x
۱۶ / خرداد / ۱۴۰۱ ۱۳:۱۹

زوج های خوشبخت واقعی چجوری رفتار میکنن؟

زوج های خوشبخت واقعی چجوری رفتار میکنن؟

عوامل گوناگونی هستند که بر زندگی زوج ها اثر می‌گذارند، ولی آیا تا به حال به اثرگذاری طرفین به یکدیگر فکر کرده‌اید و معنی آن را می‌دانید؟

کد خبر: ۶۴۱۷۶۳
آرین موتور

به گزارش اقتصاد آنلاین،  آیا تا به حال برایتان پیش آمده است که همسرتان در مسئله‌ای نسبت به نظر شما بی‌تفاوت باشد یا حتی به شما اجازه‌ی بیان عقیده درباره‌ی آن را ندهد؟ اگر جواب شما مثبت است، با ما همراه باشید تا با یکی از مهم ترین آسیب‌های زندگی زناشویی، علت و راه حل‌های پیشنهادی برای از بین بردن آن و همچنین راز خوشبختی در زندگی زناشویی آشنا شوید.

۱۰ نکته موثر که مردان برای داشتن ازدواج موفق باید بدانند

دکتر جان گاتمن پژوهشگری است که رفتار ۱۳۰ تازه عروس و داماد را در بلندمدت بررسی‌کرده و نتایج آن را در کتابی به نام «هفت اصل برای داشتن ازدواج موفق» چاپ کرده‌ است. در این کتاب گفته شده است مردانی که به نظر و عقاید همسرشان احترام می‌گذارند و آنها را می‌پذیرند، ازدواج شادتری دارند. احتمال جدایی هم در این زوج‌ها به مراتب کم‌تر است.

برای روشن شدن بحث، برخورد دو زوج به نام پیمان و سیما را برای‌تان مثال می‌زنیم. پیمان که همیشه می‌گوید که زوج‌ها باید برای داشتن ازدواج پایدار و و پر از شادی در موارد زیادی با هم تفاهم و همسانی داشته باشند، در عمل رفتار دیگری از خود نشان می‌دهد. در اینجا بخشی از مکالمه‌ی این دو نفر را مرور می‌کنیم:

پیمان: «من و دوستام تا آخر هفته می‌خوایم بریم ماهیگیری. امشب راه می‌افتیم».

سیما: « ولی دوستای من جمعه صبح میان اینجا و منم برای تمیز کردن خونه به کمکت نیاز دارم. قبلا هم بهت گفته بودم. چطور فراموش کردی؟ میشه فردا صبح بری؟».

«چرا یادت رفت من و دوستام هم قراره بریم بیرون؟ نمی‌تونم برنامه رفتن‌مون رو عقب بندازم. تا چند ساعت دیگه میرم».

سیما عصبانی می‌شود، کنترلش را از دست می‌دهد و در حالی که پیمان را «عوضی خودخواه» می‌نامد، ناسزاگویان از آشپزخانه بیرون می‌رود.

پیمان که فکر می‌کند همسرش او را خوار و خفیف کرده است، با عصبانیت تلویزیون را روشن می‌کند و مشغول تماشای فوتبال می‌شود.

هنگامی که سیما به اتاق برمی‌گردد تا با او صحبت کند، پیمان می‌گوید که نمی‌خواهد بحث را ادامه دهد. سیما به گریه می‌افتد. پیمان ماشینش را بهانه کرده و از خانه بیرون می‌رود.

نپذیرفتن نظر طرف مقابل

همیشه هم اینطور نیست که ازدواج از لحظه‌های غلیان خشم و شکایت و انتقاد زوج‌ها از هم نجات پیدا نکند. راه‌هایی هم برای خلاصی از این موانع وجود دارد. رابطه‌ی بین زوج‌ها هنگامی به مشکل برمی‌خورد که آنها در برابر واکنش منفی یکدیگر، به جای جبران کردن حالت منفیِ پیش آمده مقابله‌به‌مثل می‌کنند.

دکتر گاتمن در کتابش گفته است ۶۵ درصد مردان در بحث با همسران‌شان، با نشان دادن واکنش منفی آتش اختلاف پیش آمده را شعله‌ورتر می‌کنند.

واکنش پیمان به این خاطر نیست که متوجه عصبانیت سیما شده، بلکه او در مقابل سیما جبهه گرفته است و با رفتارش غیرمستقیم به او می‌فهماند که از دستش شاکی است. پیمان می‌خواهد با زبان بی‌زبانی به همسرش بگوید که چرا برنامه او را از یاد برده‌ است.

