آخرین جزییات پروژه کریدور بادی شرق
مشاور وزیر نیرو در امور بینالملل با تشریح آخرین جزئیات پروژه کریدور بادی شرق، گفت: باید بدانیم که به دلائل متعدد در ارتباط با کشورهای غربی، منافع زیادی به دست نخواهیم آورد و رویکرد اصلی باید نگاه به کشورهای منطقه باشد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فارس، موقعیت جغرافیای انرژی و آب ایران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا زیرساختهای حوزه آب و برق در کشور ما در مقایسه با کشورهای همسایه با اختلاف قابل توجهی برتر است. برای مثال در شرایطی که نزدیک به ۱۰۰ درصد شهرها و روستاهای کشور از زیرساخت برق استفاده میکنند، در بسیاری از کشورهای همسایه استفاده از برق پایدار در حد آرزو است.
در کشور عراق چندین هزار مگاوات اختلاف میان مجموع تامین برق به اضافه واردات با پیک مصرف برق وجود دارد. این یعنی یکی از کشورهای همسایه ما در حداقلیترین حالت با عدد قابل توجهی کمبود برق مواجه است.
در شرایطی حداقلیترین زمان نیاز به برق را در کشور عراق در نظر بگیریم و از طرفی دست پایین ترین تعرفه صادرات برق نیز در نظر گرفته شود، یک بازار حداقل ۲ میلیارد دلاری برای صادرات برق را در کنار کشور به عنوان یکی از همسایگان وجود، شرایط بیان شده در سایر همسایههای کشور از جمله افغانستان نیز برقرار است و صادرات برق به این کشورها میتواند زمینه شکوفایی اقتصاد کشور را به وجود بیاورد.
تغییر رویکرد دولت سیزدهم پیرامون مسئله انرژی در صورتی که با استفاده از تقاضای برق همسایههای کشور از جمله عراق و افغانستان همراه شده و ظرفیتهای تولید انرژی از جمله کریدور بادی شرق کشور فعال شود، میتواند زمینه تبدیل ایران به قطب انرژی منطقه را مهیا کند.
علاوه بر این در حوزه دیپلماسی آب نیز، سالهای اخیر فشار گستردهای به مناطق مرزی کشور در نتیجه رعایت نشدن حقآبهها به خصوص در مرز شرقی ایران به وجود آمده و همین مسئله اهمیت دیپلماسی در حوزه آب را بیشتر از گذشته نشان میدهد.
در همین راستا، به منظور بررسی پیرامون جزییات برنامه دولت سیزدهم در حوزه دیپلماسی برق و آب کشور به سراغ محمدعلی فرحناکیان، مشاور وزیر نیرو در امور بینالملل رفتیم تا با وی به گفتوگو بنشینیم.
مشروح بخش اول این گفتوگو در رابطه با دیپلماسی برق به شرح ذیل است:
واکاوی رویکرد دولت سیزدهم در دیپلماسی انرژی
** به نظر میرسد، رویکرد دولت سیزدهم پیگیری مسئله دیپلماسی اقتصادی با محوریت کشورهای منطقه است، از طرفی هم در حوزۀ آب و هم در بخش برق یک ظرفیت ژئوپلتیکی وجود دارد که میتوانیم به قطب انرژی منطقه تبدیل شویم. به نظر شما رویکرد دولت سیزدهم در وزارت نیرو به چه شاخصهایی میانجامد و مصداق آن به چه نحوی پیادهسازی میشود، به طور جامعتر برنامۀ وزارت نیرو برای امور بینالملل به چه صورت است؟
فرحناکیان: به نظر بنده به عنوان کسی که چند سال در بخشهای فنی بودم و چند سال هم در امور بینالملل بودم، بسیار رویکرد درستی است و ما در هر حال باید بدانیم که به دلائل متعدد در ارتباط با کشورهای غربی، منافع زیادی به دست نخواهیم آورد و رویکرد، نگاه به کشورهای منطقه باید باشد. تجربه نشان داده است که در یکی دو دهۀ گذشته بیشترین آوردۀ صادرات غیرنفتی که ایران داشته به کشورهای منطقه بوده است پس طبق تجربه و ارزیابی، کار عاقلانه این است که به سمت همین کشورهای منطقه برویم. خیلی از آنها با ما اشتراکات بسیار فرهنگی، نژادی، تاریخی، دینی و سیاسی دارند. در حوزۀ دیپلماسی اقتصادی موارد متعدد در حوزۀ اقتصاد مطرح میشود که یکی از مهمترین این موارد دیپلماسی انرژی است. این مسئله مشتمل بر نفت و گاز و فرآوردههای نفتی است و هم شامل برق و آب میشود.
