نخست وزیر جدید می تواند ایتالیا را از طوفان های اقتصادی نجات دهد؟
بریتانیا تنها کشور گروه ۷ نبود که در هفتههای اخیر نخست وزیر آن تغییر کرد. ۲۲ اکتبر بود که جورجیا ملونی به عنوان رییس راستگراترین دولت ایتالیا از زمان جنگ جهانی دوم سوگند یاد کرد.
اقتصادآنلاین – عاطفه حسینی؛ به گزارش اکونومیست، روند به قدرت رسیدن ملونی بسیار سریع بود. او پس از به قدرت رسیدن به طرز ماهرانهای یک دولت ائتلافی تشکیل داد که این روزها بریتانیاییها در تشکیل آن بسیار خبره هستند! علیرغم وجود نگرانیهایی درباره بعضی از نگرشهای نخست وزیر جدید مانند مخالفت او با سقط جنین و همچنین مهاجرتهای گسترده (اگرچه او در کمپینهای انتخاباتی خود وعده داده وضعیت موجود را در هیچ یک از این دو مورد تغییر ندهد)، اما سه نکته وجود دارد که ایتالیایی را نسبت به خانم ملونی امیدوار میکند.
اولین مورد این است که موضعگیری او درباره جنگ روسیه و اوکراین بسیار قاطعانه است، زیرا او برخلاف برخی از همحزبیهای خود که پوتین را مدافع ارزشهای سنتی میدانند، رییس جمهوری روسیه را یک شکارچی بزرگ میداند. او در اولین سخنرانی خود به عنوان نخستوزیر در پارلمان، بر حمایت ایتالیا از اوکراین تاکید کرد و گفت: «نه تنها به این دلیل که نمیتوانیم نقض تمامیت ارضی یک ملت مستقل را بپذیریم، بلکه به این دلیل که این بهترین راه برای دفاع از منافع ملی خودمان است». این درحالی است که شرکای ائتلاف او، ماتئو سالوینی از حزب شمال و سیلویو برلوسکونی از فورتزا ایتالیا، در گذشته به روسیه و سیاستهای آقای پوتین تمایل داشتند، اما حزب او در ائتلاف آنقدر مسلط است که تغییر دادن موضع او برایشان سخت است.
ایتالیا همچنین به لطف ماریو دراگی، نخست وزیر سابق این کشور که از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ به عنوان رییس بانک مرکزی اروپا نیز فعالیت میکرد، اقدامات موثری را در جهت تنوع بخشیدن به عرضه انرژی خود انجام داده است که ایتالیا را در برابر تهدیدات روسیه مبنی بر عدم صادرات گاز به اروپا در زمستان سال جاری و آینده تا حدودی مصون نگاه میدارد، موضوعی که آزادی عمل بیشتری به ملونی برای دفاع از رویکرد خود در برابر روسیه و دفاع از اوکراین خواهد داد.
بسیاری در خانم ملونی نسخهای زنانه از ویکتور اوربان، نخست وزیر مجارستان را دیدهاند که دائماً با اتحادیه اروپا بر سر فساد و تمایلات خودکامه رژیم خود درگیر است، اما به نظر نمیرسد که او برای مبارزه با بروکسل فاسد شود.
همچنین نخست وزیر جدید ایتالیا آنتونیو تاجانی، رییس سابق پارلمان اروپا را به عنوان وزیر امور خارجه خود انتخاب کرده است. گزینهای که به نظر میرسد احتمالاً (یا شاید با کمی اصلاح) به برنامههای اصلاحات اقتصادی توافق شده بین آقای دراگی و اتحادیه اروپا که با ۲۰۰ میلیارد یورو پول نقد اتحادیه اروپا همراه است، پایبند باشد؛ مبلغی که وعده داده شده با پیشرفت اصلاحات بصورت اقساط به ایتالیا پرداخت خواهد شد.
به نظر می رسد بازارها آن را می خرند. اسپرد بین اوراق قرضه دولتی ایتالیا و آلمان نیز در همان وضعیتی است که درست قبل از استعفای آقای دراگی در ماه جولای قرار داشت.
عملکرد ملونی در انتخاب وزیر دارایی هم یکی دیگر از نکات قابل توجه است. نخست وزیر جدید یک بانک مرکزی محترم میخواست، هدفی که او نتوانست آن را محقق کند که مایوس کننده است. با این وجود، نتیجه همچنان معقول است. جیانکارلو جورجتی، وزیر جدید دارایی، معاون رییس اتحادیه آقای سالوینی بوده است. اگرچه دولت ایتالیا هنوز به عنوان یک حزب بدبین به اروپا تلقی میشود، اما آقای جورجتی از گروه طرفدار آن در تجارت است. در واقع، انتصاب آقای جورجتی حتی ممکن است راهی برای محدود کردن نفوذ آقای سالوینی بی پروا از نظر مالیه باشد.
تا اینجا عملکرد ملونی به عنوان نخست وزیر ایتالیا قابل قبول بوده است. اما از آنجایی که منطقه یورو به سمت رکود احتمالی پیش میرود، ایتالیا بیش از هر عضو دیگر این اتحادیه در معرض خطر است. اقتصاد این کشور سرسختانه از رشد خودداری میکند و خانم ملونی هنوز هیچ ایده راهگشایی برای تغییر آن ارائه نداده است.
بسیاری از ناظران نگرانند که روند اصلاحاتی که آقای دراگی برای پیشبرد آن تلاش زیادی کرد، اکنون کند شود و یا به سمت دولتگرایی و حمایتگرایی تغییر کند. بار بدهی عظیم ایتالیا نیز که ۲.۷ تریلیون یورو، حدود ۱۵۰ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است، میتواند در صورت افزایش بیشتر نرخ بهره، شرایط سختتری را ایجاد کند.
خانم ملونی ۴۵ سال سن دارد و تنها تجربه دولتی او مربوط به بیش از یک دهه پیش و حضور او در دولت به عنوان وزیر جوانان به مدت سه سال میشود و از آن زمان تا کنون حزبی حاشیهای را اداره کرده است که در انتخابات ۲۰۱۸ تنها ۴ درصد از آرا را به خود اختصاص داده بود. او موفقیت فعلی خود را مدیون ناامیدی رایدهندگان ایتالیایی از سایر احزاب و نامزدهای انتخاباتی است. بنابراین اینکه او چگونه طوفان آینده را تحمل خواهد کرد، مشخص نیست و این موضوعی است که باید ایتالیاییها و دیگر اروپاییها را نگران کند.