مسیر چین و روسیه از هم جدا می شود؟
شرایط برای کسانی که در وحشت اوکراین درگیر هستند، مناسب نیست و هر ساعت دردسرهای جدیدی برای دولت و مردم اوکراین به همراه دارد. هر روز که میگذرد، اشتباه محاسباتی ولادیمیر پوتین رهبر روسیه زمانی که جنگ انتخابی را علیه کشوری که بسیار دست کم گرفته بود، آغاز کرد، با وضوح بیشتری آشکار میشود. برای آمریکا و متحدانش، تحسین مقاومت اوکراین به دلیل ترس از اینکه نمیتواند زیر فشار دوام بیاورد، کاهش یافته چرا که پوتین ماشین کشتار خود را تقویت میکند.
اقتصاد آنلاین – اکرم شعبانی؛ به گزارش اکونومیست، در مقابل یک قدرت بزرگ، چین تاکنون صبوری به خرج داده است. در خلوت خود، مقامات این کشور اطمینان دارند که پس از جنگ و حل و فصل اختلافات، شرایط تا حدود زیادی به نفع آنهاست. از زمان آغاز تهاجم در ۲۴ فوریه، چین درخواستهای مکرر دولتهای خارجی را مبنی بر اینکه فعالانهتر برای متقاعد کردن روسیه – متحد دیرین خود – برای پایان دادن به این آشفتگی تلاش کند، رد کرده است. این امر فراتر از فراخوانهای همه طرفها برای خویشتنداری نبوده است. بی صبری غربیها نشانگر این امر است؛ وزیر خارجه اسپانیا روز پانزدهم مارچ از چین خواست تا از «نفود خود بر روسیه» استفاده کند.
با این وجود چین ترجیح میدهد خود را به عنوان یک غول صلح دوست و مخالف تهاجمات خارجی نشان دهد. فرستادگان این کشور در سازمان ملل، بلافاصله پس از تهاجم به طرز مشهودی هشدارهای آمریکا را درباره جنگ دروغ تلقی کردند. آنها که از ناتوانی روسیه در میدان نبرد متعجب شده بودند، با سوالاتی در این باره، طرفداران خارجی خود را تحریک کردند. در همین حال، چین موضع شبه بی طرفی طرفدار روسیه خود را حفظ کرد و در مورد نیاز به صلح زمزمههایی کرد و در عین حال استدلالهای آقای پوتین مبنی بر دفاع از روسیه در برابر آمریکا و اتحاد در حال گسترش ناتو را تکرار کرد.
نگرانی دولتهای غربی
یک دیپلمات در این باره میگوید: اکنون دولتهای غربی از این میترسند که چین ممکن است تصمیم گرفته باشد که «بنشیند و فاجعه را تماشا کند». او در تحلیل خود عنوان میکند: چین انتظار دارد که نیروی تهاجمگر روسیه ظرف چند هفته آینده پیروز شود. تنها زمانی که پوتین از تحقیر شدن اجتناب کند، شاید با تصرف کییف پایتخت اوکراین بتوان انتظار داشت که رهبران چین در مورد نیاز به آتشبس قاطعتر عمل کنند. سپس آنها ممکن است پیشنهاد بازسازی شهرهای ویران اوکراین را مطرح کنند، به این امید که قدرت اقتصادی چین سایر کشورها را مجبور کند هفتهها بی تفاوتی چین را نسبت به جنایات روسیه فراموش کنند.
چین در عین حال دلایل خوبی برای نتیجهای دارد که برای پوتین رضایت بخش باشد. تحقیر رهبر روسیه – یا بدتر از آن سرنگونی او – شی جین پینگ رییسجمهوری چین را شخصا رسوا میکند. آقای شی یک بیانیه مشترک با پوتین در کمتر از یک ماه پیش از تهاجم امضا و در آن اعلام کرد که «دوستی بین دو کشور هیچ مرز و محدودیتی ندارد.» وی همچنین مخالفت خود را با هر گونه گسترش بیشتر ناتو و ائتلاف سازی آمریکا در آسیا ابراز کرد. سیستم کنونی نظام سیاسی خود را به عنوان «دموکراسی واقعی» توصیف کرد و تلاشها برای ترویج نسخه غربی از آن را به عنوان تهدیدی «جدی» برای صلح جهانی به تصویر کشید. برای آقای شی که امیدوار است در اواخر سال ۲۰۲۲ سومین دوره ریاست حزب کمونیست را به دست بیاورد، سال پرمخاطرهای است که هنجارهای اخیر بازنشستگی وی را نقض میکند، او نمیتواند در چنین شرایطی به عنوان پشتوانه یک فرد بازنده شناخته شود.