چهار رفتار ویران‌گر انتقاد، جبهه‌گرفتن، تحقیر و امتناع از ادامه دادن بحث نشانه‌ی آشکاری از مقاومت مرد در برابر پذیرفتن نظر همسرش در رابطه‌ است.

در این مقاله قصد نداریم تمام تقصیر‌ها را به گردن مردان بیندازیم. در اصل، ازدواج رابطه‌ای دوطرفه است و زن هم به‌اندازه‌ی مرد در آن نقش دارد. زنان هم متقابلا باید به نظرات همسران‌شان احترام بگذارند، ولی طبق گزارش گاتمن بیشتر زنان در رابطه با مردها این نکته را رعایت می‌کنند. این مورد در زنانی که از ازدواج خود ناراضی هستند هم دیده شده است.

البته نمی‌گوییم که زنان هیچ‌گاه از شریک‌ زندگی‌شان عصبانی نمی‌شوند یا نارضایتی‌شان را ابراز نمی‌کنند، فقط به این معنا است که زنان نظر مردها را در تصمیم‌گیری‌هایشان جویا می‌شوند و حتی آن را عملی می‌کنند. طبق نظرسنجی‌های صورت گرفته، مردان به این مورد بی‌توجه‌ترند.

آمارهای دکتر گاتمن نشان می‌دهند هنگامی که مرد تمایلی به تقسیم قدرت خود با همسرش ندارد و می‌خواهد که به اصطلاح حرف، حرف خودش باشد، ۸۱ درصد احتمال می‌رود که ازدواج آنها به طلاق بینجامد.

مردان چه نکاتی را باید از زنان بیاموزند؟

در حال حاضر شاهد کتاب‌های مختلفی هستیم که می‌گویند «مردان مریخی و زنان ونوسی هستند». از نظر لغوی این جمله درست نیست، زیرا همه‌ی ما در زمین زندگی می‌کنیم و نه در سیاره‌های دیگر! ولی در آن استعاره‌ای نهفته است که به تفاوت‌های موجود بین زن و مرد اشاره می‌کند.

ریشه‌ی این تفاوت‌ها به دوره‌ی کودکی برمی‌گردد. بگذارید مثالی از بازی بچه‌ها بزنیم. هنگامی که پسربچه‌ها با یکدیگر بازی می‌کنند، روی برد و باخت متمرکز می‌شوند و نه بر احساسات خود یا بقیه‌ی بازیکنان. در صورتی‌که یکی از پسرها حین بازی صدمه ببیند، دیگران از کنار این مسئله بی‌تفاوت می‌گذرند. از نظر آنها بازی باید در هر صورتی ادامه پیدا کند.

دختربچه اولویت را به مسائل احساسی می‌دهد. هنگامی که دختربچه‌ای حین بازی گریه‌کنان به دیگری بگوید: «دیگه دوستیمون با هم تموم شد»، بقیه دخترها بازی را متوقف می‌کنند و فقط هنگامی که آنها را دوباره با هم آشتی دهند، بازی ادامه می‌یابد. دکتر گاتمن در کتاب «هفت اصل برای داشتن ازدواج موفق» به این نکته اشاره می‌کند و می‌گوید: «باید قبول کنیم که بازی‌های دخترانه، دختران را بیشتر برای قبول مسئولیت ازدواج و تشکیل خانواده آماده می‌کند، زیرا این بازی‌ها بر روابط بین افراد تمرکز بیشتری دارند».

البته مانند هر اصلی که استثنا هم دارد، مردان و زنانی را می‌بینیم که از این قاعده پیروی نمی‌کنند. مثلا زنانی را می‌بینیم که احساسات را به عنوان «عاملی مزاحم در روابط اجتماعی‌شان» می‌بینند یا مردانی هم هستند که کاملا به احساسات دیگران بها می‌دهند. طبق یافته‌های دکتر گاتمن ۳۵ درصد از مردان دارای هوش هیجانی هستند.

زن و مرد: دو مسیر متفاوت از هم

مردی که هوش هیجانی خود را تقویت نکرده است، به دلیل ترس از دست دادن قدرتش به نظرات همسرش در زندگی زناشویی بهایی نمی‌دهد. متقابلا هم زن چنین مردی از نظرات او پیروی نمی‌کند.