خوشبختانه موقعیت کشور ما به گونهای است در شاهراه مواصلاتی حمل و نقلی و انرژی دنیا هستیم و هم از لحاظ توان فنی مهندسی و تخصصی در سطح خوبی هستیم. نه بر اساس صحبتهای ما بلکه بر اساس گزارشات بینالمللی مانند IEA و مراجع معتبر دیگر رتبۀ ایران در تولید برق بین ۱۴ تا ۱۶ است و در حوزۀ برق حرارتی هم رتبۀ یک رقمی داریم و این نکته بسیار قابل توجه است که به یک خودکفایی تقریباً صددرصدی رسیدیم که پتانسیل بسیار خوبی است.
بنابراین موقعیت ما، توان تخصصی و وجود منابع فسیلی در کنار اتصال شبکۀ برق به کل کشورهای همسایه یک ظرفیت بزرگی ایجاد کرده است که فقط ظرفیت اقتصادی نیست و حتی ظرفیت امنیتی و سیاسی است. در واقع هر کشوری وقتی با کشورهای همسایهاش تبادل پیدا کرد فقط اقتصادی نیست و شامل امنیت و سیاست هم است. خوشبختانه ما با تمام کشورهایی که مرز خشکی داریم، اتصال شبکه برق هم داریم. از طرفی وزارت نیرو درحال حاضر دنبال این است که کریدورهای انرژی شامل کریدور شمال به جنوب و هم کریدور شرق به غرب در منطقه راه بیاندازد.
** زمانی که از کریدور صحبت میکنید، مسائل زیادی به ذهن میآید، منظور شما از کریدور انرژی به طور واضح چیست؟
فرحناکیان: منظور از کریدور ایجاد زیرساخت تبادل انرژی الکتریکی است. غیر از مزایایی که ذکر کردم یک مزیت مهم دیگر که وجود دارد این است که با این کار میتوانیم تبادل فصلی ایجاد کنیم. مثلا فرض کنید پیک مصرف برق در تابستان است و زمستانها شاید حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد ظرفیت تولید برق مازاد به صورت رزرو است و حتی گاهی اوقات مصرف به ۵۰ درصد مصرف تابستان هم میرسد که ۲۰ درصد ظرفیتها در حال اورهال و تعمیر اساسی است و ۲۰ تا ۳۰ درصد آزاد است که در کل این ظرفیت تولید برق را داریم. حالا پیک مصرف برق سوریه در زمستان است که اگر شبکۀ برق ما به سوریه و لبنان وصل شود به راحتی میتوانیم با مازاد برق تولیدی خودمان به این کشورها هم برق صادر کنیم. از طرفی کشوری مانند روسیه که ظرفیت شبکۀ آن چندین برابر ما است، پیک برقشان در زمستان است و ممکن است در تابستان مازاد داشته باشد که میتوان تابستان از آنها برق گرفت و در زمستان این برق را پس داد. غیر از این تبادل فصلی و مزایای دیگر، اگر شبکهها به هم متصل شود قابلیت اطمینان شبکه هم خیلی بیشتر میشود.
محدودیتهای زیرساختی عامل عدم استفاده از حداکثر ظرفیت دیپلماسی برق
** در فضای کارشناسی این عقیده وجود دارد که یکی از گزینههای تأمین ناترازی برق واردات برق یا به نوعی اتصال شبکه به کشورهای همسایه است. از طرفی میبینیم که در تابستان نزدیک به ۱۴ هزار مگاوات و در زمستان حدود ۴ هزار مگاوات ناترازی داریم و این ناترازی مساوی است با محدودیت برای صنایع و بخش خانگی. وقتی این راهکار وجود دارد که با استفاده از تبادلات برق این نیاز پاسخ داده شود، چرا از آن استفاده نمیشود؟
فرحناکیان: اگر منظور شما تبادل انرژی است که از لحاظ اقتصادی الان تبادل انرژی به نفع ما است و هم اینکه طبق مطالعات بر اساس آمارهای دقیق واردات یک کیلووات ساعت برق به جای خاموشی صنایع و تولید همان یک کیلووات ساعت برق در داخل، بسیار بسیار ارزانتر محسوب میشود و خسارت تولید در داخل خیلی بیشتر است و وارد جزییات عددی آن نمیشوم. در هر حال خیلی به نفع ما است که در شرایط نیاز از واردات انرژی استفاده کنیم. حالا سوال اینجاست که چرا این کار انجام نمیشود و پاسخ آن دو دلیل است یکی اینکه کشورهای همسایۀ ما که ظرفیت صادرات برق داشته باشند خیلی محدود است و خود ما قدرت اول برق منطقه هستیم و حتی برخی کشورهای همسایه هستند که پیک مصرف برق آنها هزار مگاوات است یا برای مثال میانگین تولید انرژی الکتریکی ما روزانه بالای یک میلیارد کیلووات ساعت است یعنی سالی حدود ۳۶۰ میلیارد کیلووات ساعت، درحالی که کشور همسایه داریم که کل مصرف سالانۀ آنها ۵ میلیارد کیلووات ساعت نمیشود. در نتیجه چون قدرت اول هستیم ظرفیتی که بتواند کشور ما را تأمین کند نیست.
