مشکلات سیاست خارجی ایران چیست؟
در ششمین قسمت برنامه موازنه رحمن قهرمانپور، تحلیل گر مسائل بین الملل به مسائل پیرامونی سیاست خارجی ایران، شرایط پرونده احیای برجام، روابط ایران با شرق پرداخته است.
اقتصادآنلاین - پرستو بهرامیراد؛ رحمن قهرمانپور، کارشناس مسائل بینالملل در مورد شرایط پرونده احیای برجام گفت: امروز کفه توافق نکردن، سنگینتر است. بسیاری میدانند که پیش از عید همه چیز تمام شده بود و همه منتظر این بودند که آقای امیرعبداللهیان به وین برای امضا برود؛ با این وجود طی این مدت اتفاقاتی افتاد که این مساله تحقق نیافت. با این حال اگرچه احتمال توافق کم است، ولی شاید اوضاع به شکل دیگری رقم بخورد اما نکته اینجاست که در شرایط کنونی با رویکردی که آمریکاییها در پیش گرفتهاند، احتمال توافق بسیار کم است.
بخشهایی از این گفتوگو را در زیر بخوانید:
کارشناس مسائل بینالملل در ادامه توضیح داد: آمریکا وارد دوره انتخابات کنگره شده و وضعیت دموکراتها چندان مطلوب نیست و به همین دلیل حملات جمهوریخواهان بیشتر شده است. در واقع شرایط برای اینکه بایدن تصمیمی بگیرد، بسیار سخت است.
وی با تاکید بر اینکه شاید بتوانیم خیلی خوشبینانه بگوییم، یک ماه پیش رو فرصت نهایی برای احیای برجام است، عنوان کرد: چرا که بعد از این مدت دعواهای داخلی آمریکا شدت میگیرد و لابیهای مختلف مایل به توافق با ایران نیستند. بنابراین فقط همین چند هفته برای احیای برجام وقت باقی مانده است.
قهرمانپور با بیان اینکه به نظرم هر دو طرف (تهران و واشنگتن) به احیای برجام نیاز دارند، توضیح داد: در عین حال وضعیت سیاست داخلی هر دو کشور مانع از اعلام تصمیم نهایی شده است، چرا که هزینه زیادی برای آنها دارد. در ایران دولت ملاحظاتی دارد و نگران این است که پایگاه اصولگرایی خود را از دست بدهد و در آمریکا هم آقای بایدن با کنگرهای مواجه است که به احتمال زیاد دست جمهوریخواهان خواهد بود. در آمریکا مانند ایران، مساله اختلافات دو کشور به مسائل سیاسی داخلی کشیده شده و کاملاً شکل هویتی پیدا کرده است.
کارشناس مسائل بینالملل افزود: همکاریهای بینالمللی نمی تواند صرفاً با تکیه بر موقعیت خاص خود کار را پیش ببرد. مثلاً چند ماه پیش یک کشتی باربری ژاپنی در آبهای مصر به گل نشست؛ پس از این اتفاق، حمل و نقل جهانی دچار اختلال شد ولی روی دادن چنین اتفاقی به این معنا نیست که مصر به صرف داشتن چنین تنگهای در حال تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ است. ژئوپولیتیک، منابع و نیروی انسانی در واقع پتانسیلهای یک کشور هستند، اما تبدیل کردن این موارد به یک قدرت واقعی نیازمند برنامهریزی، تعامل، داشتن درک درست از جهان و رصد تحولات جهانی است.
او در ادامه خاطر نشان کرد: در آرایش جدید قدرت در دنیا چین و آمریکا در حال تبدیل شدن به دو قدرت اصلی هستند. سیاست خارجی کشورها بر اساس این واقعیت جدید شکل میگیرد. چین یک قدرت اقتصادی است و بنابر پیشبینیها چند سال آینده به یک قدرت نظامی تبدیل میشود. همچنین در حوزههایی مثل هوش مصنوعی به عنوان فناوری برتر و سرنوشتساز امروزی به سرعت جلو میرود. پس به طبع این شرایط در سلسه مراتب قدرت در پایین هم اتفاقاتی میافتد. ما این شرایط را باید رصد کنیم که چگونه موقعیت ژئوپولیتیکی خاص کنونی را میتوانیم به یک دستاورد تبدیل کنیم تا قدرتمند شویم.
