چالش دولت رییسی/ نگاهی به تیم فرهنگی دولت سیزدهم (قسمت سوم)
ابراهیم رییسی، رییس پیشین قوه قضاییه، در انتخابات ۲۸ خرداد به عنوان رییس جمهور ایران انتخاب شد. انتخاباتی که میتواند یکی از سرنوشتسازترین انتخابهای مردم ایران لقب گیرد. چرا که تقریبا در همه بخشها، کشور با چالشهای جدی روبروست. چالشهایی ریشهای که روبرو شدن با آن نیازمند تجربه، مهارت، دانش و جسارت بالاست.
بر همین اساس در این گزارش به بررسی چالشهای وزاری رییسی خواهیم پرداخت و برنامههای سه تیم اقتصادی، فرهنگی و سیاست خارجی را زیر ذرهبین خواهیم برد. بخش سوم این گزارش به تیم فرهنگی دولت خواهد پرداخت.
مسئول تیم فرهنگی دولت کیست؟
شاید اگر به سادگی میشد یک راهبر برای تیم سیاسی و اقتصادی دولت سیزدهم مشخص کرد، این کار در بخش فرهنگی بسیار مشکل است. در واقع تیم فرهنگی دولت (همچون دولتهای نهم تا دوازدهم) راهبر مشخص ندارد. شاید البته بتوان عزت الله ضرغامی (وزیر میراث فرهنگی و گردشگری) را با حضور 10 ساله در ریاست صدا و سیما، کاپیتان تیم فرهنگی دولت دانست. چرا که در همین وضعیت فعلی، بسیاری از کارشناسان معتقدند سابقه رسانهای ضرغامی و حضور او در فضای مجازی، در کنار ارتباطات گسترده با نهادهای حاکمیتی، میتواند باعث تحول جدی در حوزه گردشگری و شناساندن میراث تاریخی ایران شود. او پیش از این در دوران مدیریت بر صدا و سیما هم تحولات جدی (ساختاری و محتوایی) در این سازمان به وجود آورده بود.
یا به نظر میرسد حضور سجادی در وزارت ورزش و جوانان، کفه ورزش را در این وزارتخانه سنگینتر کند. هرچند این وزارتخانه از زمان تشکیل هیچگاه وزارتی برای "جوانان" نبوده و احتمالا هم نخواهد بود.
اما هر چقدر سیاستهای اقتصادی و سیاسی دولت رییسی قابل بررسی و اندازهگیری است، این موضوع درباره تیم فرهنگی صدق نمیکند. اما باز شاید بهتر باشد در این زمینه اول به وعدههای آقای رییسی نظری بیفکنیم. بررسی وعدههای فرهنگی سید ابراهیم رییسی یعنی «حل مشکل مسکن جوانان در آستانه ازدواج، رایگان شدن اینترنت برای دهکهای پایین جامعه، رونق اقتصاد فضای مجازی، تجدید نظر در بخشنامههای دست و پاگیر، حل مشکل طرح تحول سلامت، حل آسیبدیدگی عدالت در جامعه، شناخت حقوق همه مردم و دختران و زنان و روستاییان برای حل مشکلاتشان» نشان میدهد اغلب این وعدهها اولا فرهنگی نیست، ثانیا نمیتواند جدی تلقی شود و به قدری کلی است که در پایان دولت قابل اندازهگیری نخواهد بود.
تیم فرهنگی، جوان و جویای نام
"عیسی زارع پور (وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات)"، "محمدمهدی اسماعیلی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)"، "سید عزتالله ضرغامی (وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی)"، "سید حمید سجادی (وزیر ورزش و جوانان)" و "انسیه خزعلی (معاونت امور زنان و خانواده)" کسانی هستند که به عنوان تیم فرهنگی قرار است در دولت ایفای نقش کرده و به چالشهای فرهنگی کشور بپردازند. البته این جمع هنوز یک وزیر کم دارد و باید همچنان منتظر باشیم، پس از جنجال پیرامون وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش حالا چه کسی قرار است این سمت را به عهده بگیرد.
