مذاکرات هسته ای ایران در وین به توافق خوبی منجر نمی شود
هفته نامه نیوزویک در مقاله ای به موضوع مذاکرات احیای برجام در وین پرداخته و با بدبینی در مورد آینده مذاکرات نوشته است: «مذاکرات هسته ای ایران در وین به توافق بهتر نخواهد رسید.»
به گزارش اقتصاد آنلاین، پایگاه اینترنتی هفتهنامه نیوزویک در مقالهای به نوشته جیکوب نایجل و مارک دوبوویتز نوشته است؛ مذاکرات هستهای در وین ادامه دارد، در حالی که آمریکاییها تلاش میکنند امکان دستیابی به توافق را حفظ کنند، ایرانیها در حال تنظیم لحن و سرعت مذاکرات هستند. اسرائیلیها هم- که این گفتگوها پیامدهای شدید امنیت ملی برای آنها در پی خواهد داشت – حواسشان، پرت اوج گیری کرونا و سیاست داخلی خودشان است.
دو مسیر موازی در وین وجود دارد: یکی بازگشت به توافق هستهای 2015 ، گرچه باید تاکنون مشخص شده باشد که این نتیجه، تقریباً غیرممکن است. مسیر دیگر تمهید موقتی است که در آن تهران با توقف محدود برخی فعالیتهای هستهای خود در ازای سرازیری میلیاردها دلار در نتیجه رفع تحریمها توافق میکند. مقامات اسرائیل از واشنگتن خواستهاند مانع استراتژی ایران برای کاهش سرعت مذاکرات شوند. این استراتژی به تهران اجازه میدهد تواناییهای خود را توسعه دهد و به وضعیت «آستانه هستهای» نزدیک شود.
زمانی که این اتفاق بیفتد، هیچ کشوری قادر نخواهد بود از توسعه سلاحهای هستهای آن جلوگیری کند. تاکنون، پاسخ آمریکا به درخواست اسرائیل، ادامه گفتگوی بیهوده بوده است. رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، آنقدر مشتاق دستیابی به توافق است که حتی از مجازات ایرانیها به علت نقض توافق 2015 و معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای یا به علت عدم همکاری با بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) هم خودداری میکند.
ریچارد نفیو، معاون ارشد او و دو نفر دیگر، به علت اختلاف نظر با استراتژی رابرت مالی این تیم را ترک کردند. در حالی که تمرکز مذاکرات کنونی بر بازگشت به برجام است، اما هیچ بازگشت به توافقی نیست که به طور موقت، ایران را 12 ماه از اورانیوم لازم با درجهبندی تسلیحاتی دور نگاه دارد و سپس به برنامه هستهای امکان گسترش بیشتر را بدهد. با توجه به پیشرفتهای هستهای ایران، امروز حتی آن هدف 12 ماهه هم دیگر امکانپذیر نیست. تهران، همه محدودیتهای موقتی را نقض کرده است و میتواند به راحتی به توسعه تسلیحات هستهای، پس از انقضای محدودیتهای اصلی توافق 2015 بازگردد.
بخش عمده این توسعه هستهای- از جمله توسعه مواد شکافتپذیر، غنیسازی اورانیوم تا 20 و سپس 60 درصد، بهرهبرداری از سانتریفیوژهای پیشرفته و توسعه فلز اورانیوم برای استفاده در کلاهک هستهای- از زمان ترک کارزار فشار حداکثری ترامپ از سوی بایدن اتفاق افتاده است. توافق موقت اخیری که روسیه با موافقت مالی به ایرانیان پیشنهاد کرده بود، شامل توقف غنیسازی 60 درصدی (نزدیک به درجه تسلیحات) و رقیقسازی یا صادرات آن مواد غنیشده به روسیه بود.
این توافق پیشنهادی، ادامه غنی سازی 20 درصد را بدون انباشت اورانیوم جدید و حفظ ذخایر موجود مجاز میداند. سانتریفیوژهای پیشرفتهای که بر خلاف توافقنامه 2015 نصب شدهاند، نابود یا احتمالاً پیاده نمیشوند. به احتمال زیاد، آنها در زیر مهر و موم آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نصب شده و آماده از سرگیری عملیات هستند. به احتمال زیاد در شرایط مهر و موم آژانس بین المللی انرژی اتمی در حالت نصب باقی میمانند و آماده از سرگیری عملیات میشوند.
در مقابل ایران 8 تا 10 میلیارد دلار، پول نفت بلوکه شده در کره جنوبی و ژاپن را دریافت خواهد کرد. این مساله، ذخایر ارزی قابل دسترس ایران را از 4 میلیارد دلار به 12 تا 14 میلیارد دلار افزایش میدهد، اقتصاد بیمار آن را نجات می دهد و پول صندوق جنگ در حمایت از گروههای مختلف را فراهم می کند؛ به علاوه، خریدهای اخیر چین از نفت ایران که موجب رشد اقتصادی جزئی شده است.
