رضایت مندی مردم از وکلای مرکز بیش از وکلای کانون وکلا است
رضایتمندی مردم از مرکز وکلا خیلی بیشتر از کانون وکلاست؛ در استانها هیات مدیرههای کانون وکلا و مرکز وکلا با هم ارتباط صمیمانه دارند اما نمیدانیم در تهران چه دستهایی پشت کار است که اجازه نمیدهد که کانونیها با مرکز وکلا ارتباط خوبی داشته باشند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تسنیم؛ تحقق قانون، دادخواهی و دادرسی در طول تاریخ با یک مؤلفه همیشگی همراه بوده است، دفاع از حق. در حقیقت روند قضائی در تمام کشورها و جوامع با این هدف ایجاد شده است که حق به حقدار برسد و البته در عصر جدید، آشنایی با قواعد حقوقی و قوانین مختلف، وظیفهای است که وکیل بهعنوان یک بال فرشته عدالت بهعهده گرفته و در محاکم، رسالت حقخواهی را انجام میدهد.
اهمیت موضوع سبب شده تا کشورهای مختلف، "نهاد وکالت" را ایجاد کنند که ضمن ساماندهی امور مرتبط با آن، آموزش و تربیت وکیل را هم سازماندهی کند تا امر دفاع از حق از مسیر مقدس آن منحرف نشود.
نهاد وکالت در کشور ما هم بر اساس قوانین دارای دو مرجع است، یکی مرکز وکلای قوه قضائیه و دیگری کانون وکلای دادگستری؛ هر یک از این دو برای توانمندسازی کارکرد امر وکالت، تلاشها و اقدامات شایان توجهی داشتهاند؛ با این حال نمیتوان ادعا کرد که نهاد وکالت در ایران خالی از اشکال بوده است.
همیشه و بهویژه در سالهای اخیر، انتقادهایی به نهاد وکالت وارد شده است؛ از وکالت تضمینی تا شفاف نبودن حقالوکالهها، از مالیاتی که وکلا باید بپردازند و تحقق آن زیر سؤال است، از وکالتهای دوجانبه تا وجود رانت وکالتی و ... اشکالات عمدهای هستند که بارها از زبان مسئولان قضائی و مدیران مرتبط با مباحث بیان شده است.
یکی از مراجع تصمیمساز و تصمیمگیر در بحث وکالت، مرکز وکلای قوه قضائیه است که اخیراً "حسن عبدلیان پور" به ریاست آن منصوب شده است؛ پیش از او "علی بهادری جهرمی" این سمت را بهعهده داشت که سخنگویی دولت به او محول شد و حالا عبدلیانپور با سابقه وکالت و کار اجرایی در استان فارس، این مسئولت خطیر را بهعهده گرفته است.
گفتوگو را با موضوع هجمههای زیاد کانون وکلای دادگستری علیه مرکز وکلای قوه قضائیه شروع میکنیم؛ چرا این هجمهها وجود دارد؟
بله! شاید علت اصلی این است که چون آنها در عملکرد از مرکز وکلا عقب ماندهاند، این هجمهها را میکنند؛ دوستان ابتدا بیایند تنها بخشی از کاری که ما انجام دادهایم را انجام دهند و بعد خود را تنها متولی نهاد وکالت بدانند!
ادعا میکنند که ۱۰۰ سال قدمت دارند اما کاری که مرکز وکلا در سه سال اخیر انجام داده است را نتوانستهاند انجام دهند؛ این موضوع مورد اعتراف همه است؛ آقای عیسی امینی، رئیس سابق کانون وکلای دادگستری در صفحه شخصی خودش نوشت ما بهعنوان نهاد مدنی وظایفی داریم که نتوانستهایم آن را انجام دهیم؛ صراحتاً این موضوع را بیان کرد اما مرکز وکلا در کنار مردم بودن و با مردم بودن و از مردم بودن را افتخار خود میداند و در این راه، خدمات قابل دفاعی ارائه داده است.
مرکز وکلای قوه قضائیه نهادی است که از پس از تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت و این انتظار از آن میرود که بتواند نقشی متفاوت ایفا کند که در این راه موفق بوده است؛ برای نمونه در خصوص وکالتهای معاضدتی و تسخیری، عملکردی داریم که در نظام حقوقی ما بیسابقه است و مسئولان نظام این را میدانند؛ ما در نهاد وکالت روندی داریم و کارهایی را انجام میدهیم و به سمت و سویی میرویم که مقبول نظام و مردم است و کارنامه قابل دفاعی از خود بهجاگذاشتهایم و همین باعث شده که نهاد موازی ما آن را برنتابد.
