بی راهه های مالیاتی در ایران / عدالت مالیاتی محقق شده است؟
در میزگرد چالشهای نظام مالیاتی بنگاه و فعالان اقتصادی که به میزبانی مجمع کارآفرینان ایران برگزار شد، تصریح شد که نظام مالیاتی در ایران به گونهای نهادینه نشده است که منتیج به عدالت اجتماعی و عدالت مالیاتی شود و عدم تعادل ها باعث شده است که سیستم مالیاتی بیشتر اقشار کم درآمد را تحت تاثیر قرار دهد.
به گزارش اقتصاد آنلاین، میزگرد مذکور که به مناسبت هفته کارآفرینی برگزار شد با حضور محمد روحانی فرد، عضو هیات رییسه کارگروه امور مالیاتی مجمع کارآفرینان و جهابخش سنجابی شیرازی، رییس اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق برگزار شد.
در بخش اول هر دو کارشناس به این سوال پاسخ دادند که مهمترین چالشهای مالیاتی پیش روی فعالان اقتصادی و بنگاهها چیست.
مسیر نادرست سرمایهگذاری
محمد روحانی فرد، عضو هیات رییسه کارگروه امور مالیاتی مجمع کارآفرینان اظهار کرد: هر وقت دنبال سرمایه گذاری در یک منطقه، یک کشور یا یک صنعت باشیم، باید برخی پارامترها را دنبال کنیم. این پارمترها دلیل سرمایه گذاری را توجیه میکند. در کشور ما سرمایهگذاری به منابع طبیعی و منابع زیر زمینی وابسته شده است. این مدل سرمایه گذاری در ایران مورد حمایت دولتها هم بوده است.
دولتها هم برای اینکه خام فروشی نکنند از آن حمایت کردند. سالهای گذشته و امروز دولت به جایی رسیده که مشکل زیادی دارد و برای تامین گاز و برق شرکتها با مشکل روبرو شده اند، منابعی که قبلا صادر میکرده است.
او افزود: مشکل در اینجا است که انقدر دولت زمینههای کاری بخش خصوصی را خودش عهده گرفته است و انقدر با تمام دستورهای روزانه و متغیر آنها را تغییر داده که باعث منابعاش تبدیل به آسیب برای اقتصاد شده است. خیلی از طرحهای توسعه کشور در حال ارزیابی است که آیا اتمام آن به صرفه است یا خیر. وزیر نفت هم اخیرا بر آن تاکید کرده است. کشوری که صنعت نفت و گاز دارد و باید درآنها سرمایه گذاری کند اما طرحهایش نیمه تمام مانده است.
نظام مالیاتی باید صرف بهبود زیرساختها شود
اما جهابخش سنجابی شیرازی، دبیرکل اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق در پاسخ به همین سووال اظهار کرد: وقتی بحث مالیات میشود، قاعدتا حوزهای در ذهنمان شکل می گیرد به نام محیط استراژیک که اقتصاد در آن معنا پیدا میکند. اساسا مالیات از جنس عوارض و مطالبه گری دولت است از پرداخت کننده مالیات که در کشورهای مختلف متفاوت است.
یک زمان مالیات بر درآمد گذاشته میشود که مبتنی بر قانون باید به حساب عمومی دولت واریز کند. یه زمان مالیات بر عرضه کالا و خدمات است مثل مالیات بر ارزش افزوده. اینها همگی در محیط اقتصادی شکل میگیرد. در محیط اقتصادی اینکه چرا دولتها مالیات می گذارند یا عواید مالیات صرف چه چیزی باید بشود همه مفاهیم حکمرانی را به ذهن متبادر می کند.
مفروض این است که مالیات قرار است صرف بهبود زیرساختهای تولیدی و ارتقا تکنولوژی و خدمات امور عمومی در کشور بشود. مالیات یک منبع درآمدی قابل اتکا در بودجه است. در تمام کشورها هم بودجه یک بخش درآمدی و یک بخش هزینهای دارد. در وقاع به نوعی یک تامین منابع است.
او ادامه داد: در ایران هم اساسا مفروض این است که مالیات می گیریم که به اهدافی برسیم. هدف از گرفتن مالیات افزایش تولید و بهبود زیر ساختهای تولید و اقتصاد در کشور است، همین طور افزایش اشتغال است که مالیات بر درآمد و افزایش درآمدهای دولت را به دنبال داد و در نهایت افزایش بهرهوری را در پی دارد. چون فرار مالیاتی کمتر میشود و پاسخ گویی دولت بیشتر میشود.
واقعیت این است که وقتی اتکا نظام مالیاتی را نگاه میکنیم اساسا حکمرانی اقتصادیمان سرگشته است. همان طور که مقام معظم رهبری گفتند که باید یک سند استراتژی توسعه صنعتی داشته باشیم. ما به عبارتی حکمرانیمان لنگ می زند. وقتی یک کشور برای تولید در شروع زنجیره اقتصادی نیاز به سرمایه گذاری دارد، یک بخشی از آن نظام مالیاتی است. یکی از ابزراها برای سرمایهگذاری خارجی ابزار مالیاتی است.
