تب ویلاسازی به جان شالیزارها
در حالی که عمده شالیزارهای کشور در یک محدوده باریک از شمال کشور قرار دارند و به عنوان منبع تولید برنج دومین غذای پرمصرف کشور به شمار میرود، اما این روزها با بالا گرفتن تب ویلاسازی، شالیزارها هر روز محدودتر میشوند.
در حالی که براساس گفته کارشناسان، تشکیل هر سانتیمتر خاک کشاورزی نیاز به حدود 700 سال زمان دارد، اما حفظ کاربری زمینهای کشاورزی به ویژه زمینهای شالیزاری شمال از اهمیت ویژهای برخوردار است. این وظیفه حکومت است که برای حفظ امنیت غذایی مردم و حفظ محیط زیست، از تغییر کاربری زمینهای کشاورزی به ویژه شالیزارهای کمیاب شمال جلوگیری کند و اجازه ندهد شالیزارهای با ارزش که در حکم کارگاه تولید غذا برای مردم به شمار میروند، زیر تیغ ویلاسازی قرار گیرد و برای همیشه از حیز انتفاع خارج شوند. براساس مشاهدات میدانی در سفر اخیر به شمال، متأسفانه نه تنها اطراف جادهها و زمینهای متصل به دریا زیر بار سنگین ویلاسازی بیرویه قرار گرفته، بلکه حتی روستاهای دوردست از دریا و جنگل نیز از تیغ ویلاسازان در امان نمانده و مشمول ویلاسازی بیرویه شده است. امروز هر رهگذری با مسافرت به شمال به راحتی متوجه تابلوهایی بر روی زمینها میشود که این زمین به مساحت مثلاً 500 تا 2500 متر به فروش میرسد و بر روی این تابلوها شماره تلفن ثابت و همراه نگاشته شده است. همچنین بنگاههای معاملات املاک که امروز حتی به روستاهای کوچک سی چهل خانوار هم سرایت کرده است، به فروش زمینهای شالیزار و جنگلهای شمال مبادرت میکنند. اما سؤال این است که چه کسانی خریدار این زمینها برای ویلاسازی هستند، اگر در گذشته عدهای خاصی مانند کارخانهداران و پولداران در شمال ویلا داشتند، امروزه در آگهیهای ساخت ویلا به راحتی اعلام شده است، با داشتن 12 میلیون تومان میتوانید صاحب ویلای اختصاصی در شمال شوید و این نشان میدهد که تب ویلاسازی به جان حتی کارمندان و یا مغازهداران و دلالان افتاده است و این اصلاً علامت خوبی نیست، زیرا این براساس تجربه و مشاهدات اکثر این ویلاها در بخش مهمی از طول سال خالی از سکنه بوده و بدون استفاده است. وقتی یک زمین شالیزار و یا یک قسمت از جنگل تبدیل به ویلا میشود، برای همیشه از چرخه تولید میافتد و دیگر امکان برگشت به حالت اولیه ندارد. حال سؤال این است که چه کسانی در تغییر کاربری شالیزارها و یا جنگلزارهای شمال نقش دارند. متأسفانه نبود قانون بازدارنده در این زمینه و نبود دستگاههای نظارتی و متولی باعث شده، عدهای اندک از کارمندان همدست دلالان شده و با بالا گرفتن عطش ویلاسازی و نیز توهم رسیدن به ثروتهای نجومی بدون زحمت و یک شبه پولدار شدن، باعث شده تب ویلاسازی و رسیدن به سودهای کلان در مردم بالا گیرد. عدهای هم با دادن رشوه و تطمیع عدهای دستاندرکار شبکههای تغییر کاربری غیرقانونی و دستاندازی به منابع طبیعی و شالیزاری راهاندازی کردهاند. البته لازم به ذکر است که بسیاری از اطلاعیههای ساخت و واگذاری ویلا کلاهبرداری بوده و به این دلیل میخواهند مردم را به اصطلاح سرکیسه کنند. اما وظیفه نهادهای نظارتی و دستگاههای متولی این است که از حریم شالیزارها و جنگلهای شمال و حتی زمینهای کشاورزی خارج از شمال حراست کنند. همانگونه که در کتابهای فقهی مصادیق انفال شامل قله کوهها، دریاها، بیابانها، کویر، جنگل و کف رودخانهها و معادن بزرگ ذکر شده است و در ادامه آمده است، انفال ثروت عمومی متعلق به همه نسلها است که در هر زمان از نظر شرعی مدیریت آن برعهده امام معصوم(ع) و در زمان غیبت برعهده نایب امام است. بنابراین جنگلهای شمال که مصداق بارزی از انفال است، متعلق به همه نسلها حتی نسلهای آینده است و آیندگان هم حق دارند از جنگلهای شمال و دریا استفاده کنند و ما حق نداریم این مواهب الهی را از بین ببریم. با سفر به شمال کشور به راحتی سقفهای رنگارنگ ویلاها در میان جنگلها و شالیزارها را میبینیم و هر رهگذری متوجه میشود، انگار جنگلهای شمال با مردم قهر کردهاند و حالت پژمرده دارند، چون که از یک طرف به وسیله ویلاها احاطه شده و از طرف دیگر یک روز اداره برق، یک روز اداره آب، یک روز اداره گاز، یک روز به نام جادهسازی و هر روز به بهانهای بخشی از جنگلهای خدادادی تخریب میشود. امروز تب ویلاسازی و تغییر کاربری زمینهای کشاورزی نه تنها در شمال کشور، بلکه در گستره ایران اسلامی به چشم میخورد و وظیفه حاکمیت حفظ کاربری زمینهای کشاورزی و حفظ امنیت غذایی جامعه، امنیت درآمد و شغل روستاییان و کشاورزان است، تا به این وسیله علاوه بر این امنیت غذایی مردم از مهاجرت روستاییان به شهرها و مفاسد دیگر ناشی از مهاجرتها جلوگیری کند. بیائید طبیعت را دوست داشته باشیم و با مهربانی با آن رفتار کنیم، چون طبیعت تکرار شدنی نیست، حفظشدنی است.