والدین داداشی مقصر کلاهبرداری ۳ هزار میلیارد تومانی آمیتیس بودند؟

به گزارش اقتصاد آنلاین، امروزه همگام با توسعه روزافزون بازار رمزارزها در سراسر جهان، شاهد افزایش معضلات مربوط به این حوزه در سراسر جهان نیز هستیم. فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال در کنار سودهای چشمگیری که از آن سرمایه‌گذاران خود می‌کند، ریسک‌های قابل توجهی نیز دارد که نمی‌توان از آنها چشم‌پوشی کرد.

امروزه به صورت مداوم، اخبار مربوط به کلاهبرداری حوزه رمزارزها از گوشه و کنار کشور ما نیز شنیده می‌شود. تا کنون بارها شاهد پرونده‌های کثیرالشاکی بوده‌ایم که کلاهبرداران با وعده پرداخت سودهای هنگفت و ایجاد وسوسه برای یک شبه میلیاردر شدن، پول مردمی که با هزار زحمت به دست آمده، به باد داده‌اند.

اصلی‌ترین و مهم‌ترین دلیلی که باعث می‌شود افراد در دام چنین کلاهبردارانی بیفتند و با امید کسب سودهای میلیاردی تمام سرمایه خود را از دست دهند، نبود دانش و آگاهی لازم است. افراد بدون اینکه بررسی‌های لازم را در مورد یک پروژه رمزارزی انجام دهند، به راحتی به کلاهبرداران اعتماد می‌کنند، اما این ماجرا سرانجامی جز تباهی ندارد.

بزرگترین کلاهبرداری رمزارزی در ایران

اما تا کنون بزرگترین کلاهبرداری در زمینه رمزارز در ایران، مربوط به اکبر داداشی، موسس شرکت فردادکار آمیتیس بوده که با وعده پرداخت سود روزانه یک درصد به مردم، تا کنون حدود 3 هزار میلیارد تومان کلاهبرداری کرده است.

فعالیت اکبر داداشی به صورت جدی از سال 97 آغاز شد که در ابتدا عمدتا کلاس‌های آموزشی در حوزه رمزارز رمزارز برگزار می‌کرد. اما سپس با وعده پرداخت سودهای هنگفت، جذب سرمایه مردم و تشویق به دعوت سایرین را آغاز کرد.

در ابتدا، سود افرادی که پول خود را به داداشی سپرده بودند، به صورت مرتب پرداخت می‌شد، اما این پرداختی‌ها از اواخر سال 98 با بهانه‌های مختلف از جمله شیوع ویروس کرونا قطع شد.

در این بین، اکبر داداشی یک توکن اسکم به نام لیام نیز راه‌اندازی و مردم را به خرید آن تشویق کرد. این پروژه رمزارزی که پر از مشکل بود و اگر فردی با تخصص و آگاهی لازم آن را بررسی می‌کرد به آن پی می‌برد، به تعداد قابل توجهی به مردم فروخته شد.

پس از عدم توانایی در پرداخت سودها و مشکلاتی که برای وی به وجود آمد، اکبر داداشی و چند نفر از عوامل دخیل در این ماجرا بازداشت شدند، اما داداشی پس از مدتی به قید وثیقه و با وعده پرداخت پول مردم، آزاد شد.

اما از اواخر سال 1400، اکبر داداشی متواری شده و اکنون دادخواست بیش از 18 هزار نفر شاکی این پرونده هنوز به جایی نرسیده است. لازم است اشاره شود پرونده قضایی شرکت فرداد کار آمیتیس به  شماره ۹۹۰۱۴۴۳ در شعبه ۶ داسرای ناحیه ۳۱ تهران همچنان در جریان بوده و قوه قضاییه تاکنون تمام تلاش خود را در جهت رسیدگی به حقوق شکات انجام داده است.