سپس بحث توسعه سامانههای تسلیحات هستهای مطرح میشود. هنوز مشخص نیست چقدر طول میکشد تا ایران، یک وسیله ابتدایی منفجر کند یا کلاهک هستهای برای نصب روی موشکهای دوربرد یا پهپادها بسازد. تخمینها بازه زمانی شش ماهه برای آزمایش و یک تا دو ساله را برای ساخت یک موشک با کلاهک هستهای برآورد می کنند. مذاکرهکنندگان ایرانی به عنوان بخشی از مذاکرات کنونی، خواستار توقف هر گونه تحقیقات جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد مواد هستهای اعلام نشده و تعهد به عدم بازگشایی تحقیقات قبلی شدند. در مقابل طرفین در حال بحث در مورد توقف تحقیقات هستند.
گرچه میتوان این توافق را نوعی مصالحه دانست اما چنین توقفی، آسیب جدی به توانایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای بررسی برنامه هستهای ایران وارد میکند. چنین تصمیمی، رژیم نظارت و راستی آزمایی بیسابقه و مداخله جویانهای را که دولت اوباما وعده داده بود، نتیجه توافق 2015 باشد، تضعیف خواهد کرد. علاوه بر تمام این امتیازات خطرناک، رابرت مالی تمایل خود را برای لغو همه تحریمها «ناسازگار با برجام» پنهان نکرده است.
در واقع، او قصد دارد تمامی محدودیتهای طراحی شده برای مقابله با تروریسم و فعالیتهای موشکی ایران، از جمله تحریمهای بانک مرکزی، شرکت ملی نفت و بسیاری دیگر از موسسات مالی و نهادهای مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را لغو کند. حذف سپاه از فهرست سازمان های تروریستی خارجی نیز ممکن است در آینده نزدیک مطرح شود. چه روند وین به «بازگشت» به برجام یا یک توافق موقت بیانجامد، این یک توافق «کمتر برای بیشتر» خواهد بود که شامل محدودیتهای هستهای بسیار کمتری نسبت به توافق 2015 میشود و این کاهش تحریم به ارزش ده ها میلیارد دلار را برای ایران به ارمغان خواهد آورد.
در پاسخ به کسانی که استدلال میکنند این یک معامله «کمتر برای زمان» است باید بگوییم، واقعیت آن است که زمان به نفع ایران است. هر توافقی که صورت بگیرد، ایران با رفع محدودیتهای کلیدی، از رشد مالی برخوردار خواهد شد. اگر ایران وقت بگذراند، میتواند یک برنامه هستهای در ابعاد صنعتی گسترده در چندین تأسیسات مستحکم پراکنده، با انفجار هستهای صفر و قابلیتهای آسانتر و پیشرفته با موتور سانتریفیوژ ظاهر شود. بدتر از آن، رفع تحریمها اقتصاد ایران را در برابر تحریمهای احتمالی آتی مقاوم می کند و تهران درآمدهای بادآورده پیش رو را به ایجاد قابلیتهای نظامی و موشکی متعارف مرگبارتر، تبدیل و از نیروهای نیابتی خود حمایت مالی خواهد کرد.
بحث در مورد اینکه توافق موقت ارائه شده به ایران، پیشنهاد آمریکا یا روسیه بوده است، موضوعیت ندارد. مهم آن است که تیم مذاکره کننده ایالات متحده آمریکا، اغلب مفاد این توافق را تایید کرده است. ایرانیها با این فرض که با ناامید شدن روزافزون مذاکرهکنندگان آمریکایی، امتیازات بهتری دریافت خواهند کرد، آن را رد کردند. تهران همیشه میتواند به عنوان برگ برنده به طرح روسیه بازگردد. هر توافقی که از وین حاصل شود، بدتر از توافق فاجعهبار 2015 خواهد بود و پیام آن به بازارها این خواهد بود که تجارت با ایران، قابل قبول است و تهران در حالی که به توسعه هستهای خود مشروعیت میبخشد، نقض عهدهای خود را «تطهیر» خواهد کرد. توافق موقت سه تا شش ماه زمان را برای دستیابی به توافق دیگر در نظر گرفته است.
اما توافقهای موقت میتوانند دائمی شوند؛ بهویژه آنکه حواس دولت بایدن، پرت سایر بحرانهای سیاست خارجی در اوکراین و چین است. اسرائیل از دولت بایدن خواسته است به سیاست فشار حداکثری بازگردد و اعتبار تهدید نظامی خود را تقویت کند. از ما نشنیده بگیرید اما ایرانیها معتقدند آمریکا ضعیف است و حمله نخواهد کرد. آنها همچنین معتقدند اسرائیل به تنهایی توانایی حمله ندارد.
هفتههای آینده، تعیین کننده خواهد بود. در کنگره، جمهوریخواهان به صراحت اعلام کردهاند که تنها یک معاهده جامع که راههای ایران برای دستیابی به سلاحهای هستهای را برای همیشه مسدود کند، از حمایت دو حزب برخوردار خواهد شد. بدون چنین معاهدهای، آنها متعهد میشوند همه تحریمها را مجدداً اعمال کنند و با تغییر قدرت در واشنگتن، به سیاست فشار حداکثری بازگردند. اسرائیل اما نمیتواند صبر کند. کاملاً روشن است که اگر به زودی، گامهای مهمی برداشته نشود، هیچ کشوری قادر نخواهد بود ایران را از تولید سلاح هستهای باز دارد.