چالش وزارت ارشاد
تعداد نهادهای فرهنگی در ایران کم نیست. از سازمان مساجد گرفته تا صدا و سیما که همه اعضای آن تقریبا در "شورای عالی انقلاب فرهنگی" جمع شدهاند. نهادی که خطوط اصلی سیاستهای فرهنگی در کشور را مشخص میکند. اما نهادی که از سوی دولت مستقیما به ساماندهی فرهنگ میپردازد، یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، امروز زیر نظر "محمدمهدی اسماعیلی" دانشآموخته دکتری علوم سیاسی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و عضو هیات علمی دانشگاه تهران است. البته وی تحصیلات حوزوی هم داشته و دروس حوزه را تا پایان دوره سطح ادامه داده است. او پیش از نشستن بر صندلی تصدی وزارت ارشاد، تجربیاتی چون "معاون فرهنگی مرکز برررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در دولت نهم"، "معاون پژوهشی مرکز اسناد انقلاب اسلامی"، "معاون سیاسی امنیتی استاندار اصفهان"، "مشاور فرهنگی تولیت آستان قدس رضوی"، "مشاور فرهنگی و اجتماعی رییس قوه قضاییه" داشته و از نزدیکان به رییسی محسوب میشود. اما اظهارنظرهای جنجالی وی که در روزهای پیش از رای اعتماد ارائه شد، واکنشهای فضای مجازی را برانگیخت. اینکه در بخش سینمایی آقای وزیر (یا نویسندگان برنامه که تحت نظر ایشان فعالیت کردهاند) معتقد است "از ۷۷ فیلم رصد و تحلیل شده، ۵۹ فیلم مروج سبک زندگی غیر اسلامی ایرانی و تخریب کننده انقلاب اسلامی، ۶۱ فیلم ارائه کننده تصویر مثبت از زن بیحیا، ۵۰ فیلم سیاهنما و ناامیدکننده، ۶۰ فیلم مروج وادادگی و تحقیر ملی، ۵۵ فیلم القا کننده واگرایی دینی و ملی و قانونگریزی و نمایش ناکارآمدی نهادها بودهاند" نکته بسیار عجیبی است. اگر برنامهای (فقط در حوزه سینما) بدون نام بردن از این فیلمها یا بدون مشخص کردن شاخصی برای اندازهگیری این صفات، چنین نتیجهای دارد، پس احتمالا 4 سال آینده بدون دردسر و درگیری نخواهد بود.
معاونت جنجالی زیر ذرهبین نهادهای متعارض
یکی از چالشهای دولت حسن روحانی بدون تردید معاونت زنان و خانواده بود. حضور شهیندخت مولاوردی (92-96) و معصومه ابتکار (96-1400)، دردسرهای بسیاری را برای رییس دولت به همراه داشت. تا جایی که هفتهنامه یالثارات در مطلبی، شهیندخت مولاوردی، معاون وقت رییس جمهوری در امور زنان را فمینیست و طرفدار "به رسمیت شناختن روسپیگری زنان" خواند و وی را متهم کرد که به برخورد با "زنان لاابالی و بیحیا و حجاب" اعتقاد ندارد. مطلبی که باعث توقیف (موقت) این هفتهنامه شد. اما حالا این معاونت در دست اصولگرایان است و "انسیه خزعلی" مسئول رسیدگی به امور زنان در کشور شده، خبری که نه تنها با استقبال فعالان حقوق زنان رو به رو نشده بلکه ابراز نگرانیهای زیادی هم اتفاق افتاد. اما انسیه خزعلی متولد ۱۳۴۲ در قم و دانشآموخته دکترای زبان و ادبیات عرب است. همچنین تحصیلات حوزوی را تا سطح ۳ در حوزه علمیه خواهران قم پشت سر گذاشته است. ریاست دانشگاه الزهرا و ریاست پردیس دانشگاه رضوی از جمله سوابق خانم خزعلی است. سوابقی که شاید برای چنین پست حساسی کافی نباشد، اما شاید بخشی از محافظهکاران که نقش زن را در خانه و در حال همسرداری و مادری میخواهند، علاقمند باشند که این پست چندان هم پر سر و صدا نشود، باید دید در نهایت سرنوشت این سمت به کجا خواهد رسید و خانم خزعلی خواهد توانست هر دو طیف پر سر و صدای این منصب را راضی نگه دارد یا خیر.