دومین دلیل این است که ظرفیت اتصالاتی که با کشورهای همسایه داریم محدود است. مثلا فرض کنید کشوری وجود دارد که بتواند ۲ برابر ظرفیت صادرات فعلیاش به کشور ما برق صادر کند ولی اتصالات پاسخگو نیست و نمیتوان این برق را وارد کرد یا برعکس اگر کشوری بخواهد مثلا ۴ برابر برقی که از ما میخرد را وارد کشور خود کند، اتصالات اجازۀ چنین کاری را نمیدهد و خط و پست نیست. این عدم تناسب ظرفیتهای تولید و مصرف برق با انتقال برق، کمترین تقصیر به عهدۀ ایران است چراکه ما تأسیسات و پستهای برق را تا مرز بردیم ولی طرف دیگر این کار را انجام نداده است.
مثلا از سال ۲۰۰۷ که به مرز ترکمنستان تأسیسات را بردیم ولی ترکمنستان این عمل متقابل را انجام نداده یا یکی از شهرهای پاکستان که آنها هم از سال ۲۰۰۹ که با یک شرکت ایران قرارداد داشتند که شهر پولان را به بندر گوادر وصل کنند که ظرفیت صادرات ما ۴ برابر بشود ولی به تحریمها خوردیم و شرکت ایرانی نتوانست یک سری ضمانتنامه بانکی تامین بکند و بانک پاکستانی هم گفته که تامین مالی نمیکند. ما الان شدیدا در حال پیگیری این قضایا هستیم تا ظرفیتها را گسترش دهیم.
** با توجه به برنامههای اتصالی که وجود دارد، ظرفیت تبادل در تابستان سال آینده میتواند بخشی از ناترازی ما را جبران کند؟
فرحناکیان: پروژههای برق چه در حوزۀ تولید و چه در حوزۀ انتقال زمانبر است یعنی اگر الان تصمیم بگیرید یک نیروگاه گازی که طراحی مهندسی آن کامل انجام شده و پول هم داشته باشید و تمام تجهیزات را هم خریده باشید، بسازید حداقل ۱۸ ماه زمان لازم دارد که در نیروگاه سبلان اردبیل این اتفاق افتاد و حداکثر تا ۲.۵ سال هم ممکن است طول بکشد. در حوزۀ انتقال هم همینطور است. این طرحهایی که متوقف شده اگر همین الان شروع شود، کما اینکه همین ماه درحال شروع شدن است، به تابستان سال آینده وصال نخواهد داد و معمولاً بیش از یک سال طول خواهد کشید.
** شما گفتید که تأسیسات را تا لب مرز بردید و طرف مقابل گاهی براساس تفاهم عمل نمیکند، به نظر میرسد کار ویژۀ دیپلماسی انرژی دقیقاً همین جا است. ممکن است توضیحاتی در رابطه با اقدامات انجامشده دربارۀ عدم تمایل طرف مقابل و نقش دیپلماسی در این حوزه بدهید؟
فرحناکیان: من اینطور پاسخ میدهم که چطور میتوانیم هزینههای طرف مقابل که در اثر تحریمها افزایش پیدا کرده را کم کنیم. خوشبختانه کارهای خوبی در این حوزه انجام شده است، به عنوان مثال یکی از کشورهای همسایۀ ما قرار بوده یک خط برقی بکشند و پیمانکار هم یک شرکت ایرانی بوده و به خاطر تحریم بانکها تأمین مالی نکردند ولی صنعت برق توانسته از مراجع بالادستی کشور مجوزهایی بگیرد که حتی از محل منابع داخلی خودش کمک کند تا آن خط ساخته شود.
شرکتهای دولتی اجازه ندارند از پول دولت در خارج از کشور هزینه بکنند. پس از بعد داخلی دنبال مجوزها رفتیم و کار را پیگیری کردیم و از بعد دیپلماسی اقتصادی و خارجی هم مذاکرات متعدد انجام دادیم که کرونا کمی شرایط را تحت تأثیر قرار داد ولی با ویدئو کنفرانسهای متعدد توانستیم مسئولین ارشد و سفیر کشور را دعوت کنیم، انشاالله ظرف یکی دو هفتۀ آینده هم هیئتهایی میآیند که کار عملیاتی انجام دهند.
