اعتباردهی به سهامداران دردی از بورس دوا می کند؟
نوشدارویی جدید قرار است از سمت سازمان بورس به بازار سرمایه کشور تزریق شود. نوش دارویی که هدف آن تقویت سمت تقاضا و افزایش میزان اعتبار سهامداران اعلام شده است.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دنیایاقتصاد، هرچند که این تصمیم خیلی مورد پسند کارشناسان و فعالان حوزه بورس قرار نگرفته است، چراکه معتقدند چاره کار برای گذر از شرایط فعلی بازار جای دیگری است و این کارها مقطعی است و فایدهای ندارد، اما تصمیم جدید سازمان بورس از این قرار است که بر اساس ابلاغیه مدیریت نظارت بر کارگزاران سازمان بورس و اوراق بهادار، از شانزدهم بهمنماه سالجاری میزان دریافت اعتبار توسط سهامداران به اتکای پرتفوی آنها در مرحله اول از ۶۰ به ۶۵درصد افزایش پیدا میکند، اما آیا چنین اقدامی میتواند بازار سرمایه را احیا کند؟ در بازگشت امید به میان سهامداران چه نقشی ایفا میکند؟
اکثر کارشناسان و فعالان بازار سرمایهای که صحبت کردند، معتقدند که این اقدامات مقطعی است و دردی از دردهای زیاد بازار سرمایه دوا نمیکند. به اعتقاد آنها باید اقداماتی اساسی و کلان برای بهبود شرایط بازار سرمایه انجام داد. نقش مذاکرات بینالمللی برجام، قیمتگذاری دستوری، بیاعتمادی سهامداران به تصمیمات دولت و مسوولان در حوزه بازار سرمایه و... از جمله موضوعاتی است که کارشناسان حوزه بورس در صحبتهایشان به آنها اشاره میکنند. به اعتقاد آنها با رفع این مشکلات است که میتوان شاهد بهبود روند بازار سرمایه بود، وگرنه این نوشداروها مرهمی بر زخم بازار سرمایه کشور نیست و تنها چند روزی به بهبود شرایط کمک خواهد کرد.
با تصمیمات مقطعی بهبودی حاصل نمیشود
حمیدرضا فاروقی، کارشناس بازار سرمایه به واقعیتی که به قول او این روزها بازار با آن درگیر است اشاره میکند و میگوید که «روند بازار سرمایه در حالحاضر روند مطلوبی نیست. قیمتها رو به پایین بوده و سهامداران نوسانات منفی را تجربه میکنند.» فاروقی بعد از این صحبتها به این مساله میپردازد که در چنین شرایطی نمیتوانیم با تغییرات و مصوباتی روند کلی بازار را تغییر بدهیم و انتظار داشته باشیم که در یک مقطع کوتاه خیلی سریع بازار بهبود پیدا کند و سهامداران هم راضی و خوشحال باشند.
او با اشاره به ابلاغیه سازمان بورس و تاثیرگذاری آن در روند وضعیت بازار سرمایه، میگوید که «این ابلاغیه بهطور کلی تاثیری روی بازار سرمایه نخواهد گذاشت.» و البته تنها فایده آن را این میداند که «مقداری از فشار کارگزاریها که نسبت به مشتری اعتباری خودشان دارند را کم میکند و البته میتواند فرصتی به کدها و اعتباری که گرفتهاند بدهد اما همانطور که توضیح دادم، تاثیر قابلملاحظهای در روند بازار نخواهد داشت.»
شایان کرمی از دیگر کارشناسان حوزه بورس هم به همین موضوع از همین زاویه اشاره میکند. او البته به این مساله در ابتدای صحبتهایش میپردازد که بازار با این ابلاغیه احیا نمیشود اما این احتمال را میدهد که این موضوع باعث شود که تا حدودی «درخواست گرفتن اعتبار از سوی مشتریان بالا برود و در نهایت فشار فروش بازار را کمتر و از طرفی هم میتواند اگر شرایط بازار خوب بماند کمی در بهبود تقاضا اثر مثبت داشته باشد.» در نهایت بعد از این توضیحات هم کرمی باز روی این موضوع تاکید میکند که این ابلاغیه، تاثیر عمدهای روی بازار سرمایه نخواهد داشت.
او در پاسخ به چرایی این موضوع و تاکیدی که روی این مساله دارد، اینطور پاسخ میدهد که «حجم زیادی از نقدینگی از بازار سرمایه خارج شده است و این طرحها نمیتواند اثر بسزایی در روند بازار داشته باشد.»
