تصویر جایی که ناصرالدین شاه بهشت نامیدش
ناصرالدین قاجار پیش از آنکه سفرهای فرنگ برود در سال ۱۲۴۹ شمسی رفت زیارت عتبات عالیات. سفرنامه هم نوشته است از این سفر ۵ ماهه و توصیفی زیبا و دلنشین دارد از زیارت حرم مطهر امیرالمؤمنین علی (ع).
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فارس؛ روایت ناصرالدین قاجار از زیارت مضجع شریف حضرت علی (ع) در ۱۵۰ سال پیش، بسیار شنیدنی است. خودش هم بهقول خودش واقعا حظ برده از اینکه «داخل ضریح که شدیم مثل بهشت بود» و «کمتر همچه چیزی نصیب میشود». شرح مفصل این زیارت را به قلم ناصرالدین قاجار بخوانید: «امروز باید به نجف اشرف رفت، صبح سوار شدیم به کالسکه راندیم. رو به جنوب، پنج فرسنگ راه است، پاشای بغداد، مشیرالدوله پیش رفته بودند... خلاصه راندیم، راندیم دو فرسنگ مانده، گنبد و منارههای حرم حضرت علی ابن ابیطالب، اسدالله الغالب، صلوات الله علیه و آله نمایان شد. حالت غریبی دست داد.
راندیم یک فرسنگ مانده پیاده شده، تجدید وضویی شد. پرتقالی خورده شد. قلیانی کشیده شد. باز سوارشده راندیم. تا نزدیک شهر رسیدیم. پاشا، مشیرالدوله و... آمدند صحبت شد. از دم وادیالسلام ردشده، علمای نجف و مشایخ، طلاب زیاد استقبال آمده بودند....
شهر قلعهای دارد محکم از آجر، حاجی محمد حیدرخان صدر اصفهانی ساخته است. دم دروازه از کالسکه پیاده شده با همه نوکرها و وزرا و پاشایان و... همانطور پیاده میرفتیم. داخل دروازه شده، راسته بازار وسیع پاک تمیز قشنگی داشت. به بازار نرسیده، اول میدانی است طولانی، در گوشه آن سربازخانه است... .
همانطور راندیم. یعنی پیاده رفتیم تا به در صحن مبارک رسیدیم، داخل شدیم. در حقیقت به بهشت برین وارد شدیم. صحن گشاد با روحی از کاشی معرق از بناهای صفوی است.
عکس و ویدئو | مازندرانگردی با ناصرالدین شاه| وقتی بهارنارنج هوش از سر شاه قاجار برد| تعجب مازندرانیها از دیدن شتر و کالسکه| شاهی که دورکاری میکرد!
گنبد و بارگاه حضرت در وسط ایوان طلا، منارههای طلا، اما بالای سردرب صحن اسم نادر شاه را نوشتهاند. میشود بنای صحن از نادر باشد. سه سمت صحن باز است. یک سمت صحن که رو به مشرق است بسته است به رواق حضرت و طاق زدهاند مثل دالان راه دارد، گنبد طلا که از کارهای نادر شاه است روحی داده بود.
از دست چپ به کفشکن رسیده، رفتم بالا کلیددار که آقاسید جواد، پسر آقا سیدرضای مرحوم است... اذن دخول و زیارتنامه خواند، خوب و شمرده میخواند.
داخل ضریح که شدیم مثل بهشت بود. روح و صفایی داشت که محال است هیچجای دنیا هیچ باغی به این صفا باشد. بنای گنبد، گویا از صفوی است. کاشی معرق غریبی توی گنبد کار کردهاند. که هیچ همچه کاشی در دنیا نمیشود...
قندیل طلا، نقره، شمعدان و... بسیار است، پردههای زیاد از اطراف آویزان، ضریح حضرت از نقره است گویا پیشکش صفویها باشد. فرشهای ابریشمی قالی که صفوی یعنی شاه عباس انداخته است...
ساعت دو به غروب مانده وارد شدیم بالای سر حضرت، نماز ظهر و عصر و نماز زیارت خوانده شد الحمدلله تعالی به این توفیق رسیدیم، شکر خدا را واقعا حظی کردیم، که کمتر همچه چیزی نصیب میشود. بعد رفتم سر قبر آقا محمد شاه مرحوم».