آخرین جزییات از پروژه کریدور بادی شرق کشور
** کریدور بادی شرق ایران واقع در مرز بین کشور ما و افغانستان ظرفیت بکر و وسیع بادی است و در آخرین اقدامات قرار بود مطالعات آن توسط طرف ایرانی انجام شود و این کریدور مورد استفاده قرار بگیرد. اگر ممکن است، پیرامون آخرین اقدامات در مورد این موضوع توضیح دهید؟
فرحناکیان: یکی از بزرگترین مزارع بادی خشکی دنیا بین ایران و افغانستان است که قریب ۸۰ درصد آن هم در افغانستان قرار دارد. در واقع توربینهای بادی و مزارع بادی کلاسهای مختلفی دارد، اینکه سرعت باد چقدر باشد و سایر دلایل از عواملی است که ظرفیت یک منطقۀ بادی را مشخص میکند و ظرفیت سهلالوصول این منطقه بیش از ۲۰ هزار مگاوات است.
خوشبختانه معاون رییسجمهور افغانستان در دولت قبل سفری به تهران داشتند که این موضوع را برای ایشان ارائه دادیم و خیلی استقبال کردند، منتها بدنۀ دولت قبلی آمریکایی بود و آنها استقبال نکردند، حتی ما اعلام آمادگی کردیم که مطالعات را توسط شرکتهای ایرانی با هزینۀ بسیار بسیار پایین انجام بدهیم. دولت قبلی افغانستان علاقمند بود که پای غربیها را به این پروژه باز کند و با طرفهای آلمانی صحبت کردند و یک جلسهای هم مقامات وزارت نیروی ایران و شرکت برشنای افغانستان و مقامات آلمانی زیمنس بودند که قرار بود آلمانیها برای مطالعات سرمایهگذاری بکنند و به نحوی تلویحاً پیشنهاد ایران را دور زدند که بعد هم دولت افغانستان عوض شد.
بنده چندی پیش پیش سفری به کابل داشتم و با مسئول جدید شرکت برق افغانستان صحبت کردم و این پروژه را معرفی کردیم که استقبال هم کردند. ما در هر حال اعتقادی هم بر اساس مبانی دینی و هم بر اساس مبانی امنیتی داریم که توسعه و رفاه اینطور نیست که یک کشور کامل توسعه پیدا کند و کشور همسایۀ آن از آن پیشرفتها بیبهره باشد. درحال حاضر شاخصهای آب و برق در ایران جزو شاخصهای برتر دنیا است که میخواهیم بر اساس حسن نیتی که گفتم این شاخصها را به افغانستان منتقل کنیم. وزیر آب و برق افغانستان آقای جمال محرابیان به عنوان اولین وزیر افغانستان در دولت طالبان بود که به تهران آمد و وزیر نیروی ایران هم این موضوعات را با ایشان طرح کردند و از طرح استقبال شد.
واقعاً اگر مقامات افغانستان توجه کنند، این موضوع میتواند پایهای برای امنیت و رشد اقتصادی آنها باشد که بدون مصرف یک قطره سوخت، چند هزار مگاوات برق تولید کنند. الان پیک برقی که در افغانستان تأمین میشود حدود ۱۰۰۰ مگاوات است و نیاز فعلی مصرف افغانستان حدود ۵ تا ۶ هزار مگاوات است. اگر دولت فعلی افغانستان بتوانند این مزرعه را راهاندازی کنند نه تنها نیاز فعلی آنها برطرف میشود بلکه میتوانند صنایع خود را توسعه دهند و از مازاد تولیدی برق هم استفاده کنند و زیرساخت توسعۀ کشور خود را فراهم کنند. در حال حاضر آینده این موضوع را روشن میبینیم و حتی بر اساس حسن نیت و برادری با ملت افغانستان این پیشنهاد را دادیم که میتوانیم شبکۀ قوی برق ایران را بهعنوان پشتیبان قرار دهیم. شما میدانید که در کل دنیا قابلیت اطمینان برق تجدیدپذیر پایین است، مثلا اگر مصرف شبکهای ۵۰ هزار مگاوات است، حداکثر ۲۵ درصد را به تجدیدپذیر تکیه میکنند و ۷۵ درصد را حتما از برقهای دیگر خصوصاً حرارتی تأمین میکنند. ما برای افغانستان میتوانیم این نقش را داشته باشیم که شبکۀ قوی ۸۶ هزار مگاواتی ایران را پشتیبان این شبکه قرار دهیم و آنها بدون هیچ سرمایهگذاری دیگری از شبکۀ برق بهره ببرند.
*نامههای متعدد رسمی ایران برای توسعه زیرساخت برق افغانستان
** کارشناسان عقیده دارند که اگر ایران علاوه بر اینکه منبع برق برای افغانستان ایجاد میکند، یک شبکۀ برق هم برای افغانستان ایجاد میکرد حتی با تأمین مالی از طریق بورس یا بانکی یا حتی خط اعتباری، میتواند خیلی برکات داشته باشد. این مسئله هم برای عراق قابل بحث است هم برای افغانستان. آیا تا به حال در رابطه با این موضوع تصمیمی گرفته شده است؟
فرحناکیان: بله خوشبختانه بخش برق توانسته خیلی مجوزها از مراجع بالادستی بگیرد که خودش سرمایهگذاری بکند و ما شاید از یک سال و نیم قبل در دولت قبلی افغانستان، چند مرتبه نامۀ رسمی زدیم به بالاترین مقامات و اعلام آمادگی کردیم که همین کاری که جنابعالی فرمودید انجام بدهیم ولی در دولت قبل به دلیل وابستگیهایی که داشتند استقبالی نشد و مدام به یک طرح توسعۀ ۱۰ ساله حواله میدادند که به نظر ما بهانه بود.