شایان کرمی اما از زاویه تاثیر مذاکرات هستهای و رفع تحریمها بر بهبود روند بازار سرمایه به این مساله نگاه میکند. او در صحبتهایش به این موضوع میپردازد که چشم بازار و سرمایهگذاران به دوماه پایانی سالجاری است تا یک توافق صورت بگیرد و اگر این اتفاق بیفتد، دیگر بود و نبود تصمیمهای مقطعی و کوتاهمدت، در روند بازار تاثیرگذار نخواهند بود و خیلی از مسائل و مشکلات کلان و بنیادی که در بازار تاثیرگذار هستند، رفع خواهند شد.
رفع ابهامات و اثرات بنیادی در روند بازار تاثیرگذار است
«احیای تقاضا خوب است، اما باید فکری هم به حال عرضه شود.» این بخشی از پاسخ مهدی دلبری، کارشناس حوزه بورس در پاسخ به میزان تاثیر این ابلاغیه در احیای روند بازار سرمایه است. او به مساله عرضه در بازار سرمایه در صحبتهایش اشاره میکند و میگوید: «مشکلی که با عرضه داریم این است که نهادهای عمومی باید شناسایی سود کنند. در بودجه امسال شرکتهای سرمایهگذاری به مشکل برخوردهاند.»
نکته دیگری که این کارشناس بازار سرمایه در صحبتهایش به آن اشاره میکند بازدهی قیمتی است که به اعتقاد او «بهطور تاریخی همیشه سهبرابر سود سهام بازده قیمتی داشتهایم اما امسال شرکتها از بودجههایشان خیلی عقب هستند.» او در توضیح این مساله به این موضوع اشاره میکند که «شرکتهای سرمایهگذاریای که ۲۵ تا ۳۰درصد بازار را تشکیل میدهند از نظر بودجهای شرایط خوبی ندارند.»
دلبری همچنین به صندوقهای بازنشستگی اشاره میکند و میگوید که این صندوقها متاثر از تصمیمهای بودجهای هستند و وضع مالیات «قسمت خیلی زیادی از سود را از بین میبرد و تاثیر مستقیم خود را روی نهادهای تامیناجتماعی، سهام عدالت، بازنشستگی و... میگذارد.»
دلبری بعد از این توضیحات این موضوع را مطرح میکند که «با پمپاژ پول نمیشود دنبال تصمیمهای پایدار باشیم.» البته او به مساله کوتاهمدت بودن تصمیمها و تاثیر آنها اشاره میکند ولی به این نکته هم اشاره میکند که اگر تمام انرژی روی این تصمیمهای کوتاهمدت باشد، نمیتوان انتظار تغییر خاص و بنیادی در بازار را داشت؛ کما اینکه تصمیمهای کوتاهمدت گذشته هم نتوانست جلوی ریزشها را بگیرد.» او هم مثل حمیدرضا فاروقی و شایان کرمی به رفع مسائل بنیادی و تاثیرگذار در بازار سرمایه اشاره میکند. دو مسالهای که مهدی دلبری از آنها بهعنوان مسائل مهم و بنیادی در بازار نام میبرد، مذاکرات بینالمللی احیای برجام و بودجه هستند.
به اعتقاد او این دو مساله اگر رفع شوند، روند بازار خود به خود تغییر میکند اما باید بدانیم و متوجه باشیم که «قواعد معاملاتی جزو ابهامات و فضای تاثیرگذار در این شرایط بازار نیست اما به روانبودن بازار کمک خواهد کرد.» اما در صحبت از ابهامات و وضعیت شرکتها و صنایع، حمیدرضا فاروقی هم نیمنگاهی به گذشته و روند اتفاقاتی که برای بازار سرمایه افتاد، میاندازد و میگوید که «علتی که باعث شد بازار سرمایه در این مقطع روند منفیای را تجربه کند، بهطور کلی بحث ابهاماتی بود که درخصوص صنایع شرکتهای بورسی، قیمتگذاری، حوزه انرژی، صنعت بانکداری و سایر صنایع که نیاز به گرفتن افزایش نرخ داشتند و البته برخی دیگر از شرکتها که در واقع محصولاتشان جزو اقلام ارز ۴۲۰۰تومانی بود که هنوز معلوم نیست وضعیت این ارز به چه سمت و سویی میرود، وجود داشت.»
او بعد از این توضیحات خلاصهوار به این موضوع میپردازد که با رفع برخی از این مسائل شاهد بودیم که تا حدودی وضعیت مبهم بازار مرتفع شد و اوضاع بهتری پیدا کرد اما در نهایت «اصل و اساس موضوعی که میتواند به بازار سرمایه کمک کند، رفع ابهامات است، چون اولویتهای اصلی بحث شفافیت و رفع ابهامات در بازار و جلباعتماد سهامداران حقیقی است که در سطح کلان وجود دارد و با این حال تغییر دستورالعملها، قوانین و مقررات تاثیر آنچنانی در بهبود روند بازار سرمایه نخواهد داشت.»