اما مهم نیست که جنگ چگونه پیش میرود، چین با روابط خود با کرملین به عنوان وسیلهای برای تقویت قدرت چین رفتار خواهد کرد، نه روسیه. طبق گزارشها، آمریکا اطلاعاتی را با دولتهای متحد به اشتراک گذاشته است که نشان میدهد روسیه از چین پهپاد، موشکهای زمین به هوا و سایر کمکهای نظامی درخواست کرده است. اما وزارت امور خارجه چین این گزارشها را «اطلاعات نادرست» خواند. آقای شی هیچ تمایلی به این ندارد که همگام با پوتین در این جنگ مقصر شناخته شود، هر چند ممکن است در عین حال «بهترین دوست» او باشد. همچنین نشانههایی از عجله چین برای سوءاستفاده از غرب پریشان با حمله به تایوان، دموکراسی جزیرهای ۲۴ میلیون نفری که چین ادعا میکند بخشی از خاک آنهاست، وجود ندارد. بر خلاف پوتین که به نظر میرسد از ایجاد چالشهای دراماتیک برای نظم جهانی خوشحال است، آقای شی اما محتاطتر به نظر میرسد.
چین چه دلایلی دارد؟
یکی از دلایل آن اقتصادی است. روسای شرکتهای دولتی چین با ناراحتی جنگ را به تماشا مینشینند. بسیاری از آنها نه تنها در روسیه، بلکه در اوکراین نیز مشاغل قابل توجهی دارند. غول مواد غذایی کوفکو COFCO، اوکراین را به عنوان یک پایگاه مهم به حساب میآورد. شرکت دولتی گروه بازرگانان چین، صاحب پایانههای بندری در اودسا، شهر اوکراین در سواحل دریای سیاه است که برای حمله روسیه در حالت آماده باش قرار دارد. در سال ۲۰۲۰، خارکیف شهری در شمال شرقی اوکراین، با خرید ۴۰ واگن برای سیستم متروی خود از گروه ریلی دولتی چین CRRC موافقت کرد. با توجه به اینکه ایستگاههای متروی خارکیف اکنون مملو از خانوادههایی است که از ترس حملات روسیه در آنجا پناه گرفتهاند، این قرارداد در معرض خطر قرار دارد.
روسیه ترجیح میدهد پیوندهای تجاری خود را با چین تبلیغ کند. روز چهارم فوریه، آقای پوتین در حین بازدید از پکن، از یک قرارداد نفت و گاز به ارزش ۱۱۸ میلیارد دلار در طی سالیان متمادی رونمایی و آن را به عنوان بخشی از «چرخش به شرق» روسیه اعلام کرد. چین هم همزمان تحریمهای غرب علیه روسیه را محکوم کرد اما روابط اقتصادی آن با روسیه به طور فزایندهای محدود خواهد شد.
نفت و گاز بر روابط تجاری دو کشور حاکم است، چرا که روسیه سومین تامین کننده گاز چین است. چین نزدیک به یک سوم صادرات نفت خام روسیه را در سال ۲۰۲۰ خریداری کرده است اما قراردادهای اخیر انرژی میان دو کشور به سختی راه حلی سریع برای فلاکت اقتصادی روسیه خواهد بود. چین در سال ۲۰۲۱، تنها ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی از روسیه از طریق خط لوله نیروی سیبری Power of Siberia تنها خط لولهای که این دو کشور را به هم متصل میکند، وارد کرد که بسیار کمتر از ۱۷۵ میلیارد متر مکعب وارداتی توسط اروپاست. تحلیلگران شرکت تحقیقاتی گیوکال Gavekal خاطرنشان میکنند که حتی اگر چین اشتهای صادرات سوخت فسیلی لغو شده توسط اروپا را داشته باشد، میادین مربوطه با خط لوله به چین متصل نمیشوند و این جبران فروش از دست رفته در دیگر کشورها را دشوار میکند.