قهرمانپور در مورد تفسیر ناصحیح از شرایط جهانی توضیح داد: اگر شرایط نظام بینالملل را درست تحلیل نکنیم، در گذشته میمانیم. وقتی در سال 2015 برجام منعقد شد تفکری وجود داشت مبنی بر اینکه برجام مقدمه تعاملات استراتژیک ایران با غرب خواهد بود. ولی آن زمان اتفاقاتی به وقوع پیوست که توجه کمتری رقابتهای داخلی داشتیم. از سال 2008 به بعد آمریکا به مرور ایده رفتن به سمت آسیا را مطرح میکرد و حتی در سال 2012 آقای اوباما در سند استراتژیک امنیت ملی آمریکا از تمایل به آسیا گفت.
وی افزود: اما شاید در ایران هنوز این جدی گرفته نشده و تصورات بر این بود که آمریکا سمت خاورمیانه باقی خواهد ماند. لذا ارزیابی درستی از اهمیت برجام برای آمریکا و غرب نداشتیم. در نتیجه از برجام نتیجهای که میخواستیم بدست نیاوردیم.
او در ادامه از تمایلات سیاست خارجی ایران به سمت شرق گفت و تاکید کرد: در مورد شرق هم ما نگاه نادرستی در پیش گرفتهایم. امروز عدهای در داخل ایران چین را بر مبنای تعریفات شرق باستان با احساسات معنوی است و انسانی میشناسند در حالی که چین امروز تفاوتهای زیادی با آن تعاریف دارد. در برقراری هر رابطهای باید به این نکته توجه داشته باشیم که سیاست بینالملل مبتنی بر معادلات قدرت است و هیچ کشوری قرار نیست برای ما فرش قرمز پهن بکند.
او در پاسخ به این سوال که آیا رفتن به سمت چین ما را از رفتن به سمت اروپا و آمریکا بینیاز میکند؟ مطرح کرد: اینطور نیست چرا که وقتی به متحدان آمریکا در منطقه نگاه میکنید مثل عربستان و امارات، این کشورها نیز به سمت آمریکا و چین حرکت میکنند. زیرا نفع آنها در این است که گزینههای مختلف روی میز داشته باشند. قاعدتاً هیچ کشوری نمیخواهد در جهان دست خود را ببندد.
قهرمانپور با تاکید بر اینکه ما به چین، آمریکا، اروپا، روسیه، آلمان و... نیاز داریم، تاکید کرد: نمیتوان با اتکا به تمایل به سمت یک کشور روابط با کشور دیگر را زیر سوال برد. قدرت چین در تجارت جهانی بیشتر شده و این مسالهای است که نباید آن را نادیده گرفت. همچنین باید در نظر داشته باشیم که آمریکا تنها یک کشور نیست، بلکه یک ائتلاف همگام با اروپا، استرالیا، نیوزیلند، کره جنوبی، ژاپن و ... است.
کارشناس بینالملل بزرگترین اشکال سیاست خارجی ایران را قطبی شدن سیاست داخلی عنوان و اظهار کرد: قطبی شدن سیاست داخلی در ایران باعث شده که ما سیاست خارجی را از محل رقابتهای سیاست داخلی نگاه کنیم. شدت گرفتن دعواهای سیاسی و جناحی در داخل باعث شده اجماع و اتفاق نظر در مورد مسائل سیاست خارجی و در مورد منافع ملی کمتر شود. درگیریهای سیاست داخلی آفت تصمیمگیری در سیاست خارجی شده است.