تورم هم نوعی مالیات است
در ادامه کارشناسان به این سووال پاسخ دادند که نظام مالیاتی در ایران چقدر در جهت بهبود زیرساخت های تولیدی و افزایش سرمایهگذاری عمل میکند.
روحانی فرد در این خصوص تصریح کرد: خیلی مشهور است که ما ایرانیها مالیات نمی دهیم. ما گمرکات زیادی داریم و بالاترین تعرفههای گمرکی را داریم. لوازم اصلی زندگیمان یک قیمت دو برابری دارد. ما یک مالیات عملکرد سود داریم که اگر شرکتی سود کند باید ۲۵ درصد مالیات دهد. پرسنل شرکت هر وقت حقوق میگیرند باید ۱۰ درصدی را مالیات بدهند. البته بخشی هم معاف از مالیات است.
خود بیمه هم یک جور مالیات است که در یک صندوق خارج از دولت واریز میشود که به هر حال از جیب کارمند میرود. اگر کالایی را صادر کنید باید ارزی را وارد شرکت کنید که انتقال منابعی به حساب دولت است، یک عدد بزرگی به نام تورم هم داریم که اسمش مالیات نیست. این تورم کاری که میکند این است که شرکت را سودده تر نشان میدهد. عمده شرکتهای ما سودش تورمی است.
دولت از سودی که شرکتها اعلام کردند مالیاتی را می گیرند و بعد از ۴ سال ۱۰۰ درصد سود شرکت را پس میگیرند که بعد شرکتها می بینند نیاز به افزایش سرمایه دارند و باید پولی را جذب کنند. تفاوت نرخ ارزی که دولت میگیرد خودش نوعی مالیات است.
در مورد بودجه سال جاری هم اگر کسی بخواهد سیاستگذاری کند در بودجه این کار تعریف شده اسیت. بودجه قانون توسعهای و قانون ۱۰ ساله نیست. ۱۰ سال است که در ایران سرمایه گذاری نشده است و از این سرمایه گذاری نشدن هیچ شرکتی سود نداده و فقط تورم بوده است و ما به اسم سود سرمایه توزیع کردهایم.
نظام مالیاتی ایران از عدم تعادل رنج میبرد
همچنین سنجابی شیرازی در پاسخ به این پرسش گفت: ما با یک عدم تعادلی در نظام مالیاتیمان رو برو هستیم. یک جایی یک کارمند مالیات می دهد. مثلا سال ۹۵ حقوق یک فرد ۵ میلیون تومان بوده است و این رقم معادل ۵ هزار دلار بوده است. الان حقوق این کارمند در ۱۴۰۰ شاید حداکثر ۱۵ میلیون تومان شده باشد. امروز ۱۵ میلیون معادل ۵۰۰ دلار شده است.
یعنی در درآمد ۵ هزار دلاری چقدر مالیات میدادیم، حدود ۵۰۰ هزار تومان. اما در درآمد ۱۵ میلیون تومانی یک و نیم میلیون تومان مالیات میدهم. یعنی با رشد ۳۰۰ درصدی مالیاتی مواجه شدیم. در حالی که ۹۰ درصد فقیر تر شدهایم. در ۱۰ سال گذشته توان خریدمان یک دهم شده اما پراخت مالیات سه برابر شده است.
او ادامه داد: در حوزه مالیات بر درآمد به نظر میرسد برای یک کارمند عادلانه نیست. حالا یک شرکت دفاترش را طوری میبندد که فرار مالیاتی کند. یک قاعده وجود دارد، اینکه افزایش تولید سه خروجی دارد.
اول اینکه مالیات بر درآمدهای صنفی را افزایش میدهد. با افزایش تولید دولت میتواند مالیات بر بخش های صنفی و مالیات از اشخاص حقوقی بیشتری دریافت کنند و همین طور مالیات بر درآمد مشاغل را افزایش دهد.
افزایش مالیات البته تولید را به چالش میکشد. این معادله دو طرفه نیست. وقتی در کشور ما این معادله یک طرفه است نشان میدهد، نظام مالیاتی ما اثر بخش نیست. چرا اینگونه است؟ چون باید سه سوال را جواب دهیم. سوال اول این است که تاثیر مالیات بر تولید چیست؟ سهم مختلف مالیات از درآمدهای مالیاتی چه هست؟ و نقش مالیات در تحقق رفاه چیست؟ در خیلی از کشورها منجله ایران فرار مالیاتی وجود دارد. در عین حال ۵ پایه مالیاتی وجود دارد که نظام مالیاتی بر این ۵ پایه استوار است.
مالیات اشخاص حقوقی که تا ۵۶ درصد درآمدهای مالیاتی دولت را شکل داده است. دو درآمد بر اشخاص حقوقی است که حدود ۱۴ تا ۲۵ درصد بوده است. دیگری مالیات بر ثروت است. تمام درآمد دولت در این بخش حداکثر ۵ درصد است. دو پایه آخر هم مالیات از واردات است که حدود ۱۴ درصد است و فروش کالا و خدمات که ۷ تا ۳۵ درصد است. مالیات بر ثروت در همه جای دنیا عدد بالایی است تا ثروت های راکد به ثروت های مولد تبدیل شود.