برای بیشتر محصولات روسی دیگر، تقاضای چین ناچیز است. اروپا و آمریکا سال گذشته حدود ۴۹۰ میلیارد دلار کالا به چین فروختند که ۶ برابر بیشتر از آن چیزی است که روسیه به چین میفروشد. انواع اسلحه تنها محصول ساخت روسیه است که جذابیت بالایی در چین دارد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، روسیه منفعت خود را در حفظ روابط نزدیک با چین دید. در نتیجه شروع به فروش تسلیحات مازاد دهها میلیارد دلاری به دشمن سابق خود در دوران جنگ سرد کرد، از جمله این تسلیحات میتوان به جت، زیردریایی، هلیکوپتر، ناوشکن و موشک اشاره کرد.
فروش تسلیحات نظامی روسیه به چین
این فروش پس از سال ۲۰۰۶ به شدت کاهش یافت، تا اندازهای به این دلیل که روسیه با شبیه سازی آشکار چین مخالف بود و تا حدی به این دلیل که چین نیاز به تسلیحات پیشرفتهتری داشت که کرملین آمادگی فروش آن را نداشت. اما روسیه با اعمال تحریمهای غرب به دلیل تصرف کریمه در سال ۲۰۱۴ مواجه شد و در نتیجه با فروش تجهیزات باکیفیتتر از جمله سیستمهای موشکی و جنگنده به چین موافقت کرد، مشروط بر آنکه چین به صورت عمده خرید کند تا به روسیه اجازه دستیابی به سود قابل قبولی از کپیبرداری ناگزیر از فناوری این کشور را بدهد.
چین ممکن است اکنون خواستار انتقال سریعتر تجهیزات پیشرفته روسی، به ویژه فناوری زیردریایی و پدافند هوایی باشد. همچنین ممکن است از مشکلات اقتصادی روسیه برای تحت فشار قرار دادن کرملین در جلوگیری از ارسال چنین تسلیحاتی به هند و ویتنام استفاده کند؛ چرا که هر دوی این کشورها رقبای چین هستند اما تاکنون این امر روسیه را از فروش تسلیحات به آنها منصرف نکرده است.
تحریمهای غرب، خرید فناوری را برای روسیه دشوار کرده است. اما تردیدهایی وجود دارد مبنی بر اینکه آیا چین میتواند این کمبود را جبران کند؟ به عنوان مثال، صنعت هوانوردی را در نظر بگیرید: روسیه برای آینده خود نیاز مبرمی به تجهیزات دارد. آمریکا به تنهایی در سال ۲۰۲۱ بیش از ۸۸۰ میلیون دلار هواپیما، موتور و قطعات به روسیه فروخت. امیدها در مسکو مبنی بر اینکه چین وارد عمل خواهد شد، در دهم مارچ زمانی که یک مقام هواپیمایی روسیه به رسانههای محلی گفت که شرکتهای چینی اکنون از فروش قطعات هواپیما خودداری میکنند، از بین رفت. این مقام سازمان هوانوردی از همان زمان به دلیل افشای این خبر برکنار شده است.
تصمیم شرکتهای چینی برای دوری از روسیه نشان دهنده ترس از مجازاتهایی است که آمریکا ممکن است در صورت معامله با شرکتها یا افراد روسی که هدف تحریمهای غرب هستند، بر آنها تحمیل کند. ریچارد ابولافیا از شرکت مشاوره هوافضای تیل میگوید صنعت هوانوردی چین برای تولید قطعات تقریبا به طور کامل وابسته به فناوری آمریکایی است. سایر تامین کنندگان فناوری بالقوه در چین احتمالا در این نگرانی در مورد پاسخ احتمالی آمریکا سهیم هستند.
پس از تصمیم شل و بریتیش پترولیوم دو شرکت بزرگ نفتی غرب به دلیل تهاجم، روسیه ممکن است به مشارکت بیشتر چین در صنعت نفت خود امیدوار باشد. بن کیهیل از اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در واشنگتن میگوید: شرکتهای چینی پشتوانه مالی قدرتمندی به همراه خواهند داشت، اما نمیتوانند با تخصص فناوری شرکتهای غربی برابری کنند. آقای کیهیل میگوید اتکای شرکتهای چینی به دولت این کشور «اهرمهای زیادی به روسیه» میدهد. «آنها احتمالا معامله سختی پیش روی خود خواهند داشت.»