وی مشکل دیگر سیاست خارجی را عدم تصمیم گیری به موقع عنوان و تصریح کرد: یعنی تصمیمات با تاخیر و درست زمانی گرفته میشوند که از کارآمدی آنها کاسته شده است. سیاست بین الملل منتظر هیچ کشوری نمیماند. بنابراین ما در این دنیای پر از رقابت باید به موقع و درست تصمیم بگیریم. این به نظر من اصلیترین مساله سیاست خارجی ما است که ادامه این روند هم به منافع ملی آسیب میزند.
قهرمانپور با اشاره به اینکه من دیدهام برخی رهبران منطقه را به دلیل چرخش در سیاست خارجی مورد نقد قرار می دهند، ادامه داد: این چرخشهای سیاسی به دلیل در نظر گرفتن رفاه مردم است. نباید سیاست را یک امر فردی ببینیم و بر اساس ملاحظات فردی به آن نگاه کنیم. زیرا سیاست یک امر جمعی است. اشتباه یک سیاستمدار فقط به خود او آسیب نمیزند بلکه به جامعه آسیب میزند.
کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه اهمیت استراتژیک برجام برای آمریکا کمرنگ شده است، توضیح داد: آمریکا در سال 2015 نگاه دیگری به منطقه داشت که امروز تغییر کرده است. سیاست بینالملل یک امر در حال تغییر است. نمیتوان اهمیت برجام را برای آمریکا همیشه به یک اندازه ثابت در نظر گرفت؛ چرا که در چنین شرایطی بایدن در کوتاهترین زمان ممکن به برجام بازمیگشت. امروز آنچه در ظاهر امر مشخص است اینکه آمریکا به دنبال این است که ائتلافی به نام محور ابراهیم در منطقه شکل دهد و به متحدان خود بگوید آمریکا به مرور از منطقه میرود. البته این رفتن بدان معنا نیست که حضور آمریکا در منطقه صفر میشود.
وی با تاکید بر اینکه اگر آمریکا بتواند عربستان را برای پیوستن به محور ابراهیم قانع کند اتفاق مهمی است، افزود: بعد از این اتفاق آمریکا حضور خود را در منطقه محکم میکند و در عین حال به دغدغه چین و مهار این کشور میپردازد و از همپیمانان خود برای ایجاد امنیت در منطقه کمک میطلبد تا اگر ایران مشکلی ایجاد کرد کشورهای متحد با آن برخورد کنند. در واقع در یک نگاه بدبینانه منطقه را به جان هم میاندازد. مثبت هم اگر نگاه کنیم دیگر آمریکا نمیخواهد مثل سابق در معادلات منطقهای دخالت کند.
قهرمانپور در تشریح نگاه دولت سیزدهم به روابط بیشتر با کشورهای منطقه توضیح داد: پس از سالها، به کشورهای همسایه میگوییم که یک سیاست قطعی در افزایش همکاری و مراودات با آنها داریم. ولی همزمان باید واقعیتهایی را بپذیریم. باید درک کنیم که وزن ما در دنیا چقدر است. از سوی دیگر احساسی به دنیا نگاه نکنیم و در گذشته گرفتار نشویم. اینکه در گذشته چگونه بودیم و امروز کشورهای کوچک به ما زور میگویند، ما را از کار با آنها باز ندارد. متاسفانه سیاست بینالملل بر اساس قدرت است. امروز آنها پول دارند و متحدان بیشتری جذب میکنند و شاید این معادلات در آینده به نفع ما باشد.
قهرمانپور در مورد سطح تنشهای ایران و آمریکا گفت: به نظر من تنش ما با اسرائیل ادامه خواهد داشت و تشدید هم میشود. زیرا اسرائیل به اینکه تهدید ایران را بزرگ جلوه دهد، نیاز دارد. برای اولین بار موسسه مطالعات استراتژیک اسرائیل گزارشی تهیه کرده و عجیب است که گفته تهدید اول اسرائیل، ایران است و موضوع فلسطین و صلح تهدید دوم است. اسرائیل هم به این جمع بندی رسیده که آمریکا در حال کاهش حضور خود در منطقه است که بیشترین آسیب این کار متوجه اسرائیل است.
برای مشاهده قسمت ششم موازنه کلیک کنید