واقعیت مصادره ارزهای دیجیتال
یکی از ویژگیهای مثبتی که طرفداران و دارندگان ارزهای دیجیتال همواره به آن میبالند و از آن صحبت میکنند، غیرقابلتوقیف بودن داراییهایشان است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل، تصور همه ما از ماهیت غیرمتمرکز ارزهای دیجیتال این است که هیچکس نمیتواند این ارزها را کنترل یا مصادره کند؛ اما در حقیقت خبرهایی که از مصادره ارزهای دیجیتال میشنویم شایعه نیستند و این اتفاق واقعاً در جهان میافتد.
اما چگونه میتوان ارزهای دیجیتال را مصادره کرد؟ در ماه ژوییه، اخباری مبنی بر کشف و ضبط ۱۸۰ میلیون پوند ارز دیجیتال از سوی پلیس متروپولیتن انگلستان منتشر شد. این در حالی است که تنها چند هفته پیش از آن، ۱۱۴ میلیون پوند ارز دیجیتال دیگر هم از سوی پلیس این کشور توقیف شده بود. به همین بهانه، وبسایت The Block مصاحبهای را با کارشناسان مربوطه انجام داده و از آنها درمورد نحوه دقیق توقیف چنین مبالغ گستردهای پرسوجو کرده است. رایان رادلوف، مدیرعامل یک شرکت سرمایهگذاری ارزهای دیجیتال، در یکی از مصاحبههای اخیر خود بهوضوح همین طرز تفکر را افشا کرده است.
او گفت: «من شخصاً بیتکوینهای آزاد خودم را دارم. حالا شما بیایید و سعی کنید که آن را از من بگیرید. هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید آنها را از دست من بیرون بیاورید. فرقی نمیکند که کل این سیستم از کار بیفتد یا نه؛ من بیتکوینهای خودم را دارم و شما هم نمیتوانید کاری برخلاف این انجام دهید.»
با وجود چنین تصوراتی، خیلی جالب است که حالا میبینیم پلیس توانسته چنین مبالغ هنگفتی را از مجرمان مصادره کند. نهتنها در انگلیس، بلکه در سراسر جهان هم چنین توقیفهایی در حال انجام است. مقامات کره جنوبی در اواخر ماه ژوئن ۴۷ میلیون دلار بیتکوین کشف و ضبط کردند. در اوایل همان ماه، اداره تحقیقات فدرال امریکا توانست ۲.۳ میلیون دلار بیتکوین را که به هکرهای کولونیال پایپ لاین پرداخت شده بود، پس بگیرد. واقعیت این است که اگر مجرمانی که با ارزهای دیجیتال معامله میکنند مورد تعقیب قضایی قرار گیرند، دارایی دیجیتال آنها هم اغلب بهاندازه سایر داراییهای غیردیجیتال مانند جواهرات و پول نقد آسیبپذیر و قابلتوقیف خواهد بود.
روشهای مصادره داراییهای دیجیتال
البته اینها به این معنا نیست که نهادهای قانونی برای پیگیری و توقیف داراییهای دیجیتال، با هیچ چالشی روبرو نمیشوند؛ نهادهای قانونی برای توقیف ارزهای دیجیتال با مشکلاتی مواجه هستند که مختص این ارزهاست و از ماهیت ذاتی آنها نشات میگیرد. بهعقیده برخی از کارشناسان، استفاده از واژه «توقیف» برای ارزهای دیجیتال، کمی گمراهکننده است.
آیدان لارکین، بازپرس سابق جنایی، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت بازیابی دارایی اسِت ریالیتی، که در حوزه ارزهای دیجیتال هم متخصص است، در این خصوص توضیح میدهد که آنچه در اینگونه موارد کشف و ضبط میشود، ارز دیجیتال نیست؛ بلکه ابزار کنترل آنهاست. او در این رابطه میگوید: «شما در واقع بیتکوین را توقیف نمیکنید. بیتکوین در بلاک چین قرار دارد؛ بیتکوین یک نرمافزار و یک کد است.
آنچه شما توقیف میکنید، کلید خصوصی یا ابزار کنترل و دسترسی به آن دارایی است. برخی افراد توقیف داراییهای دیجیتال را به توقیف زمین و املاک از سوی دولت تشبیه میکنند. شما واقعاً ساختمان را توقیف نمیکنید؛ اما قفل درهای آن را عوض میکنید، یا حکم مصادره را برای زمین دریافت میکنید تا کسی نتواند آن را معامله کند یا بفروشد.» لارکین دو سناریوی مختلف را که پلیس هنگام تلاش برای توقیف ارزهای دیجیتال با آنها مواجه میشود، توصیف کرده است.
سناریوی اول و سادهتر، حالتی است که پلیس شواهد مربوط به فعالیتهای غیرقانونی مرتبط با ارزهای دیجیتال را جمعآوری کرده و متوجه شده که مجرمان تحتپیگیری، در یک صرافی شناختهشده فعال هستند و معاملات خود را در آن انجام دهند. لارکین در این خصوص میگوید: «این سناریو هیچ تفاوتی با پیداکردن فاکتور یک صندوق امانات ندارد. ما با شخص ثالثی (صرافی متمرکز) که دارایی را در اختیار دارد تماس میگیریم، حکم دادگاه را دریافت میکنیم و حکم تعلیق یا توقف فعالیت شخص ثالث را صادر میکنیم.
