می ترسم حال خوبم رو به بقیه بگم / می ترسم بعدش یه بدبختی سرم نازل شه / چه کار کنم؟ + پاسخ روانشناس به دلیل احساس گناه
چرا از شاد بودن خود احساس گناه دارم؟ پاسخ جالب روانشناس به این پرسش را بخوانید.
به گزارش اقتصادآنلاین، شاید به نظر برسد همه دوست دارند شاد باشند اما این به آن معنی نیست که همه از شاد بودن خود احساس راحتی کنند. برای بعضی ها شاد بودن تجربه ای فوق العاده است و برای بعضی دیگر احساسی است که به عذاب وجدان ختم می شود. بله برخی از شادی خود احساس گناه دارند!
پرسش: دکتر مشکل من احساس گناه ناشی از شاد بودنه، شاید باور نکنید ولی من فوبی دارم از اینکه حال خوبم رو به بقیه بگم. همش میترسم بعد حال خوب، یه بدبختی سرم نازل بشه.
پاسخ: بله کاملا متوجه منظورتون شدم، این روزا کافیه یه چرخ تو رسانههای اجتماعی مختلف بزنید، تا با سیلی از اطلاعات و دلایل کوچیک و بزرگ، برای نگران شدن و عصبانی بودن مواجه بشید. در واقع هیچ شکی نیست که جهان اطراف ما پر از بیعدالتی و رنجه؛ اما موضوع اینجاست که میزان و نوع این رنج، برای همه یکسان نیست. این واقعیت، میتونه برای کسانی که اوضاعشون بهتره، باعث به وجود اومدن احساس گناه بشه؛ یعنی ممکنه به این نتیجه برسن که چقدر آدمهای بیاحساسی تشریف دارن یا ممکنه بترسن نکنه بعد بیان حال خوب، اتفاق بدی در انتظارشون باشه.
چرا برخی احساس شادی را مخفی می کنند؟
برای عدهای، بروز احساس شادی، در شرایطی که همه دارن با مشکلات عجیب و غریب دست و پنجه نرم میکنن، نشوندهنده بیمسئولیتی و خودخواهیه. به همین دلیل، برای اینکه ثابت کنن نسبت به شرایط اطرافشون بیتفاوت نیستن، احساس شادی رو در درون خودشون دفن و مدام، به عصبانیت و غمگین بودن وانمود میکنن و از شادی خود احساس گناه دارند.
دیدین خیلی وقتها، زمانی که از مشکلاتتون با رفیقی درد و دل میکنید، بلافاصله شروع میکنه از معضلات عدیده خودش براتون میگه؟ یه جوری که انگار با هم مسابقه گذاشتین که ثابت کنید کی بدبختتره؟ دلیلش دقیقا همینه. این حالت رو بهش میگن فوبی شاد بودن یا Cherophobia که از این باور نشات میگیره که شاد بودن با خودش بدبختی میاره و ابراز اون، باعث میشه شما آدم بد یا غیرهمدلی به نظر برسید!
جالبه بدونید که براساس گزارشهای علمی، این مدل از فوبیا، در جوامع مذهبی خیلی رایجتره! این روش، یعنی وانمود کردن به حال بد، طبیعتا مزایایی داره، از جمله جلب همدردی، توجه و حمایت دیگران؛ اما قطعا، هیچ نقشی در از بین بردن رنج و مشکلات دنیا نداره؛ نه تنها هیچ دردی رو از کسی دوا نمیکنه، بلکه خود شما رو هم در بلند مدت، واقعا به یه آدم دائما شاکی و ناراضی تبدیل میکنه.
شادی را پنهان نکنید، چون....
بنابراین، هیچ دلیلی وجود نداره که نگرانی ما بابت مشکلات جهان، با تمایلمون به تجربه و انتشار شادی در تضاد و تناقض باشه. بلکه این دو انگیزه درونی، باید وجود داشته باشن تا همدیگه رو به تعادل برسونن، الان علتش رو خدمتتون توضیح میدم. به نظر من، اگر دلتون میخواد اوضاع اطرافتون رو تغییر بدید و برای برطرف کردن رنج و محنت دیگری مفید باشید، اشتیاق، امید و شادابیه که کمکتون میکنه وارد مسیر تغییر و اصلاح بشید و دیگران رو هم با خودتون همراه کنید. و این اصلا به این معنا نیست که وانمود کنید همه چیز گل و بلبله؛ بلکه قراره اجازه بدین دیدن واقعیت دردناک رنجهای دنیا، تبدیل بشه به محرکی که براتون انگیزه ایجاد میکنه، برای ایجاد تغییراتی هرچند کوچیک و محدود، تلاش کنید، از قدمهای کوچیک شروع کنید و اجازه بدین که موفقیتتون در هر قدم، انرژیتون رو بیشتر کنه و اجازه بدین که دیگران هم این انرژی رو ببینن.
پس هیچ نیازی نیست که شادی خودتون رو پنهان، سرکوب، یا زیر لایههای شکایت و خشم دفنش کنید؛ بلکه بدونید، این ابراز شادی و به اشتراک گذاشتن اون با دیگرانه که در نهایت، کیفیت زندگی ما رو بیشتر میکنه.