x
۳۰ / ارديبهشت / ۱۴۰۱ ۲۱:۵۹

ماجرای کتابخانه معروف غرب تهران چیست؟

ماجرای کتابخانه معروف غرب تهران چیست؟

نام آشنای خانواده عراقچی اگرچه بیشتر با سیاست گره خورده است، اما از سال ۱۳۷۹ برای اهالی غرب تهران این نام با یک کتابخانه معروف وگنجینه‌ای غنی از کتاب‌های متنوع معروف شده است.

کد خبر: ۶۳۷۰۰۶
آرین موتور

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از همشهری آنلاین، کتابخانه مرحوم حاج حسین عراقچی با ۷۵۷ مترمربع مساحت و بیش از ۵۰ هزار جلد کتاب، سال ۱۳۷۹ در منطقه ۵ راه اندازی شد. کتابخانه‌ای که به دلیل دارا بودن گنجینه‌ای غنی از کتاب‌های متنوع معروف است. این کتابخانه که بر اساس نیت خیر شکل گرفته است، الگوی مناسبی برای خانواده‌هایی است که می‌خواهند با انجام عمل خیر، یاد و نام عزیزانشان را زنده نگاه دارند.  

 

حسین عراقچی

مرحوم حاج حسین عراقچی 

تاجر فرش با طبع لطیف شاعری

خانواده مرحوم حسین عراقچی - او از تجار بنام فرش بود - تصمیم گرفتند بعد از فوت پدر به یاد و نام او مرکزی فرهنگی را راه‌اندازی کنند. از آنجا که پدر اهل شعر و هنربود، کتابخانه بهترین انتخاب برای ماندگاری نامش به حساب می‌آمد. سال ۵۹ بعد از فوت پدر با حضور خانواده عراقچی کلنگ ساخت یک کتابخانه در خیابان رامین، بلوار آیت الله کاشانی، زده شد. کتابداری، خرید کتاب و رسیدگی به امورمالی کتابخانه هرکدام توسط یکی از پسران مرحوم عراقچی انجام شد. مرتضی، مجتبی، احمد و عباس عراقچی، پسران مرحوم حاج حسین، هر کدام با عشق و علاقه برای ساخت و توسعه این کتابخانه تلاش کردند و حفظ و بقای این بنیاد فرهنگی که به نوبه خود قطب فرهنگی غرب تهران محسوب می‌شود، برایشان از اهمیت زیادی برخوردار است. این کتابخانه اول مرداد سال ۱۳۹۷ بعد از ۱۸ سال مدیریت خصوصی از سوی فرزندان مرحوم حاج حسین عراقچی به نهاد کتابخانه‌های کشور اهدا شد.

پسران نام پدر را جاودان کردند

حاج مرتضی عراقچی که مسئولیت اصلی راه‌اندازی کتابخانه را بر عهده داشت با همه دغدغه‌های شغلی هر وقت به کتابخانه می‌آمد وظیفه کتابداری را بر عهده می‌گرفت و با اعضای کتابخانه هم‌نشین می‌شد تا از نیازها و علاقه‌شان بشنود. نتیجه این ارتباط مستقیم گردآوری مجموعه کتاب‌هایی شد که در نوع خود منحصربه‌فرد هستند. او در مورد تاریخچه کتابخانه می‌گوید: «زمین این کتابخانه را مرحوم پدرم قبل از انقلاب خریده بود. بعد از فوت پدر تصمیم گرفته شد به خاطر ایشان در این زمین کتابخانه بسازیم. آن موقع نهاد کتابخانه‌های عمومی وجود نداشت و کسی برای طراحی نقشه کتابخانه کمکی نکرد. بعد از ساخت، کتابخانه در سال ۷۹ افتتاح شد.»