حتی ما یک سری طرح برقرسانی با هزینههای خیلی کم به روستاهای مرزی داشتیم که باز استقبال نکردند و مشکل اصلی در حال حاضر هم این است که هنوز دولت مستقر ثبات پیدا نکرده است. در سفری که مدتی پیش پیش به افغانستان داشتم چیزی که ملموس بود این است که هنوز سازوکارهای تصمیمگیری در آنجا مشخص نبود و نفراتی که بودند نمیدانستند چطور باید یک پیشنهاد داده شود و بررسی شود و تصمیمگیری کنند.
** در هر صورت این پیام از سمت ایران وجود دارد که اگر مایل باشند هم شبکه ایجاد کنیم هم مدار تولید برق را راهاندازی کنیم؟
فرحناکیان: بله حتی چند نامۀ رسمی هم فرستادیم و مدام برای پاسخ پیگیری کردیم. یعنی دیپلماسی برق ایران حواسش به منافع کثیر موجود در آن منطقه است.
مدلهای نوین تامین مالی دیپلماسی برق کشور را توسعه میدهد
** آیا این بحث هم وجود دارد که با مدلهای متنوع تأمین مالی میتوانیم این پروژه را انجام دهیم؟ چرا که خیلی افراد میگویند که ما پول نداریم و کشوری هستیم که خودمان برق کم داریم. با فرض اینکه مدلهای نوین تأمین مالی بتوانند هزینۀ پروژه را تأمین کنند، این برنامه برای عراق هم قابلیت اجرا دارد؟
فرحناکیان: قبل از پاسخ به سوال شما این نکته را عرض کنم، میدانید که در این ۴۰ سال بعد از انقلاب متوسط سالیانه حدود ۵ درصد رشد مصرف داشتیم و هیچ تابستانی استاندارد رزرو و ذخیره در شبکه نبوده و حتی امسال به بحران هم کشیده شد یا سال ۸۶ که زمستان سردی داشتیم و برق آبی تولید شد و پشت سدها خالی شد در نتیجه تابستان ۸۷ خاموشی داشتیم. از اساتیدم در دهۀ ۷۰ شنیدم که وقتی قرار بود، بازار برق در ایران تشکیل بشود، یک جلسۀ پرسش و پاسخ و کنفرانس بینالمللی برق بود و یکی از مدیرعامل وقت توانیر مرحوم آقای احمدیان پرسید شما که برق کم دارید بازار برق برای چه کاری است؟ چون بازار برق برای این است که چند فروشنده برق باشد و یکی ارزان بدهد و یکی گران؛ بعد مثلا من تصمیم بگیرم از کدام برق بخرم. جوابی که آن روز داده شد جوابی است که در پاسخ به تبادل برق و بحث کمبود برق در حال حاضر به خیلیها باید گفت.
آن روز به این سوال اینطور پاسخ دادند که یک سال ۸۷۶۰ ساعت است، خاموشی ما در طول یک سال از چند صد ساعت تجاوز نمیکند یا کمبود برق مثلا حدود ۶۰۰ ساعت است که واقعا کمتر است ولی همین ۶۰۰ ساعت یعنی زیر ۱۵ درصد ایام سال که به این معنا است، در ۸۵ درصد ایام سال برق مازاد داریم و میتوانیم صادر کنیم. بحث بعدی شما این بود که برنامه برای عراق چیست؟ خوشبختانه شرایط اقتصادی عراق خیلی خوب است و کار ما در آنجا منوط به خواست خودشان است ولی ما اعلام آمادگی کردیم.
