درست کرده بود و مشغول خوردن غذا شدیم. بعد از غذا سر مهاجرت بچه‌ها باهم بحث‌مان شد. عصبانی شدم و از آشپزخانه ناخواسته چاقو را برداشتم و به او ضربه زدم. قصدم کشتن نبود اما به قدری عصبانی بودم که متوجه نشدم. وقتی همسرم خونین روی زمین افتاد، از ترس گذرنامه‌ام و سوئیچ ماشین را برداشته و راهی خیابان‌ها شدم. آنقدر حالم بد بود که حتی تلفن همراهم را نیز فراموش کردم با خودم بردارم.

در این مدت کجا بودی؟

بی هدف در جاده‌ها حرکت می‌کردم. ابتدا به کرمان رفتم ولی عذاب وجدان لحظه‌ای رهایم نکرد. به همین دلیل تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم. بنابراین به اصفهان رفتم و از آنجا به قم تا به تهران بیایم که در جاده قم دستگیر شدم. امیدوارم که بچه‌هایم به خاطر مرگ مادرشان مرا ببخشند. از جنایتی که مرتکب شده‌ام بشدت پشیمانم.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x