حاج مجتبی عراقچی، فرزند دوم خانواده، از کتابخانه شخصی پدر یاد کرد و اینکه علاقه‌اش به شعر و شاعری معطوف بود. او می‌گوید: «پدر کتابخانه شخصی غنی‌ای داشت. ایشان بیش از ۲ هزار بیت شعر حفظ بود. اگرچه بازاری بود اما روح لطیفی داشت. طی سال‌های گذشته کتب تخصصی خوبی درباره فرش هم در کتابخانه گردآوری‌شده است.»احمد عراقچی پسر چهارم مرحوم حاج حسین عراقچی نیز از مشاعره‌های خانوادگی‌شان یاد می‌کند و می‌گوید: «وقتی پدر فوت کرد من ۱۲ سالم بود. آنچه در خانه ما رسم بود کتاب‌خوانی و شعرخوانی بود. مشاعره تفریح دورهمی‌های خانواده بود. این کتابخانه نه برای ما، بلکه برای فرزندانمان هم اهمیت دارد. نوه‌های پدرم در حفظ و توسعه کتابخانه تلاش می‌کنند.»

کتابخانه عراقچی

خیروبرکت ماندگار کتابخانه

عباس عراقچی  نیز با همه مشغله‌های فعالیت‌های سیاسی، از رسیدگی به کتابخانه غافل نمی‌شد و همراه با برادرهایش به کارهای این ارثیه فرهنگی  رسیدگی می‌کرد. او در صحبت‌هایش از ارثیه بابرکتی می‌گوید که خیروبرکتش همچنان باقی است: «نگرشی که پدر در زندگی داشت و بعد از ایشان برادرانم آن را پیگیری کردند انجام فعالیت‌هایی بود که خیروبرکتش استمرار داشته باشد. پدرم‌ سازوکاری را برای بعد از فوت خودش در نظر گرفته بود که بسیار ویژه بود. ثلث اموالش را طوری قرارداد که صدقه جاریه باشد؛  یعنی ثلث اموالش وارد یک سازوکار اقتصادی شد و سود حاصل از آن همچنان صرف کار خیر می‌شود. از سال ۵۹ تا الآن هنوز ثلث اموال ایشان در کار خیر جریان دارد. اگرچه زمین کتابخانه را مادر هدیه داد، ولی ساخت و تجهیز آن با اموال پدر بود.»

او ادامه می‌دهد: «پدر ما فرهنگی نبود، بلکه بازاری بود، اما به‌واسطه کار در زمینهٔ فرش که فی‌نفسه یک کار هنری است، طبع لطیفی داشت. اهل کتاب و اهل شعر بود. خب، به دلیل همین روحیه‌ای که داشت کتابخانه یادگاری خوبی بود تا نام پدر را زنده کند. البته مادرمان خیلی علاقه داشت مسجد بسازیم. اما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که در این محدوده مسجد به‌اندازه کافی وجود دارد و شهرداری مجوز مسجد جدید نمی‌داد. فکر کردیم، مشورت کردیم و با برادرها و خواهرها به این نتیجه رسیدیم که کتابخانه هم ارزش خود را دارد و می‌تواند محلی معنوی باشد. بنابراین تصمیم گرفتیم کتابخانه بسازیم. 
موقع خرید منابع، تعداد زیادی کتاب از کتابخانه شخصی پدر اهدا کردیم. تعداد زیادی کتاب هم من و دیگر فرزندان ایشان داشتیم که هدیه کردیم. بعد بودجه‌ای گذاشتیم که کتاب خریداری شود. در نتیجه کتاب‌های منحصربه‌فرد و متنوعی خریداری شد.»

نذر کتابخانه؛ یک نذر معنوی

ساخت و راه‌اندازی کتابخانه یک عمل نیک جاریه و ماندگار است. عملی که نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور از آن حمایت می‌کند. خیرین می‌توانند برای احداث کتابخانه، تجهیز کتابخانه و اداره کتابخانه با این نهاد همکاری کنند. کتابخانه را احداث کنند، خودشان اداره کنند. نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور هم کتاب و نرم‌افزار می‌دهد. نیروی انسانی را آموزش می‌دهد. به شرطی که تابلو کتابخانه عمومی  بر سر این کتابخانه‌های اهدایی نصب شود و عموم مردم بتوانند از آن استفاده کنند. کتابخانه مرحوم عراقچی نمونه موفق پیوند کتابخانه خصوصی و عمومی است.

ارسال نظرات
x