نگاه جامعه به "وکلا" و نوع عملکردشان چندان مثبت نیست، علت این امر را چطور ارزیابی میکنید؟
بله؛ بخشی از این هجمهها به عملکرد وکلا باز میگردد؛ اگر هر بخشی از نظام قضائی که خوب کار نکند، مقداری از آن را شامل حال ما هم میدانند؛ انتقادات به این دلیل است که بخشی از دادگاهها و نهاد وکالت یا کارشناسی رسمی ما اشکالاتی دارد و در قالب انتقاد بیان میشود مثلاً رئیس قوه قضائیه روند کنونی کارشناسی رسمی را دارای اشکال میداند که درست است؛ همین اشکال اصلیترین و مهمترین معضل بخشهای دستگاه قضائی است و اگر این معضل را خوب مدیریت و عملکرد آن را بهتر کنیم، قطعاً نظام قضائی از آسیبها در امان خواهد ماند.
شما با کانون وکلا تقابل دارید؟
ما قصد تقابل نداریم و خوب میدانیم در مجموعه کانون، وکلایی هستند که در راستای نظام هستند ولی خُب، شاکلهای در این کانونها وجود دارد که رفتاری غیرمنطقی دارند مثلا از وکیلی که علیه نظام اقدام کرده بهبهانه استقلال وکلا، حمایت میکنند در حالیکه به موجب ماده ۲ قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت و ماده ۱۲۶ آییننامه اجرایی لایحه استقلال، پروانه چنین وکیلی باید ابطال شود؛ ما در این مباحث دچار اختلاف و مشکل هستیم اما در موضوعات صنفی، اختلافی نداریم؛ کما اینکه هم مرکز وکلا و هم کانون وکلا هر دو با طرح مجلس در خصوص کسب و کار دانسته شدن وکالت مخالف و منتقد آن بودند.
درسته! یکی از معدود جاهایی که با هم اختلاف نداشتهاید، مخالفت با "طرح تسهیل" بود که شرایط اعطای پروانه وکالت را تغییر داد؛ چرا مخالف طرح تسهیل بودید؟
عمده انتقادات به بحث تعیین ظرفیت و الزام آزمون وکالت برای قضات برمیگردد؛ اول اینکه هر فارغالتحصیل رشته حقوق با مدرک لیسانس بتواند وکیل شود، شدنی نیست! از طرفی الزام قضات به آزمون را هم تحقیر دستگاه قضا میدانم؛ برای نمونه، در یک شعبه دادگاه دو قاضی پیشکسوت و در آستانه بازنشستگی بودند که یک وکیل به شوخی و مزاح به آنها گفت به زودی کارآموز من خواهید شد! منظورش این بود که آن دو قاضی باید در آزمون وکالت شرکت کنند و در صورت پذیرفته شدن باید دوره کارآموزی وکالت را طی کنند؛ حالا خودتان ببینید که چطور این بند از طرح تسهیل میتواند وهن دستگاه قضا باشد.
یکی از موارد اختلافی شما با کانون، بحث استقلال وکیل است که قرائتهای متفاوتی دارید!
ما معتقدیم که استقلال وکیل به معنای عدم نظارت نیست؛ دوستان نهاد موازی این را قبول ندارند اما شما هر جای دنیا بروید، وکیل تحت نظارت است؛ در انگلیس و فرانسه که همیشه مورد مثال آقایان است، وکلا زیر نظر قوه حاکمه چه قوه قضائیه و چه وزارت دادگستری فعالیت میکنند؛ نمیتوان گفت که چون من مستقل هستم نباید بر من نظارت شود و این شدنی نیست.
اینطور برداشت میشود که علت اصلی پافشاری قوه قضائیه بر نظارت بر وکلا، وجود مشکلات در نهاد وکالت است، موضوعی که هم آقای محسنیاژهای و هم معاون اول قوه قضائیه و هم رئیس قبلی مرکز وکلا به آن اشاره داشتهاند؛ مشکلات چیست؟
من به ۲۰ سال قبل بازمیگردم که مرکز وکلای قوه قضائیه تشکیل شد، دلیل اصلی اقدام قانونگذار برای تشکیل این مرکز دسترسی آسان و راحت مردم به وکیل بود؛ اگر این جمله و هدف را دنبال و محقق کنیم، قطعاً تمام مشکلات نهاد وکالت برای مردم حل خواهد شد.
اگر به این مهم قائل شویم که مردم در هر مقام و رده و رتبهای بتوانند وکیل بگیرند و در محاکم از حق خودشان دفاع کنند، هدف ما محقق شده است؛ تلاش کردیم که به این امر برسیم و این را مستند داریم که در چند سال گذشته با توجه به افزایش کمی و کیفی وکلایی که جذب کردیم به این مهم نائل شدیم.
