۹ رفتار سمی که خوشحالی را زهر می کند!
هدف ما از تمام کارهایی که در زندگی انجام میدهیم، رسیدن به «خوشحالی» یا تلاش برای حفظ آن است.
به گزارش اقتصاد آنلاین؛این واژه بیانگر زمانی که است که ما احساس رضایت، خشنودی و حتی شادی میکنیم. با این حال، همچنان تعریف خوشحالی دشوار است. البته از طرف دیگر، شاید بدبختی و غمگین بودن راحتتر قابل شناسایی باشد؛ چرا که وقتی با آن مواجه میشوید، آن را میفهمید! خوشحالی بسیار کمتر از آن چیزی که فکر میکنید، با شرایط زندگی در ارتباط است. طبق مطالعهای که توسط دانشگاه ایلینویز انجام شده، افراد با درآمد بسیار بالا (بیشتر از سالی ۱۰ میلیون دلار) فقط کمی بیشتر از میانگین افرادی که برایشان کار میکنند، خوشحال هستند. شرایط زندگی ارتباط چندانی با خوشحالی ندارد، چرا که خوشحالی تحت کنترل شماست و نتیجهی عادات و نوع نگاهتان به زندگی است. روانشناسان دانشگاه کالیفرنیا که در مورد خوشحالی تحقیق کردهاند، دریافتند که ژنتیک و شرایط زندگی فقط تا ۵۰٪ در میزان خوشحالی فرد موثر هستند و ۵۰٪ باقی مانده کاملا به خودِ شما بستگی دارد.
احساس بدبختی میتواند شما را غافلگیر کند. بخش زیادی از خوشحالی شما بر اساس عادتهایتان (در فکر و عمل) تعیین میشود و شما باید به دقت آنها را زیر نظر داشته باشید تا عادتهای بد باعث اندوه و ناراحتیتان نشوند.
در این زمینه بخوانید؛
قانون بالن چیست؟ / ۲ گام اساسی اما فوری برای رسیدن به آرامش و موفقیت
بعضی از عادتها بیشتر از بقیه باعث عدم خوشحالی میشوند و اگر شناسایی شوند، میتوان به سادگی از آنها اجتناب کرد.
۱. بروز ندادن احساسات
یکی از بزرگترین تصورات غلط دربارهی هوش هیجانی (EQ) این است که باید احساساتمان را سرکوب کرده و بروز ندهیم. اگرچه این مسئله درست است که احساساتی وجود دارند که افراد دارای هوش هیجانی بالا به آنها اجازه نمیدهند که ناگهان فوران کنند، اصلا به این معنا نیست که این احساسات بیان نمیشوند. هوش هیجانی به معنای احترام به احساسات و اجازه دادن به خودتان برای تجربهی تخلیهی هیجانی ناشی از پذیرش آن احساسات است. فقط در این صورت میتوانید این احساسات را به گونهای بروز دهید که به توانایی شما در رسیدن به اهدافتان کمک کنند.
۲. غرق شدن در تکنولوژی
غرق شدن در تکنولوژی باعث حواسپرتی دائمی و عدم خوشحالی میشود.
حق هر کسی است که فرصتی برای دیدن یک برنامهی تلویزیونی، کار با تبلت یا غرق شدن در یک کتاب داشته باشد. سوال واقعی این است که شما چه مدت زمانی را صرف تکنولوژی (بازیهای ویدئویی، تلویزیون، تبلت، کامپیوتر، تلفن همراه و …) میکنید و آیا این کارها به شما احساسی خوب میدهد یا صرفا باعث کرختیتان میشود. وقتی که گریزهایتان تبدیل به منبع دائمی حواسپرتی میشود، نشانهی غرق شدن بیش از حد شما در چیزی است.
۳. صرف زمان و تلاش بیش از حد برای بهدست آوردن «مادیات»
افرادی که در فقر زیاد زندگی میکنند، زمانی که شرایط مالیشان بهبود مییابد به شدت خوشحال میشوند؛ اما این خوشحالی به سرعت در درآمدهای سالانهی بیشتر از ۲۰ هزار دلار کاهش پیدا میکند. تحقیقات بیشماری نشان میدهد که چیزهای مادی شما را خوشحال نمیکنند. زمانی که عادت به دنبال کردن چیزهای مختلف دارید، احتمال بیشتری وجود دارد که خوشحال نباشید، چرا که علاوه بر تجربهی ناامیدی پس از رسیدن به آنها، متوجه میشوید که آنها را به قیمت چیزهایی واقعی مثل دوستان، خانواده و تفریح به دست آوردهاید که میتوانستند باعث خوشحالی شما شوند.
۴. انتظار برای آینده
برای احساس خوشحالی، منتظر آینده نباشید.
اینکه به خودتان بگوید: «من زمانی خوشحال خواهم شد که …» یکی از سادهترین عادتهایی است که باعث احساس بدبختی میشود. اینکه جملهی قبلی را چطور به پایان برسانید واقعا مهم نیست (انتهای جمله میتواند ارتقای شغلی، درآمد بیشتر یا رابطهای جدید باشد)، چرا که تاکید بیش از حد بر شرایط است و شرایط بهتر منجر به خوشحالی نمیشوند. زمان خود را در انتظار برای چیزی تلف نکنید که ثابت شده هیچ تاثیری بر حالت شما ندارد. به جای آن، به خوشحالی در زمان حال و اکنون توجه کنید، چون هیچ ضمانتی برای آینده وجود ندارد.