شخص ثالث هم معمولاً از دستورالعملهای قانونی تبعیت میکند و برای انتقال مالکیت داراییهای دیجیتال به حسابی که در کنترل نهادهای قانونی است اقدام میکند یا امکان دسترسی نهاد قانونی به داراییهای دیجیتال را فراهم میکند. سناریوی دوم پیچیدهتر از سناریوی اول است. در این سناریو، مجرم ارزهای دیجیتال را در کیف پول سختافزاری خصوصی خود ذخیره کرده است. در این حالت، دسترسی به دارایی دیجیتال کاملاً محدود شده و منوط به داشتن عبارات بازیابی است. عبارات بازیابی شامل فهرستی از کلمات با یک ترتیب خاص است. این کلمات تمام آن چیزی هستند که برای بازیابی یک کیف پول موردنیاز است.
زیهاو ژو، مدیر شرکت سرمایهگذاری اکتاپوس ونچرز که سرمایهگذار شرکت تحلیل بلاکچین الیپتیک هم هست، میگوید: «ارز دیجیتال نمیتواند بهناگاه از حساب شما محو شود و به آدرس دیگری منتقل شود؛ اما آنچه سازمانها میتوانند انجام دهند، ردیابی دارایی است. آنها با ردیابی متوجه میشوند که فرد موردنظرشان شما هستید؛ سپس لپتاپتان را توقیف میکنند و شما را وادار به افشای کلید خصوصیتان میکنند.» ژو در این باره میگوید که به دستآوردن کلیدهای خصوصی (که برای کنترل ارزهای دیجیتال استفاده میشوند)، «سختترین مرحله» فرآیند توقیف است. البته این کار به کمترین میزان عملیات فنی هم احتیاج دارد.
پلیس با هدف ردیابی ارزهای دیجیتال، با شرکتهای تجزیه و تحلیل بلاکچینی مانند الیپتیک و چینالیسیس همکاری میکند. گراهام مکنالتی، معاون کمیسر پلیس متروپولیتن در بیانیه خود با اعلام توقیف این ارزهای دیجیتال و معرفی آن به عنوان بخشی از تحقیقات مستمر در مبارزه با پولشویی بینالمللی گفت: «افسران و واحدهای متخصص و آموزشدیده با وجود تلاشهای مستمر مجرمان برای پنهانکردن این داراییها، موفق به ردیابی آنها شدهاند.» پلیس متروپولیتن در هیچ گزارش و اخباری نحوه عملکرد خود را در توقیف ۱۸۰ میلیون پوندی که در ۱۳ ژوییه انجام شد، فاش نکرده است؛ اما یک منبع موثق به وبسایت The Block گزارش داده که این فرآیند با دستیابی پلیس به کلیدهای خصوصی انجام شده است. بنابراین این احتمال وجود دارد که داراییهای دیجیتال، در کیف پول خصوصی نگهداری شده باشند و پلیس به این کیف پول دسترسی پیدا کرده باشد. همین فرد افزود که داراییهای توقیفشده، به کیف پول تحتکنترل نهادهای قانونی منتقل شده است.
در ماه ژانویه بود که پلیس انگلیس برای محافظت از ارزهای دیجیتال مصادرهشده، همکاری خود را با کوماینو که یک پلتفرم ارایهدهنده خدمات امانی ارزهای دیجیتال است و از سوی بانک ژاپنی نومورا حمایت میشود، آغاز کرد. آماندا ویک، رییس امور حقوقی چینالیسیس و مشاور ارشد سیاسی در شبکه مبارزه با جرایم مالی میگوید روشهایی برای دستیابی به کیف پولهای سختافزاری وجود دارد. یکی از این روشها، «همکاری یک شخص با پلیس و ارایه اطلاعات لازم» است و روش دیگر، فرآیندهای قانونی است که به پلیس اجازه میدهد گوشی یا لپتاپ اشخاص را بگردد و کلیدهای خصوصی را در آنها جستوجو کند. او در این رابطه میگوید: «مجرمان برای پنهانکردن ارزهای دیجیتال خود، از همان تکنیکهایی استفاده میکنند که تا پیش از این برای پنهانکردن ارزهای فیات استفاده میکردند.
هنگامی که در نهادهای قانونی مسوول بودم، عبارات بازیابی را در خانه مردم پیدا میکردیم.» اهمیت عملکرد سریع در یافتن کلیدهای خصوصی و کیف پول ارزهای دیجیتال، باعث فشار بر نهادهای قانونی شده است. او در این خصوص میگوید: «ما بارها با مواردی مواجه شدهایم که پلیس عبارات بازیابی را ضبط کرده، اما فرد دیگری که با متهم همدست بوده هم یک نسخه از کلید خصوصی یا عبارت بازیابی را در اختیار داشته است. در همان مدتزمانی که پلیس در حال طیکردن مراحل توقیف و بازداشت بوده، این شخص وارد کیف پول شده و یک کلید جدید تولید کرده و داراییها را بهجای دیگری منتقل کرده است.
بنابراین مهمترین چیزی که ما در حال حاضر با نهادهای دولتی روی آن کار میکنیم، این است که در لحظهای که در صحنه حضور داریم بتوانیم داراییها را منتقل کنیم.»