فلسفه وجودی مرکز هم همین بوده است و ما الان به جایی رسیدیم که وکلای ما به صورت خودجوش به دنبال ارتباط با مردم و ارائه مشاورههای حقوقی هستند؛ در زندانها حضور داریم و بیشتر وکلای معاضدتی و تسخیری از وکلای مرکز هستند حتی دادگاهها به این نتیجه رسیدهاند که وکلای ما علیرغم اینکه از نظر کمیت از وکلای کانون کمترند، مردمیتر و قابل دسترستر هستند اما باز هم به استاندارد جهانی و آنچه مد نظر قانونگذار و دستگاه قضائی است، نرسیدهایم و این را هم قبول داریم که بیش از اینها باید کار کنیم؛ ما در بحث کمیت تقریباً به نقطه مطلوب رسیدیم و در کیفیت هم در حال دستیابی به اهداف هستیم.
الان میزان صدور پروانه مرکز چند وکیل در سال است؟
در دو سال اخیر هر سال حدود ۷ هزار نفر با گزینش و آزمونهای خیلی سخت در کارآموزی وکالت مرکز وکلا پذیرفته شدهاند البته تأکید میکنم ما قرار نیست ماشین تکثیر پروانه وکالت باشیم بلکه میخواهیم مرجع آموزش و معرفی وکیل در تراز نظام جمهوری اسلامی باشیم.
به این دلیل بعد از اینکه آزمون کتبی را برگزار کردیم، پذیرفتهشدگان این مرحله را در آزمون حضوری و مصاحبه مورد سنجش قرار میدهیم که سختترین فرایند عرصه جذب وکیل است؛ این شیوه ما مورد قبول نهاد موازی نیست و همواره ما را مورد هجمه قرار میدهند که وکلای بیسواد جذب میکنید و این در حالی است که نهاد موازی ما یک آزمون برگزار و با دو استعلام کار را تمام میکند! اما ما بعد از قبولی در آزمون کتبی، کار اصلی را شروع میکنیم؛ در آزمون کتبی تا سه برابر ظرفیت قبولی داریم تا در مرحله حضوری، بهترینها و بادانشترینها را جذب کنیم.
هدف ما از این سختگیریهای زیاد، تربیت وکیل در تراز انقلاب اسلامی است؛ اگر مسئولی در مرکز وکلا باشد و این مهم مدنظر او نباشد خیانت کرده است چرا که وکیل باید در تراز انقلاب و جمهوری اسلامی باشد و این نکته، مورد نظر مسئولان قضائی است البته در میان وکلای کانون هم افراد زیادی هستند که در تراز انقلاب هستند و قابل احتراماند و ارتباط خوبی با هم داریم و در نظام صنفی هم به همدیگر کمک کردهایم.
پس تمامی وکلای کانون را به یک چشم نمیبینید؟
همیشه تأکید داشتهایم که درِ مرکز وکلای قوه قضائیه به روی تمامی وکلا چه مرکز و چه کانون باز است و مشکلات آنها را حل میکنیم و برای "وکیل به ما هو وکیل" احترام قائل هستیم؛ به شرط اینکه مقابل نظام نایستند و در راستای اهداف نظام و دستگاه قضائی کار کنند.
تا حالا پیشنهاد نشست مشترک با مسئولان کانون برای تعامل دادهاید؟
زمانی که در هیئت مدیره مرکز وکلای استان فارس بودم، این اتفاق افتاده بود؛ ما وکلا با هم دوست هستیم و در تمامی استانها به این شکل است که هیئت مدیرههای کانون وکلا و مرکز وکلا با هم ارتباط صمیمانه دارند اما نمیدانیم در تهران چه دستهایی پشت کار است که اجازه نمیدهد که کانونیها با مرکز وکلا ارتباط خوبی داشته باشند.
البته اعضای کانون وکلا گلههایی دارند از جمله اینکه دسترسی اعضای کانون به رئیس قوه بسته است! این محدودیت به مرکز وکلا مربوط است؟
به نظر من جلسات آنها بیشتر از مرکز وکلاست؛ در بحث کارشناسی رسمی هم برای کانون کارشناسان این دیدارها بیشتر بوده است؛ کارشناسان مرکز هنوز نتوانستهاند با آقای محسنیاژهای دیدار داشته باشند در حالیکه کارشناسان کانون تا حالا دو بار دیدار داشتهاند!
البته تقریباً با کانون کارشناسان مشکلی نداریم و جلسات خوبی برای رفع معضلات این حوزه داشتهایم؛ فقط نمیدانم که چرا کانون وکلا دنبال تاختن به مرکز و قوه قضائیه است، با این حال ما کار خود را انجام میدهیم و دنبال ارتقای سطح کمی و کیفی نهاد وکالت هستیم و هدف ما کسب رضای خداوند و مردم است که اگر اینچنین باشد حتماً اتفاق خوبی افتاده است؛ بررسیهای ما نشان میدهد که رضایتمندی مردم از مجموعه مرکز وکلا خیلی بیشتر از کانون وکلاست.