فرصتهای تجاری
رسانههای دولتی چین، خروج شرکتهای چندملیتی غربی از روسیه را به عنوان یک فرصت تجاری برای شرکتهای چینی معرفی کردهاند. برای برخی ممکن است اینطور باشد. شرکت چینی شیائومی که در حال حاضر نزدیک به ۴۰ درصد از بازار گوشیهای هوشمند در روسیه را در اختیار دارد، احتمالا از توقف عملیات شرکت اپل در آنجا سود خواهد برد. اما فروش شیائومی در این کشور تنها ۳ درصد از فروش جهانی آن را شامل میشود. وضعیت نامطلوب اقتصاد روسیه میتواند آن را از سرمایهگذاریهای جدید منصرف کند.
گفته میشود در پی کاهش قیمت داراییهای روسیه گروههای دولتی چین به دنبال خرید احتمالی در روسیه هستند. بانکهای چینی میتوانند تامین مالی تجارت یوآن با روسیه را با استفاده از CIPS، سیستم پرداختهای فرامرزی داخلی چین تقویت کنند. اما شرکتهای چینی در صورت انباشته شدن در روسیه به خطری که شهرت خود را در دیگر بازارهای مهمتر تهدید میکند، توجه دارند و وام دهندگان چینی در معرض تحریم قرار میگیرند.
با این حال، حزب کمونیست چین در داخل از جنگ مزایای سیاسی دریافت میکنند، چرا که به تقویت احساسات ملی گرایانه از نوعی که حزب دوست دارد کمک کرده است. مقامات چینی این موضوع را با شعارهای ضد آمریکایی و با تایید ادعاهای آقای پوتین مبنی بر اینکه اوکراین دست نشانده غرب تحت نفوذ نازیهاست، تقویت کردهاند. رسانههای رسمی و وبسایتهای ملیگرا، روسیه را قربانی همان قلدری غربی توصیف میکنند که چین مدتها متحمل شده است. تلویزیون دولتی و وزارت خارجه چین اطلاعات نادرست روسیه را تکرار و تقویت کردهاند، به ویژه در مورد آزمایشگاههای اوکراینی که گفته میشود مراکز شوم کنترل پنتاگون برای تحقیقات تسلیحات زیستی هستند. در فضای آنلاین، ابراز همدردی با اوکراین اغلب سانسور میشود که شامل یک مصاحبه دوستانه با ورزشکاران اوکراینی در پارالمپیک پکن میشوند که پس از جلب بازدیدهای زیاد ناپدید شد.
دیپلماتهای بیش از دوازده سفارت در پکن در پاسخ به سوالی برای توصیف هدف استراتژیک چین، تقریبا اتفاق نظر دارند. آنها میگویند چین خواهان نظمی جهانی است که حول حوزههای نفوذ ایجاد شود. با کنترل چین بر آسیا، روسیه با حق وتو بر ترتیبات امنیتی در اروپا و آمریکا به سواحل خود رانده شده است. اگر جنگ روسیه در اوکراین به چنین نظمی کمک کند، همین جریان ادامه خواهد یافت. اما منفعت بزرگ چین در نشان دادن خود در چنین شرایطی با طرح این سوال است که آیا آمریکا مانع آن خواهد شد یا خیر؟ در واقع از دید آنها رقابت اصلی جهانی بین چین در حال ظهور و آمریکای رو به زوال است که بسیار نژادپرستانه و شرورانه رفتار میکند و اجازه نمیدهد یک غول آسیایی همتای آن ایجاد شود.
مقامات پکن به وحشت خارجی از موضع چین در قبال اوکراین با آمیزهای از توهین و تحقیرها پاسخ میدهند. آمریکا هدف این غوغاست و دانشمندان و مشاوران دولتی اعلام کردند که جنگ، ضعف جو بایدن رییسجمهوری آمریکا و ترس او از زرادخانه هستهای آقای پوتین را آشکار کرده است. آنها پیش بینی میکنند که تحریمها نمیتوانند اراده روسیه را بشکنند – نقطه مورد علاقه چین که میداند در صورت حمله به تایوان با مجازات مشابهی روبرو خواهد شد.
در مقابل، دولتهای اروپایی با بازارها و فناوریهایی که چین میخواهد به آنها دسترسی داشته باشد به ویژه آلمان و فرانسه، هدف حملات قرار میگیرند. به اروپاییها گفته میشود که آمریکا میخواهد از جنگ سود ببرد در حالی که اروپا تاوان افزایش قیمت نفت و گاز و سیل پناهندگان اوکراینی را میپردازد. این پیام مقامات و دانشگاهیان چینی است که زمان آن فرا رسیده است که اروپاییها به دنبال خودمختاری بیشتر از آمریکا و تعمیق روابط با چین باشند.
