رفت و آمد چراغ خاموش شرکت های اروپایی به ایران اوج گرفت
اگرچه روند مذاکرات وین با فراز و نشیب های بسیاری مواجه است، اما خبرها حکایت از رفت و آمد چراغ خاموش شرکتهای بزرگ صنعتی اروپایی به ایران برای مذاکره با شرکای قدیمی دارد و به نظر میرسد این بار، مقدمات آغاز همکاریهای ایران با اقتصاد دنیا، اندکی متفاوتتر از دوره قبلی برجام شکل گیرد.
اقتصاد آنلاین - محبوبه فکوری؛ مذاکرات وین به زعم برخی با سرعت عادی در حرکت است و به زعم برخی دیگر، کندی بر روند مذاکرات حاکم شده است. البته چند روزی هم هست که به دلیل آغاز جنگ نظامی میان روسیه و اوکراین، کل اقتصاد دنیا با یک شوک مواجه شده است و به تبع آن، روند مذاکرات ایران با کشورهای طرف مقابل نیز تا حدودی تحت تاثیر قرار گرفته است.
برخی از خبرنگاران خارجی با انتشار توئیت هایی از توقف روند مذاکرات خبر می دهند و در مقابل، مقامات ارشد مذاکره کننده ایرانی می گویند که روند مذاکرات در حال پیشرفت است و مشکل، طرف آمریکایی است که با رفتار غیرواقع بینانه خود، توافق را به تاخیر انداخته است.
درست مشابه همین جملات را امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران به زبان آورده و اعلام کرده که تلاش ها برای رسیدن به یک توافق خوب و پایدار در جریان است؛ اما اگر طرف آمریکایی واقع بینانه همراه با تداوم و به صورت باثبات حرکت کند.
البته اکنون باید به جمع مخالفان و محتاطان دستیابی به توافق در وین، روسیه را هم اضافه کرد که م یخواهد با طناب برجام، برای خود پل های در خروج از تحریم های آمریکا و اروپا بسازد و بر روی آن به منافع خود دست یابد.
اما این تنها یک روی ماجرا است. روی دیگر، خوشبینی های کمپانی های اروپایی در به سرانجام رسیدن مذاکرات و حصول توافق است که به تبع آن می تواند زمینه را برای بازگشت آنها به سرزمین بکر و پرپتانسیل اقتصاد ایران فراهم کند؛ هر چند هنوز هم در ورای این خوشبینی، احتیاط کامل هم به چشم می خورد و آنها تلاش دارند که در این فضای جدید، نه تنها زودتر وارد بازار شده و مقدمات کار مشترک را فراهم کند، بلکه نیم نگاهی هم به سیاست های کلان آمریکایی برای اقتصاد جهان داشته باشند.
حالا بررسی های خبرنگار اقتصاد آنلاین و کسب اطلاعات از بخش های مختلف صنعتی کشور حکایت از آن دارد که شرکت های قدیمی اروپایی با اعزام تیم های در سطح ارشد به ایران تلاش دارند تا دوباره روند همکاری های خود با ایران را به جریان بیندازند؛ چراکه به اعتقاد آنها، ایران بازاری بکر و پرپتانسیل برای فروش محصولات تولید مشترک دارد و از سوی دیگر، با توجه به نیروی کار ارزان و انرژی در دسترس همچنان برای آنها جذاب است.
البته در این میان هنوز هم هستند شرکت های اروپایی که حتی در دوران تحریم هم چراغ دفاتر خود را روشن نگه داشتند؛ هر چند فعالیت خود را به شدت کاهش داده و به نوعی تعبیر اصلی راجع به حضور آنها، نماندن و رفتن بود؛ اما اکنون که فضا رو به بهبود است کم کم چراغ این دفاتر بیشتر نور می گیرد و رفت و آمدهایشان بیشتر از قبل نمود پیدا میکند.
نکته حائز اهمیت دیگر، نوع نگاهی است که طرف های مذاکره کننده صنعتی ایران که عمدتا بخش خصوصی هستند، به حضور نمایندگان شرکت های اروپایی در ایران است که به نظر می رسد این بار بخش خصوصی ایران دیگر قصد ندارد که فضای مثبت اقتصادی نسبت به ایران در دنیا را به دولت واگذار کند؛ بلکه می خواهد خود از این فضا بهترین بهره برداری را صورت دهد.
نکته حائز اهمیتی که می توان از تغییر رفتار اروپایی ها در مقابله با شرکت های دولتی و خصوصی ایران در دور جدید مشاهده کرد آن است که آنها اصرار دارند بگویند که در دور قبلی و با خروج آمریکا از برجام، آنها از ایران نرفته اند و به هر نوعی تلاش کردهاند که حداقل بخشی از سرمایه های خود را در ایران باقی بگذارند تا بلکه بعد از گشایش بتوانند زیرساخت خود را داشته باشند؛ اما نکته حائز اهمیت آن است که بسیاری از صنایع ایران در این سالها متوقف به عدم حضور آنها نماندند و اکنون پرونده های کاری آنها، گام ها فراتر از آن چیزی رفته است که اروپایی ها با خروج آمریکا از برجام آن را در ایران به جای گذاشتند و رفتند.
در واقع این شرکت ها که عمدتا هم خصوصی هستند تلاش دارند که اقناع کنند که از ایران نرفته اند بلکه در ایران بوده و فقط فعالیت خود را کم کردهاند؛ حال آنکه واقعیت چیز دیگری را نشان میدهد.
اما فارغ از نوع نگاه سرمایه گذاران خارجی به ایران و اینکه رفته بودند یا مانده اند، دو واقعیت اصلی در اقتصاد ایران وجود دارد که باید در دور جدید توافقات به آن توجه کرد، اول آنکه دولت نباید خود رقیبی در این فضا باشد و خود پای میز مذاکرهای بنشیند که می داند ممکن است دو یا سه سال بعد، مجبور به ترک آن به دلیل رفتار طرف مقابل باشد و دوم اینکه بخش خصوصی هم هر چقدر که میتواند تلاش کند تا در جهت اخذ تکنولوژی و دانش فنی با شرکای خارجی خود وارد مذاکره شود و بازار ایران را به راحتی در اختیار آنها قرار ندهد.
از سوی دیگر نکته ای که دولت باید به آن توجه کند آن است که اگر اجازه همکاری به بخش خصوصی با طرف اروپایی یا سایر کشورهای دنیا را بدهد، به طور قطع شبکه ای مویرگی از ارتباطات بخش خصوصی ایران با بخش خصوصی طرفهای خارجی شکل می گیرد که به طور قطع به راحتی نمی توان همچون شاهرگی که روابط دولتی با طرف های خارجی شکل می دهد آن را مسدود کرد و شریان اقتصادی ایران را با مشکلات جدی مواجه ساخت. موضوعی که در تمامی ادواری که دنیا بر علیه ایران تحریم اعمال کرده به خوبی قابل مشاهده است؛ در حالیکه بخشهای خصوصی ممکن است ارتباطات خود را به حداقل رسانده باشند، اما به طور قطع این روابط همچنان در مسیر حتی به صورت یک آب باریک به مسیر خود ادامه داده است.
از سوی دیگر هم ایران باید چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی به درستی بداند که آینده دنیا در حوزه اقتصادی با آنچه که امروز در جریان است، کاملا متفاوت است و عرصه های جدیدی شکل گرفته است که به طور قطع باید برای آنها فکری کرد و بر مبنای آنها، نقشه همکاری ها و سرمایه گذاری ها را در دور جدید توافقات عملیاتی کرد.