وزیر ارتباطات بدون شبکههای اجتماعی
وزارت ارتباطات از سال 96 و با انتصاب آذری جهرمی، شکل دیگری به خود گرفت. دیپلماسی عمومی وزیر جوان و حضور گسترده او در شبکههای اجتماعی باعث شد کوچکترین تحرکات در این وزارتخانه و سازمانهای تابعه مورد توجه قرار گرفته و بسیاری از اوقات شخص وزیر پاسخگوی کاربران در شبکههای اجتماعی شد. علاوه بر اینکه طرح مجلس و محدودیت برای اینترنت حساسیت ویژه کاربران را برای شبکههای اجتماعی برانگیخته است. این دو عامل باعث میشود که کار برای وزیر جدید این وزارتخانه یعنی "عیسی زارعپور" مشکل شود. زارعپور متولد ۱۳۵۸ در اسلام آباد غرب استان کرمانشاه است و کارشناسی خود را از دانشگاه رازی (رشته مهندسی کامپیوتر)، کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه صنعتی شریف (رشته مهندسی کامپیوتر- نرمافزار) و دکترای خود را در رشته (مهندسی کامپیوتر - گرایش شبکههای رایانهای) از دانشگاه نیو ساوت ولز استرالیا دریافت کرده و البته عنوان "رییس مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضاییه" را در کارنامه دارد که همین موضوع او را به ابراهیم رییسی بسیار نزدیک کرده است. البته او تا امروز اظهارنظر یا عملکرد ویژهای نداشته که بتوان بر عملکرد او نمرهای قرار داد، اما نکته قابل توجه این وزیر ارتباطات، عدم حضور در شبکههای اجتماعی است. او در هیچ یک از شبکههای اجتماعی صفحه شخص ندارد و این نکته منفی بزرگی است که او را از دسترسی مستقیم به بخشی از افکار عمومی محروم میکند. البته سه هفته پیش یک صفحه هواداری در اینستاگرام به نام آقای زارع پور ساخته شده که نمیتوان ارتباط مشخصی برای آن تعریف کرد. چالشهای فضای مجازی کم نیست و احتمالا وزیر جوان دولت سیزدهم هم کار سختی در 4 سال آینده پیش رو خواهد داشت.
راه طولانی فرهنگ
فرهنگ جامعه قابل مهندسی کردن نیست. این موضوع پیش از این بارها و بارها امتحان شده و شکست خورده است. پس اگر تیم رییسی به جای مهندسی و تغییر فرهنگ درصدد "مدیریت" فرهنگ برآیند شاید در نهایت نتیجه بهتری حاصل شود. وعدههای رییسی در حوزه فرهنگ هر چه که بود، فرهنگی نبود. هر چند همه ارکان فرهنگ هم در اختیار رییسی نیست. اما نگاهی به دولتهای گذشته نشان میدهد جامعه (در بهترین حالت و بدون درگیری) راه خود را رفته و امروز در این نقطه قرار گرفته، پس احتمالا تقابل فرهنگی آن هم در جامعهای متکثر مثل ایران چاره کار نخواهد بود. چه خوب که دولت به جای محدودیت و ایجاد تقابل در فرهنگ راه را برای اقناع جامعه بازتر بگذارد.
*خبرنگار اقتصاد آنلاین