پیوندهای مشترک
در واقع، چین بیش از هر کشور دیگری از انزوای روسیه سود میبرد. شی و پوتین ممکن است به عنوان قدرتمندان ملیگرا که هر دو احساس میکنند تحت محاصره آمریکا هستند، پیوند مشترکی داشته باشند. هر دوی آنها وسواس تهدید جنبشهای دموکراتیک اپوزیسیون را دارند و اعتراضات از هنگ کنگ تا مسکو را به عنوان انقلابهای رنگی تحت کنترل آمریکا محکوم میکنند. اما مدت زمان زیادی نیست که رهبران روسیه به شدت نسبت به وابستگی فزاینده به چین، همسایهای با اقتصاد و جمعیتی ده برابر روسیه محتاط بودهاند.
در طول بیست سال گذشته، الکسی وندیکتوف بنیانگذار ایستگاه رادیویی مستقل اخو مسکوی که اخیرا توسط مقامات روسی بسته شد، یک نظرسنجی غیررسمی اما آموزنده انجام داده است. هر بار که آقای پوتین یا یکی از مشاوران امنیتی او را ملاقات میکرد، از سه تهدید – چین، افراطی گری و ناتو – اسم میبرد و از آنها میخواست که این موارد را رتبه بندی کنند. در دو دوره اول ریاست جمهوری پوتین از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸، افراطی گری در صدر قرار گرفت و پس از آن چین و سپس ناتو قرار گرفتند. پس از سال ۲۰۰۸، این نظم تغییر کرد: چین به عنوان بزرگترین تهدید و به دنبال آن ناتو و سپس افراطی گری دیده میشد. پس از الحاق کریمه به روسیه و چرخش به سمت چین، این نظم دوباره تغییر کرد: ناتو، افراطی گری و سپس چین. برای آقای پوتین، تهاجم به اوکراین فقط تلاشی برای بازپس گیری قلمروی تاریخی روسیه نیست. این جنگ علیه غرب است و چین قدرتمندترین شریکی است که روسیه میتواند ببیند.
اگر آقای پوتین مایل است چین را به عنوان یک قهرمان در برابر آمریکا تقویت کند، کارشناسان چینی فرصتهایی را میبینند. وانگ یی وی از دانشگاه رنمین (خلق چین) میگوید: پیش از این، روسها فقط از همکاری در جاهایی مانند جمهوریهای شوروی سابق در آسیای مرکزی صحبت میکردند.» روسیه همچنان بر این منطقه تسلط دارد، از جمله از طریق منطقه تجاری تحت کنترل مسکو، اتحادیه اقتصادی اوراسیا. اما، آقای وانگ میگوید شاید روسیه «هم اکنون باید به شرق نگاه کند و بیش از حد نگران نفوذ چین نباشد.»
یک دیپلمات مستقر در پکن تاکید میکند که روسیه ممکن است مجبور شود در قطب شمال به چین آزادی عمل بیشتری بدهد. چین آن منطقه را به عنوان یک مرز استراتژیک جدید میبیند. این کشور خواهان دسترسی به منابع طیبعی از جمله مناطق ماهیگیری است و مایل است کابلهای دیجیتالی را برای اتصال آسیا و اروپا در سراسر آن نصب کند. ممکن است فرصتهایی برای شرکتهای چینی به منظور ساخت بنادر در امتداد سواحل شمالی روسیه وجود داشته باشد، چرا که تغییرات آب و هوایی، خطوط کشتیرانی جدیدی میگشاید. این دیپلمات پیش بینی میکند: «روسیه تضعیف شده، انعطاف پذیرتر خواهد بود.»
روابط نظامی به کجا خواهد رسید؟
چین روابط نظامی نزدیک با روسیه را حفظ خواهد کرد. دو کشور در روابط خود در دوران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نقش مهمی داشتند، چرا که دو کشور اغلب تمرینات نظامی را با هم برگزار میکردند. در کمال تعجب برخی از کشورهای ناتو، نیروی دریایی آنها مانورهایی در دریای مدیترانه و بالتیک برگزار کردند. رزمایشی که با شرکت حدود ده هزار سرباز روسی و چینی در شمال غربی چین در سال گذشته انجام شد، اولین تمرینی بود که با مرکز فرماندهی و کنترل مشترک با سربازان روسی با استفاده از تسلیحات چینی برگزار شد.