** یک خلاء از سمت ایران به وجود آمده و این حس به وجود آمده که بازار عراق از دست ما رفته است. آیا این حس درست است؟
فرحناکیان: اجازه بدهید از ۲ زاویه این موضوع را بررسی کنیم. اینکه بازار عراق از دست میرود در کل بازار فعلی در کوتاه مدت از دست نخواهد رفت چون نیاز مصرف عراق خیلی بیشتر از این حرفها است و همینطور عراق هم مثل باقی کشورهای در حال توسعه از جمله خود ایران، رشد مصرف زیادی دارد. اگر کشوری پیک برق ۲۵ هزار مگاوات داشته باشد و ۱۵ هزار مگاوات بیشتر تولید کند، اگر حالا ۶۰۰ مگاوات هم با یک کشور دیگر قرارداد ببندد، بازار صادرات فعلی ما در کوتاهمدت به خطر نخواهد افتاد. البته مطالعاتی هم انجام دادیم که عراق از این چند منبعی که برق وارد میکند، چقدر توان تأمین برق عراق را دارند و خیلی بالا نیست. مثلا برای عربستان نزدیکترین خطوط انتقال به عراق ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلومتر فاصله دارد و سیستم برق عربستان سیستم آمریکایی است که فرکانس آن ۶۰ است و در عراق فرکانس ۵۰ است که سیستم اروپایی است. همین تبدیل برق از فرکانس ۶۰ به ۵۰ هر کیلووات ساعت ۱ تا ۲ سنت دلار آمریکا هزینه خواهد داشت پس در کوتاهمدت این بازار را دست نخواهیم داد ولی در دراز مدت اگر قواعد بازار انرژی را رعایت نکنیم، ممکن است بازار خودمان آسیب ببیند. الان در هر حال نرخهای صادرات برق ما خوب است ولی باید مراقبت بکنیم که رقیبان جویای نام در این حوزهها نتوانند بازار را از ما بگیرند و حتی بتوانیم گسترش هم بدهیم و در درازمدت دغدغۀ به جایی است.
موضع وزارت نیرو در قبال صادرات برق توسط بخش خصوصی
** علاوه بر دلایل خارجی که باید نگران آن باشیم، یک سری دلایل داخلی هم دارد و آن بحث انحصار وزارت نیرو در صادرات برق است که میگویند ممکن است بخش خصوصی نتواند برق را تأمین کند و آبروی کشور در حوزه صادرات برود. به عقیده من وزارت نیرو به جای ارائۀ سازوکار کلاً جلوی آنها را میگیرد. به نظر شما باید به سمت رفع انحصار و فعال کردن بخش خصوصی با توجه به همۀ ظرفیتهای داخل کشور برویم؟
فرحناکیان: ببینید بخش خصوصی که در ایران از آن صحبت میکنیم، بخش خصوصی سرشار از یارانه است. مثلا فولاد صادر میکنیم یا محصولات پتروشیمی همگی سرشار از یارانۀ انرژی هستند. اگر کیلووات ساعت برق در آذربایجان حدود ۷ سنت دلار است، فولاد ما با برق یک سنتی تولید میشود و تا چند وقت پیش که ۰.۳ سنت بود.
** وزیر سابق نیرو یکبار گفتند که یارانۀ انرژی ما خرج تعرفۀ کشورهای دیگر میشود.
فرحناکیان: این را میخواهم بگویم که درحال حاضر بخش برق ایران تقریباً پولی بابت سوخت مصرفی خود نمیدهد درحالیکه در محاسبۀ قیمت تمامشدۀ برق، سوخت نقش اصلی را دارد. یک متر مکعب گاز الان در منطقۀ ما چیزی حدود ۲۲ تا ۲۵ سنت است که وقتی برق حرارتی تولید میشود از یک مترمکعب گاز تنها ۴ کیلووات ساعت برق تولید میشود که یعنی هر کیلو وات ساعت برق حداقل ۶ سنت دلار فقط پول سوخت دارد. وقتی ما پول سوخت نمیگیریم، حالا بخش خصوصی بگوید که من میخواهم برق صادر کنم. اگر همه چیز در بازار آزاد باشد در آن صورت باید بیایند و این اجازه را طلب کنند.
یارانه انرژی مانع توسعه دیپلماسی اقتصادی
** متاسفانه این فرصت هم هنوز مهیا نشده است.
فرحناکیان: این موضوع دیگر مربوط به سیاستهای انرژی کلان کشور است. بنابراین بخش خصوصی که این صحبتها را میکنند باید پرسید که آیا بدون یارانۀ سوخت باز هم حاضر هستید وارد بحث صادرات برق شوید یا خیر؟ نکتۀ بعدی این است که حضور در بازارهای خارجی، حرفهایگری لازم دارد. در مرکزی که ما الان هستیم در یکی دو سال اخیر طی جلسات با خبرگان صادرات غیرنفتی و آسیبشناسی موضوعات، به این رسیدیم که چطور جلوی رقابت مخرب را بگیریم؟ چون اکثر فروش ما به کشورهای منطقه با بخش دولتی است و هم در صادرات و هم واردات دولت با دولت صحبت میکند و سعی میکنیم منافع کشور را به صورت حداکثری حفظ کنیم ولی متاسفانه اگر که بخش خصوصی بدون آموزشهای لازم وارد شوند ممکن است بازار را خراب کنند به این صورت که با سوخت یارانهای قیمت را خیلی پایین بیاورند یا کارگر ارزان قیمت و یارانههای پنهان استفاده کنند و نظم بازار را به هم بزنند؛ بنابراین اگر قرار باشد روزی بخش خصوصی در این حوزه کار بکند باید ساماندهی شود.
