۷ حقیقت درباره سنت های مرسوم ازدواج که نمی دانستید!
در اروپای قرون وسطی مردم اعتقاد داشتند لباس عروس خوش شانسی میآورد و آن را نوعی طلسم باروری برای زنان مجرد میدانستند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از روزیاتو، بیشتر سنتهای ازدواج در دنیا از عقاید و باورهای خرافی باستانی نشأت میگیرند. بقیهی آنها هم ریشههای عمیق تاریخی داشته و معنایی در پس خود دارند. این سنتها هزاران هزار سال است که وجود دارند و به همین دلیل، هنوز هم رایج و محبوب اند؛ و ما هنوز هم آنها را ادامه میدهیم، بی آنکه لحظهای به معنای پشت آنها فکر کنیم.
در ادامه از پیشینهی تاریخی سنتهای ازدواج خواهیم گفت.
۱- عروسها برای پنهان کردن خود از ارواح خبیثه تور بر سر میگذاشتند
از تور عروس برای دور کردن شیطان و حفظ معصومیت عروس استفاده میشد. در دوران باستان، عروسهای جوان را در برابر سحر و جادو آسیب پذیر میدانستند، به همین دلیل بستگان شان سعی میکردند آنها را از ارواح خبیثهای پنهان کنند که ممکن بود قصد داشته باشند جلوی خوشبختی آنها را بگیرند. برای مثال، رومیها از تورهایی به رنگ شعلهی آتش استفاده میکردند که به عقیدهی آنها تمامی ارواح را دور نگه میداشت.
۲- دسته گل را پرتاب میکردند تا دیگران لباس عروس را پاره نکنند
در اروپای قرون وسطی، عروس خانمها انتظار نداشتند که بتوانند لباس عروسی شان را بعد از عروسی باز هم ببینند یا بپوشند. در آن زمان مردم اعتقاد داشتند لباس عروس خوش شانسی میآورد و آن را نوعی طلسم باروری برای زنان مجرد میدانستند؛ و رسم بود که دنبال عروس بدوند و لباسش را تکه و پاره کنند.
با گذشت زمان، لباسهای عروس گرانتر و گرانتر شدند، به همین دلیل عروس خانمها روشی برای پرت کردن حواسها اختراع کردند. آنها چیزهایی را به طرف خانمها پرتاب میکردند. یکی از آنها تبدیل به سنتی شد که حالا در بسیاری از مراسمهای عروسی در سرتاسر دنیا وجود دارد.
۳- اولین حلقههای مدور ازدواج در مصر باستان یافت شدند
فراعنهی مصر از حلقهها به عنوان نماد جاودانگی استفاده میکردند، چون دایره شروع و پایان ندارد. به علاوه شکل خورشید و ماه را هم تداعی میکند که مصریان باستان آنها را میپرستیدند. مصریها اعتقاد داشتند انگشت حلقه یا همان انگشت چهارم دست چپ، در خود یک «رگ عشق» دارد که مستقیم به قلب میرسد. به همین دلیل رسم حلقه دادن به معشوق به وجود آمد تا نماد تعهد باشد. این رسم بعداً در میان یونانیان و رومیها هم رواج یافت.
۴- سنت پوشیدن لباس عروس سفید را ملکه ویکتوریا آغاز کرد
در آن زمان مردم رنگ سفید را نشانهی ثروت میدانستند، چون معنایش این بود که خانوادهی عروس استطاعت مالی فراهم کردن لباسهای تمیز را دارد. باقی زنان در روز عروسی خود اغلب لباسهای رنگارنگ با رنگهای تند میپوشیدند، لباسهایی که میتوانستند بعد از عروسی هم در موقعیتهای دیگری از آنها استفاده کنند. ویکتوریا که آن زمان خود یک عروس ۲۰ ساله بود، اولین کسی بود که خواست در مراسم عروسی اش، جز او و ساقدوش هایش کس دیگری سفید نپوشد.
۵- کیک عروسی، یک کلوچه بود که روی سر عروس خردش میکردند
رومیهای باستان عروسیهای خود را با یک مراسم به پایان میرساندند که در آن یک کیک کلوچه مانند را روی سر عروس خرد میکردند. آنها اعتقاد داشتند این کار باعث خوش شانسی و باروری میشود. بعد از آن، عروس و داماد کیک را با یکدیگر میخوردند که این کار را اولین کار مشترک شان به عنوان زن و شوهر میدانستند. مهمانان عروسی هم خردههای باقیمانده را میخوردند. کیکهای عروسی از قرن هفدهم میلادی جایگزین کلوچههای عروسی شدند.
۶- عروس سمت چپ داماد میایستاد تا داماد بتواند به راحتی از او محافظت کند
در دوران باستان یک کار رایج در میان مردان این بود که زنان را میدزدیدند تا آنها را عروس خود کنند. این کار به مدت هزاران سال انجام میشد و هنوز هم در برخی کشورهای آفریقایی و آسیای مرکزی وجود دارد. اما آنچه از این کار در کشورهای غربی باقی مانده، نحوهی ایستادن عروس و داماد در کنار یکدیگر در مراسم عروسی است. داماد به این دلیل در سمت راست عروس میایستاد که دست راستش آزاد باشد تا اگر کسی تلاش کرد عروسش را از او بدزدد، بتواند شمشیر خود را بیرون بکشد.
۷- ساقدوشهای عروس در ابتدا همرنگ عروس لباس میپوشیدند تا راهزنها را گمراه کنند
در روم باستان و در دوران حکومت فئودالی در چین، رسم بود که عروس به شهر داماد سفر کند. این امر او را به طعمهی راحتی برای انواع راهزنان و امثال آنها بدل میکرد. وجود تعداد زیادی ساقدوش با لباسهای هم شکل عروس، دزدیدن عروس را دشوارتر میکرد.
این کار بعدها به حضور ۱۰ شاهد با لباسهای همرنگ در مراسم عروسی تبدیل شد. ملکه ویکتوریا در مراسم عروسی اش ۱۲ ساقدوش داشت که همگی مانند لباس عروس ساتن او، لباسی به رنگ سفید به تن داشتند.