۵. مقاومت در برابر تغییر
تغییر بخش اجتنابناپذیر زندگی است و افرادی با آن میجنگند که در تقلا برای کنترل همه چیز هستند. مشکل چنین دیدگاهی این است که جنگیدن با تغییر، در واقع میزان کنترل شما بر موقعیت را کمتر میکند، چرا که بین شما و کارهایی که باید انجام دهید تا موقعیت بهتر شود، مانعی ایجاد میکند.
راهکار این است که برای تغییر آماده باشید. زندگی بازی حدس و گمان نیست که بتوانید میزان درستیتان در پیشبینی آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد را بسنجید؛ بلکه باید به پیامدهای تغییرات بالقوه فکر کنید تا وقتی ظاهر شدند در مقابلشان مقاومت نکنید. اولین گام این است که قبول کنید حتی باثباتترین و مطمئنترین رویهها در زندگیتان، همیشه تحت کنترل شما نیستند. افراد تغییر میکنند، تجارتها بالا و پایین میشوند و هیچ چیز برای مدتی طولانی به همان شکل باقی نمیماند. وقتی به خودتان اجازه میدهید تا تغییر را پیشبینی کنید، میفهمید که اگر تغییر رخ دهد، چه انتخابهایی دارید. همچنین با رخ دادن تغییرات، از گرفتار شدن در احساساتی مثل شوک، شگفتی، ترس و ناامیدی جلوگیری میکنید. البته ممکن است این احساسات منفی را تا حدی تجربه کنید، اما قبول اینکه تغییر بخش جداییناپذیر زندگی است به شما کمک میکند تا متمرکز شده و منطقی فکر کنید. این کار برای بیرون آمدن از موقعیتهای نامحتمل، ناخواسته و یا حتی پیشبینی نشده، مهم است.
۶. بدبینی
بدبینی مانع خوشحالی میشود.
هیچ چیز به اندازهی بدبینی، احساس بدبختی را تشدید نمیکند. نگرش منفی، نه تنها تاثیر بدی بر حالات شما میگذارد، بلکه به «پیشگویی خودانجام» نیز تبدیل میشود، یعنی اگر انتظار چیزهای بدی را داشته باشید، بسیار محتمل است که همان چیزهای بد برایتان اتفاق بیفتند. خلاص شدن از افکار بدبینانه بسیار دشوار است، مگر اینکه بتوانید تشخیص دهید که این افکار چقدر غیرمنطقی هستند. خودتان را وادار کنید که به واقعیتها نگاه کنید تا متوجه شوید که همه چیز به میزانی که شما فکر میکنید، بد نیست.
۷. چشم و همچشمی
حسادت با خوشحالی سازگار نیست، بنابراین اگر دائما در حال مقایسهی خودتان با دیگران هستید، دست از این کار بردارید. در یک مطالعه، بسیاری از افراد گفتند که مشکلی با درآمد کمتر ندارند، اما به شرط اینکه بقیه هم همینطور باشند. نسبت به این طرز فکر محتاط باشید، چراکه نه تنها باعث خوشحالیتان نمیشود، بلکه اغلب اثر معکوس بر شما دارد.
۸. عدم پیشرفت
به دلیل اینکه افراد بدبخت، بدبین هستند و احساس میکنند که کنترلی بر زندگیشان ندارند، معمولا عقبنشینی کرده و صبر میکنند تا زندگی برایشان اتفاقی رقم بزند. این افراد به جای تعیین هدف، یادگیری و پیشرفت، هیچ کاری انجام نمیدهند و در عجب هستند که چرا هیچ چیز تغییر نمیکند. اجازه ندهید این اتفاق برای شما بیفتد.
۹. ماندن در خانه
انزوا باعث کسل شدن روحیه و از بین بردن حس خوشحالی میشود.
زمانی که احساس بدبختی میکنید، وسوسه میشوید که از برخورد با دیگران طفره بروید. این کار اشتباه بزرگی است، چرا که اجتماعی بودن برای روحیهتان بسیار مفید است، حتی اگر از آن لذت نبرید. برای همهی ما روزهایی در زندگیمان وجود دارد که فقط میخواهیم پتو را روی سرمان بکشیم و با هیچکس صحبت نکنیم. اما بدانید که اگر این حس به یک میل همیشگی تبدیل شود، روحیهتان را کسل میکند. زمانهایی که احساس غم باعث گریزتان از اجتماع میشود را تشخیص دهید، سپس خودتان را وادار کنید تا از خانه بیرون رفته و با افراد تعامل کنید. خواهید دید که بلافاصله تغییراتی در شما به وجود میآید.
جمعبندی: دست به کار شوید
تغییر عادتهایتان برای رسیدن به خوشحالی، یکی از بهترین کارهایی است که میتوانید برای خودتان انجام دهید. اما این کار، یک اثر مهم دیگر هم دارد؛ وقتی خوشحالیتان را تحت کنترل داشته باشید، اطرافیانتان هم خوشحالتر خواهند بود.