تا عوامل کلان تغییر نکنند خبری از بهبود نیست
علی سخایی، کارشناس بازار سرمایه، ابلاغیه سازمان بورس را اتفاق جدیدی نمیداند. او این ابلاغیه را ترفندی میخواند که در گذشته هم مورد استفاده قرار گرفته بوده است. او هم مثل دیگر کارشناسانی که صحبت کردند، به نقش و اثرگذاری عوامل کلان در بهبود وضعیت بازار سرمایه کشور اشاره میکند که به اعتقاد او «تاثیری بهمراتب بالاتر و قدرت بیشتری در روند بازار و تصمیماتی که میتواند سمت تقاضا را افزایش بدهد دارند، بهطوریکه چنین تصمیمهایی میتواند در مقابل آنها بیاثر شوند.»
سخایی در توضیح این ابزار قدرتمند و اثرگذار به اولین موضوعی که اشاره میکند، فضای بلاتکلیفی در مذاکرات بینالمللی برجام است. او میگوید که هنوز معلوم نیست مذاکرات به نتیجه میرسد یا نه، هرچند فضای مثبتی در جریان است اما بازهم مشخص نیست که برای مثال وضعیت صادرات و ارتباط با بنادر تجاری، بیمه کشتیرانی و مسائلی از این دست به چه شکل است؛ برای همین فضا مبهم است و باید منتظر بود تا چند و چون این موضوعات مشخص شود. او در ادامه صحبتهایش به همگرایی بین نرخ دلار و شاخص بورس اشاره میکند.
طبق صحبتهای این کارشناس بازار سرمایه در گذشته شاهد این همگرایی بهخصوص در اواخر سال۹۸ و سال۹۹ بودیم اما امسال دیگر این همگرایی با وجود افزایش نرخ دلار در شاخص بورس وجود ندارد. سخایی بعد از این توضیحات به این موضوع میپردازد که بهصورت کلانتر چالشهای زیادی در صنایع بورسی را شاهد هستیم و میگوید: «در فصول سرد سال، شاهد قطعی گاز شرکتها و در تابستان هم شاهد قطع برق هستیم که وجود این ریسکها و افزایش آنها ریسک سرمایهگذاری را بالا میبرد.»
در نهایت او این عوامل را و همچنین پیشبینی این موضوع که ممکن است ایران تا سالهای آینده واردکننده گاز باشد، در عدمجذب سرمایهگذار خارجی تاثیرگذار میداند. «کمبود منابع و اجبار بانکها به تامین کسریبودجه و انتشار بسیار زیاد اوراق دولتی و خرید آنها» هم از دیگر موضوعاتی است که علی سخایی به آنها بهعنوان عوامل تاثیرگذار و قدرتمندتر از چنین تصمیمات مقطعی اشاره میکند.
به اعتقاد او «به منابع موجود در کشور اجازه داده نمیشود که در بازار سرمایه فعالیت کنند و کما اینکه شاهد تصمیمات مختلفی هم طی مدت زمان گذشته بودهایم که تاثیر خیلی کمی در بازار سرمایه داشتهاند و بهعنوان مسکن کوتاهمدتی عمل کردهاند که بازار را فقط چند روز سرپا نگاه داشتهاند و بعد هم در نهایت دوباره شاهد عرضههای آبشاری در بازار بودهایم.»
او در نهایت به این مساله میپردازد که مجموع این عوامل و موضوعات دیگر بازار را با اصطلاحی که او آن را ناکارآیی میخواند، مواجهه کرده است و به همین علت است که تاثیر اطلاعات و اتفاقات خوب در گزارشهای فصلی شرکتها را نمیتوانیم در سهمها مشاهده کنیم و خب، این کارشناس بورس هم مانند دیگر کارشناسانی که صحبت کردند، معتقد است که این ابلاغیه نمیتواند تاثیر چندانی در روند بازار سرمایه داشته باشد و میگوید: «همه این عوامل نوید اینکه این تصمیم بتواند تغییری در بازار ایجاد کند را نمیدهد، چراکه عوامل کلان تغییری نکرده است.»
با وجود صحبتهای کارشناسان درخصوص ابلاغیه جدید سازمان بورس اما چشم کارشناسان و فعالان بازار به سمت دیگری است. خیلی از آنها معتقدند که چنین تصمیمات و دستورات مقطعی در ماههای گذشته تجربه شده و فایده چندانی نداشته است و حتی عمر ماندگاریشان در بهبود بازار به چندماه قد نداده است. به اعتقاد آنها همانطور که در صحبتهایشان اشارهشده، تصمیمات کلان و بنیادی امروز مرهم زخمهای بازار سرمایه کشور است و نیاز به نوشدارویی ماندگارتر و قویتر از هر زمان دیگری است.