در کشورهایی که یارانۀ انرژی مطرح است یک بحثی به نام یارانۀ متقاطع هم مطرح است. یارانۀ متقاطع یعنی اگر در کشوری قیمت آزاد نبود و تکلیفی بود مانند قیمت یکدهم تمامشدۀ قیمت برق برای کشاورزان یا تعرفۀ ارزان برای مناطق گرمسیری و تکالیف دیگر، آیا درست است که در این موارد که ضرر انباشته برای وزارت نیرو دارد تمام مسئولیت با بخش دولتی باشد ولی در بحث صادرات که ممکن است قیمتهای بهتری باشد برای بخش خصوصی باشد. در واقع یارانۀ متقاطع یعنی کسانی که یارانه میگیرند و یارانه میدهند را باید متقاطع کنیم.
** فکر کنم خلاصۀ صحبت شما این است مادامی که اقتصاد برق ما مبتنی بر یارانه باشد، امکان اینکه دولت از بازارهای صادراتی پا پس بکشد وجود ندارد. با این وجود، در بحث تعرفهگذاری برق من یک نفر را ندیدم که موافق وضعیت کنونی باشد ولی هیچ کس هم تغییری در آن ایجاد نمیکند و همچنان به قوت باقی مانده است. آیا ذینفعی وجود دارد؟ اگر نه چرا وزارت نیرو بازار برق را تصحیح نمیکند تا شرایط برای بخش خصوصی مهیا شود یا حداقل به بخش خصوصی بگویید که با این شرایط اگر میتوانید کار کنید؟
فرحناکیان: در یک مصاحبهای، خبرنگاری به من گفت شما فکر اقشار ضعیف نیستید و من گفتم خدا آن روز را نیاورد که ما اقشار ضعیف را فراموش کنیم ولی اینکه ما الان مسرفترین کشور دنیا در حوزۀ انرژی هستیم مورد رضایت خداوند نیست. ما میتوانیم برق را برای اقشار ضعیف تا سقف الگوی مصرف رایگان کنیم ولی سلبریتی که بینهایت برق مصرف میکند از جیب همان روستایی یارانه میرود.
روشنایی پارکینگهای ما از اتاق مطالعه یک آلمانی بیشتر است
** الان نزدیک به ۵۱ درصد برق کشور توسط دهک ۸ و ۹ و ۱۰ مصرف میشود.
فرحناکیان: بله همینطور است. من دهۀ ۷۰ و ۸۰ تهران نبودم، یک استاد اقتصادی آمد در مجموعۀ برق اصفهان سخنرانی بکند و اینطور شروع کرد که انا لله و انا الیه راجعون و این سفرۀ انرژی ایران قابل پهن ماندن نیست. الان میبینیم که ۲۰ سال گذشته به این رسیدیم که رکورد ۶۸۵ میلیون متر مکعب گاز در مصرف خانگی داشتیم که هیچ جای دنیا اینطور نیست و داریم مردم را به بدمصرف کردن با تنظیم نکردن اقتصاد عادت میدهیم و وقتی تبدیل به یک فرهنگ شد به سختی قابل تغییر است.
در کشورهای غربی حتی در هتلها موقع زمستان اتاقها خیلی گرم نیست و مهمانان باید لباس گرم بپوشند چراکه گاز بسیار گران است اما در ایران موقع زمستان با همان تیشرت تابستانی در خانه هستند و تا گرم هم میشود، پنجره را باز میکنند ولی بخاری را کم نمیکنند. گفتید که اگر همه از این وضع ناراضی هستند چرا تغییر نمیدهند؟ کسانی که افکار عمومی را میسازند از جمله خبرگزاریها و صداوسیما نقش خیلی مهمی دارند. الان در مکاتب مدیریت دنیا میگویند مسائلی که در جامعه پیش میآید به هیچ وجه راهحل فنی صرف ندارد. اگر فکر کنیم که رشد مصرف در ایران و کمبود برق فقط با ساخت نیروگاه و پست حل میشود، غیرممکن است.
مکاتب روز دنیا راهکار فنی و اجتماعی میدهند و میگویند اول از همه باید بازیگران این مسئله را بشناسید یعنی کسانی که روی سیستم اثر میگذارند یا از سیستم اثر میپذیرد که شامل مردم، قانونگزار، ان جی او، آکادمیها، سازمان بینالمللی، نیروهای نظامی و سایر میشود که باید طبق فرآیندی آنالیز شوند و تعارض منافع آنها حل شود. من فکر میکنم در دید کلان در ایران نیاز به چنین کاری داریم که ببینیم چه کسانی تأثیرگذار هستند؟ یک نفر باید باشد که اثرگذاران این مسئله را جمع بکند و مضرات و ناپایداری شرایط فعلی را به همه تفهیم کند. خوشبختانه در سالهای گذشته پیشرفتهایی در این حوزهها اتفاق افتاده است. مثلا در تابستان یکی دو سال گذشته یکی از نهادهای نظارتی بالادست نامهای به وزارت نیرو زده بود که شما که برق کم دارید چرا چراغ بزرگراهها در شب کامل روشن هستند؟ اگر قبل از این نامه وزارت نیرو چراغهای بزرگراه را خاموش میکرد میگفتند امنیت به هم میخورد که این نتیجۀ ارزان بودن انرژی است که بیهوده مصرف میشود.