مردی که هوش هیجانی بالایی دارد، به دلیل احترامی که برای همسرش قائل است به احساسات او علاقه‌ نشان می‌دهد. با وجود اینکه چنین مردی احساساتش را به شیوه‌ی همسرش به او ابراز نمی‌کند، می‌تواند یاد بگیرد که چگونه بهتر با او ارتباط برقرار کند.

هنگامی‌که همسر این مرد نیاز دارد با او صحبت کند، از دیدن برنامه‌ی تلویزیونی مورد علاقه‌اش دست می‌کشد و پس از خاموش کردن تلویزیون به حرف‌های او گوش می‌دهد. چنین مردی هنگامی‌که درمورد کارهای روزمره‌‌ی زندگی‌شان صحبت می‌کند، به‌جای کلمه «من»، «ما» را به‌کار می‌برد. او دنیای همسرش را درک می‌کند، او را تحسین می‌کند و هنگام صحبت با همسرش رویش را به طرف او برمی‌گرداند تا به نوعی به او احترام گذاشته باشد. در کل مردی که هوش هیجانی بالایی دارد نسبت به مردی که فاقد هوش هیجانی است، در زندگی زناشویی خود موفق‌تر عمل می‌کند.

از آنجایی که مردان بااحساس از ابراز علاقه و احساسات خود واهمه‌ای ندارند پدر بهتری هم می‌شوند. آنها به فرزندان خود می‌آموزند که به احساسات و شخصیت خود احترام بگذارند. دکتر گاتمن نام این عملکرد را «آماده‌سازی عاطفی» گذاشته است.

از آنجایی که مردانِ دارای هوش هیجانی با همسر خود رابطه‌ی عمیقی برقرار می‌کنند، همسران‌شان هنگامی که آنها مواردی از قبیل استرس، ناراحتی یا خوشحالی را تجربه می‌کنند همراه‌شان هستند.

چگونه خصلت پذیرش عقاید را در خود پرورش بدهیم؟

دکتر گاتمن معتقد است مردانی که در برابر قبول کردن نظرات همسرشان ایستادگی می‌کنند، ناخودآگاه این کار را انجام می‌دهند. پذیرفتن عقیده‌ی شریک زندگی نوعی طرز فکر و مهارت است. این مهارت را می‌توانید با اهمیت دادن و توجه کردن مداوم به همسرتان در درون خود نهادینه کنید. این توجه از راه‌های زیر بدست می‌آید: در نظر گرفتن خاطرات مشترکی که با همسرتان دارید و خصوصیات شخصیتی او، ابراز اشتیاق و تحسین خود نسبت به همسرتان و پذیرفتن پیشنهاداتی که او برای بهبود رابطه‌تان می‌دهد.

هنگامی که با همسرتان بر سر مسئله‌ای اختلاف نظر پیدامی‌کنید، بهترین راه‌حل این است که به عقیده‌ی او احترام بگذارید و برای آشتی پیش‌قدم شوید. مواردی را که بر سر آنها کوتاه نمی‌آیید شناسایی کنید و به‌دنبال موضوعی باشید که هر دو بر سر آن به توافق می‌رسید. با رعایت نکات فوق می‌توانید بحث پیش‌آمده را به‌خوبی پشت‌سر بگذارید.

بگذارید نکاتی را که گفتیم با مثال‌مان روشن کنیم. پیمان، فشاری را که برای تنها بودن در تمیزکردن خانه به سیما وارد شده است، درک می‌کند. شاید پیمان نتواند برنامه گردشش را تا فردا صبح به تعویق بیندازد، ولی می‌تواند دیرتر از خانه بیرون برود تا به سیما کمک کند. یا اگر هم نتواند بخشی از تمیز کردن منزل را که همیشه به‌عهده‌ی خودش بوده انجام دهد (مانند جاروبرقی کشیدن و …)، سیما می‌تواند آن را صبح و قبل از اینکه دوستانش برسند تمام کند. به این ترتیب پیمان نیز کمی زودتر از خانه بیرون می‌زند و پیش دوستانش می‌رود. در کل اگر زوج متقابلا با شرایط هم کنار بیایند، مشکل شان را حل می‌کنند.

پذیرفتن نظر شریک زندگی‌تان بیش از آنچه فکر می‌کنید برایتان احترام، قدرت و پذیرفته شدن به ارمغان می‌آورد. اگر می‌خواهید ازدواج شاد و پایداری داشته باشید، سعی کنید بیشتر از اینکه به برد خودتان فکر کنید به شریک زندگی‌تان بها بدهید.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x