برای خواندن مشروح گزارش مربوط به کلاهبرداری شرکت آمیتیس و اکبر داداشی کلیک کنید.

اکبر داداشی بیماری روانی داشت؟

موضوعی که تاکنون به درستی به آن پرداخته نشده این است که اکبر داداشی پیش از این، پرونده‌ای با عنوان محجوری (سفیه بودن) داشته است.

احمد داداشی، پدر اکبر داداشی، در تاریخ 3/4/93، با مراجعه به دادسرای امور سرپرستی بیان کرده که پسر وی به دلیل بیماری روانی و تحت نظر بودن وی، توان مدیریت امور خود را ندارد و از این رو درخواست رسیدگی به این موضوع را کرده است.

پس از نامه‌نگاری‌های انجام شده با پزشکی قانونی، در تاریخ ذکر شده، مشخص شد که اکبر داداشی علائمی از نوع اختلال روان‌پزشکی و خلقی دارد و لازم است که بستری شود.

پس از بستری شدن داداشی و معاینه مجدد در تاریخ 12/7/93، پزشکی قانونی بیان کرد که وی در حال حاضر توانایی اداره امور مالی خود را ندارد.

همچنین در تاریخ 23/8/94، کمیسیون پزشکی قانونی اعلام کرد که با توجه به سوابق بیمار که از سال 91 علائم آن وجود داشته، باعث اختلال کارآیی و عملکرد داداشی شده است.

در تاریخ 15/10/94، شعبه 248 دادگاه عمومی حقوقی تهران بیان کرد که حجر اکبر داداشی به دلیل سفاهت محرز بوده و از این رو با استناد به مواد بیان شده در رای، حکم حجر وی صادر شد.

در تاریخ 9/10/95، دادیار پرونده طی نامه‌ای به شعبه صادرکننده رای اظهار داشت که با توجه به نظریه پزشک معتمد دادسرا، اکبر داداشی از سال 1380 دچار بیماری شدید از نوع جنون بوده است.

در نهایت، مادر اکبر داداشی به نام ایران خیاط ماهر به عنوان قیم وی انتخاب شده که طبق قانون امور حسبی و مدنی، موظف بوده وظایف قیم بودن را انجام دهد.

اکنون ماجرای اختلال روانی اکبر داداشی چه ارتباطی با کلاهبرداری شرکت آمیتیس دارد؟

با توجه به سابقه محجوریت، اکبر داداشی صلاحیت اداره یک شرکت و فعالیت به عنوان اعضای هیات مدیره شرکت آمیتیس را نداشته، اما وی هرگز محجوریت خود را اعلام نکرده است.

از طرفی، در پرونده دادسرای امور سرپرستی، هیچ اشاره‌ای به شرکت اکبر داداشی نشده، در حالی که اگر این موضوع توسط پدر و مادر وی مشخص می‌شد، احتمالا جلوی این کلاهبرداری عظیم نیز گرفته می‌شد.

حال این سوال مطرح می‌شود که پدر و مادر اکبر داداشی تا چه حد در ماجرای کلاهبرداری پسر خود مقصر هستند؟

همانطور که ذکر شد، قیم اکبر داداشی با توجه به آگاهی به وضعیت روانی فرزند خود، باید وجود شرکت آمیتیس و فعالیت‌های روزمره وی را به قاضی اطلاع می‌داد. اکنون پس از گذشت سال‌ها از فعالیت و کلاهبرداری 3 هزار میلیارد تومانی اکبر داداشی، به نظر می‌رسد که نقش و تاثیر والدین وی در این ماجرا کمرنگ نبوده است.

همچنین لازم است اشاره شود مالباختگان شرکت آمیتیس که تاکنون از اکبر داداشی شکایت کرده‌اند، به نظر می‌رسد برای رسیدن به حق خود بهتر است از پدر و مادر وی نیز شکایت کنند تا قوه قضاییه از این طریق نیز بتواند به پرونده رسیدگی کند.