ما باید اصول داشته باشیم یعنی استاندارد اتاق مطالعه و اتاق خیاطی و نشیمن و پارکینگ متفاوت است. من الان در مجتمعی زندگی میکنم که پارکینگ ما روشنتر از اتاق مطالعۀ یک آلمانی است. فکر میکنم دوستانی که در حوزۀ مدیریت کار میکنند باید بیش از پیش افکار عمومی را آماده بکنند تا خود مردم این موضوع را طلب کنند که چرا منابع ما را آتش میزنید؟
فقط سالی ۸۰ میلیارد متر مکعب گاز در حوزۀ تولید برق نیاز داریم و کل سوخت ما قریب ۹۰ میلیارد است که هر متر مکعب گازی معادل یک لیتر سوخت مایع است. این ۸۰ میلیارد متر مکعب با قیمت صادراتی حدود ۲۲ تا ۲۵ سنت میشود حدود ۲۰ میلیارد دلار فقط یارانهای که در سوخت برق اختصاص میدهیم که اگر این رقم در حمل و نقل ایران یا آلودگی شهرها و یا هر بخش دیگری سرمایهگذاری کنیم مانند مردهای است که احیا میشود. این رقم فقط برای سوخت نیروگاهها بود.
برنامه وزارت نیرو در متنوعسازی سبد انرژی کشور
** در کنفرانس گلاسکو چین اعلام کرد که در حوزههای فرامرزی ذغالسنگ سرمایهگذاری نمیکند و یکی از مناطق شامل این حوزه تار پاکستان است که چین سرمایهگذاری در این منطقه را متوقف کرد. یک موضوعی که مطرح شده این است که ایران یک تفاهمنامهای در این موضوع با پاکستان امضا کند. غیر از بویلر باقی تجهیزات یک نیروگاه ذغالسوز را در داخل کشور میتوانیم تولید کنیم، حالا میتوانیم در قراردادی ذکر کنیم که یک سری نیروگاه حالا در پاکستان یا مرز یا ایران احداث شود و ذغال آن از تار تأمین شود و برق دو کشور در پیکهای متفاوت از این منطقه به دست آید. آیا این موضوع میتواند در دستور کار دیپلماسی انرژی کشور قرار بگیرد؟
فرحناکیان: شاید این موضوع را بیشتر از منظر امنیت انرژی بتوانیم صحبت کنیم، در هر حال اینکه سبد سوخت نیروگاههای ما متنوع باشد یک مسئلۀ امنیتی است. این موضوع در آلمان هم به همین صورت است و هنوز که هنوز است در آلمان نیروگاه ذغالسوز، مازوتسوز، گازسوز سایر منابع انرژی وجود دارد. از نظر خودکفایی در ساخت تجهیزات هم هست ولی نه آنطور که در باقی موارد وجود دارد. مثلا ما در توربینهای گازی تقریبا خودکفا هستیم.
** من چند روز پیش با یکی از مسئولان برق حرارتی صحبت کردم و گفتند صفر تا صد نیروگاه ذغالسوز غیر از بویلر را در داخل کشور تولید کردیم. حالا در قرارداد پاریس وزارت نیرو خیلی متهم شد، به نظرم ساخت نیروگاه ذغالسوز میتواند خط بطلانی بر این قضیه باشد.
فرحناکیان: بله، اینکه سبد سوخت را باید متنوع کنیم که شکی نیست منتها بدون اینکه خیلی بخواهیم علیه یک مصوبۀ ملی جبهه بگیریم. البته آن جبهه گرفتنها خیلی به حق نبود. در هر حال ایران حتی اگر از پاکستان هم نخواهد ذغالسنگ بیاورد، خودمان منابع غنی داریم و تنها چیزی که خیلی مهم است بحث جانمایی است که کجا نیروگاه بسازیم. در کل از نظر امنیت انرژی باید چند نیروگاه ذغالسوز داشته باشیم و این هم بدانیم همینهایی که الان خیلی نگران تغییرات اقلیم و گازهای گلخانهای هستند، خودشان یعنی آمریکا و چین تولیدکنندۀ بیشترین گازهای گلخانهای هستند. ما نمیگوییم که باید مثل آنها باشیم ولی میگوییم اگر این کار برای امنیت و اقتصاد انرژی از ما سر زد خطای فاحشی نیست.