همه شرایط هم به نفع ساکن کاخ کرملین نیست
نشریه انگلیسی اکونومیست، در آستانه مذاکراتی که هفته آینده بین روسیه، آمریکا و ناتو برگزار خواهد شد، نگاهی انداخته است به رفتار پوتین و تقابل روسیه با اوکراین.
به گزارش اکونومیست، این مذاکرات در شرایطی شکل میگیرد که صدهزار نیروی روس قصد هجوم به خاک اوکراین را دارند. آنچه در خطر است، آینده کشوری است که خود را بیش از پیش بهعنوان بخشی از جهان غرب میداند و در عین حال، نقشی است که آمریکا بهعنوان تکیهگاه امنیت اروپا ایفا میکند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دنیای اقتصاد، با اوجگیری بحران، ریسک اشتباه محاسباتی در حال افزایش است. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه پیشتر تقاضاهای خود را اعلام کرده است. او میخواهد اتحاد حاصل با همه کشورگشاییهای آینده روسیه –در هر جایی نه فقط با دو عضوسابق اتحاد جماهیر شوروی، اوکراین و گرجستان- موافقت کند.
او میخواهد آمریکا از حمایت متحدان دارای تسلیحات اتمی تاکتیکی و موشکهای کوتاهبرد و میانبرد خود دست بردارد و روسیه میخواهد در زمینه اعزام نیرو و فعالیتهای نظامی در بخشهای شرقی سرزمینهای عضو ناتو و همچنین در زمینه همکاری نظامی با همه اعضای اتحاد جماهیر شوروی سابق، حق وتو داشته باشد. این درخواستها انقدر نامعقول است که ممکن است به معنای واقعی پیشنویس اولتیماتومی باشد که باید رد شود تا دستاویزی برای حمله بعدی به اوکراین فراهم شود.
اگر پوتین قصد حرکت به سمت جنگ را داشته باشد، هیچچیز نمیتواند مانع او شود. اما دیپلماسی قدرتمند میتواند او را متوقف کند و از فروپاشی درازمدت روابط بین روسیه و غرب جلوگیری کند. شاید پوتین تمایل دارد ناتو را دچار نفاق و تضعیف کند و دشمنی در خارج داشته باشد تا سرکوبهای داخلی را توجیه کند. پوتین بهخاطر نظم امنیتی که روسیه پس از جنگ سرد آزادانه پذیرفته بود، متاسف است.
امروز او بر این باور است که روسیه قدرتمندتر و آمریکا در حال افول است و از سوی چین به چالش کشیده شده است. به هر دلیلی که باشد، به نظر میرسد او عجله دارد میراث خود را با احیای حوزه نفوذ روسیه بر جای گذارد. در این مسیر بعضی شرایط هم به نفع او هستند. او از مزیت یک مهاجم برخوردار است؛ به این معنی که کنترل برنامه زمانی و ابعاد یک حمله، در صورت شکلگیری، در دستان اوست. همه به این واقعیت واقف هستند که اوکراین برای او مهمتر است تا برای هریک از کشورهای عضو ناتو. این به آن معناست که غرب برای دفاع از آن نیرو نخواهد فرستاد.
اما همه شرایط هم به نفع او نیست. اوکراین جمعیتی برابر با عراق دارد. گرچه نیروهای روسیه باید قادر باشند در نبرد آن را شکست دهند، اما نگه داشتن حد و مرز سرزمین در آنجا هزینه گزافی در پی خواهد داشت؛ بهویژه اگر مردم اوکراین دست به شورش بزنند. مشکل دیگر پوتین این است که تهاجم پوتین ناتو را متحدتر کرده و به آن هدف جدیدی داده است. اولتیماتوم او در کنار تمایلش برای مشاهده افزایش قیمت گاز روسیه در اروپا در ۲۰۲۱ زیر پای افرادی را که خواستار روابط نزدیکتر با کرملین بودند، خالی کرد.
آمریکا با به اشتراکگذاری اطلاعات کامل درباره تعداد زیاد نیروهایی که در نزدیکی مرز اوکراین تجمع میکنند، به مقاومسازی اروپاییها کمک کرد. غرب باید در مذاکرات هفته آینده دو هدف را دنبال کند: اجتناب از جنگ در اوکراین در صورت امکان و افزایش امنیت اروپاییها.توقف یورش روسیه شامل تهدید آن به تحریمهای شدید اقتصادی و همچنین کمکرسانی و ارسال تسلیحات دفاعی برای کمک به غیرقابل هضم شدن اوکراین برای روسیه است. همزمان، غرب میتواند به پوتین اطمینان دهد و بهطور شفاف بیان کند که اگرچه روسیه بهطور رسمی هیچ حق وتویی درباره پیوستن اعضا به ناتو ندارد، اما هیچیک از دو کشور اوکراین و گرجستان هم در راه پیوستن به ناتو نیستند.
اگر هدف دوم مذاکرات، افزایش امنیت اروپا، درست محقق شود، میتواند همچنین تنشها بر سر اوکراین را کاهش دهد. گرچه برخی از تقاضاهای روسیه میتوانند اروپا را آسیبپذیر کنند، اما دیگر تقاضاها میتواند اساس مذاکراتی باشند که میتواند هر دو طرف را متنفع کند.یک توافق منطقه ای در زمینه اعزام نیروهای موشکی را در نظر بگیرید یا راهکارهای اعتمادسازی تا فعالیتهای نظامی کمتر تهدیدکننده شوند.موضوعاتی که میتوانند مورد بحث قرار گیرند کم نیستند. از موضوع قطب گرفته تا امنیت سایبری و فناوریهای جدید موشکی.حتی اگر مذاکرات شکست هم بخورد، ناتو میتواند در برابر تهدیدی که با آن مواجه است، قدرتمندتر متحدتر و شفافتر شود.