اما با تغییر هر چه بیشتر موازنه قدرت به نفع چین، بسیاری از تحلیلگران انتظار دارند که مبادلات نظامی به طور فزایندهای با نیازهای چین هماهنگ شود. آمریکا و متحدانش نگران هستند که روسیه بتواند به چین برای مدرن سازی و گسترش زرادخانه هستهای خود و ایجاد یک سیستم هشدار اولیه ترکیبی که هر دو کشور را پوشش میدهد، کمک کند. ژائو تانگ از بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی در پکن میگوید: «سلاحهای هستهای یکی از حوزههایی است که چین فکر میکند روسیه هنوز در برخی مناطق دارای قابلیتهای برتر و تجربه عملیاتی و آموزشی غنیتری است.»
با این حال، دو طرف از ایجاد نوعی قابلیت همکاری که آمریکا و متحدانش طی دههها ایجاد کردهاند، فاصله زیادی دارند. سیستمهای تسلیحاتی آنها به طور گستردهای سازگار نیست. تفاوتهای زبانی نیز مانع است: تعداد کمی از طرفین هم چینی و هم روسی صحبت میکنند. آنها هیچ پیمان دفاعی متقابلی ندارند. روسیه از موضع چین در قبال تایوان حمایت میکند، اما در صورت حمله، احتمالا رویکرد دیگری خواهد داشت. هیچ یک از کشورها نمیخواهند در درگیریهای دیگری مداخله داشته باشند. آنها همچنین از نظر عملیاتی برای بیش از یک ماموریت مشترک ضد تروریستی، بشردوستانه یا تخلیه آماده نیستند.
اکنون یک سوال پیش روی رهبران چینی این است که آیا مزایای چنین رزمایشهایی ارزش هزینههای سیاسی دارد؟ نه تنها غرب بلکه کشورهای در حال توسعه که بسیاری از آنها با چین هم همکاری میکنند، تهاجم روسیه به اوکراین را محکوم کردهاند. چین ممکن است ترجیح دهد مانورهای مشترک با روسیه را به تعویق انداخته یا کاهش دهد تا اینکه آن را به طور کامل متوقف کند. اشتغال روسیه به اوکراین ممکن است یک وقفه مناسب ایجاد کند. بر اساس جدول زمانی سالهای اخیر، تمرین ترکیبی بزرگ بعدی باید در تابستان یا پاییز امسال برگزار شود. مشخص نیست که آیا این تمرین وجود خواهد داشت یا خیر؟
در حالی که اوکراین هدف موشک باران قرار گرفته است، دیپلماتهای چینی منتظرند تا ببینند آقای پوتین در جنگ چه می کند. در شانزدهم مارچ، «کین گانگ» سفیر چین در آمریکا، در واشنگتن پست نوشت: درگیری بین روسیه و اوکراین هیچ سودی برای چین ندارد. اگر چین از این بحران قریب الوقوع اطلاع داشت، ما تمام تلاش خود را به کار میبستیم تا از آن جلوگیری کنیم.
دیپلماتها خاطرنشان میکنند که هیچ نشانهای از تطبیق چنین سخنان پرهیزکارانهای با اقدامات چین وجود ندارد که شامل فشار واقعی بر آقای پوتین برای توقف این کشتار باشد. تهاجم روسیه ممکن است برای چین ناخوشایند باشد، اما اگر آمریکا و غرب پشتیبانی کند، پایان تحقیر آمیز تهاجم آقای پوتین حتی ناخوشایندتر خواهد بود. در همین حال، چین لابیگری را علیه تحریمهایی که قصد دارند پوتین را مجبور به پرداخت تاوان جنایت خود کند، آغاز کرده است، به خصوص اگر این احتمال وجود داشته باشد که شرکتهای چینی در این باره متهم شوند. آقای کین عنوان کرد: نه جنگ و نه تحریم نمیتوانند صلح را تامین کنند. در حالی که بسیاری از بخشهای جهان به دنبال پایان فوری دردهای اوکراین هستند، چین در حال تامل است و به آینده میاندیشد.