دسترسی به موادمخدر به زیر ۷دقیقه رسید
اوایل دهه90 که ستاد مبارزه با موادمخدر رسما از شناسایی ماده مخدر جدیدی با نام «گل» در بازار توزیع خبر داد و نمونه این ماده را برای شناسایی ترکیبات آن به آزمایشگاه تخصصی فرستاد، کمتر کسی فکر میکرد که در آینده نهچندان دور، گل به مسئله اول خانوادههای ایرانی تبدیل شود؛ مخدری که در رتبه پایینتری از تریاک، هروئین و شیشه قرار داشت، ولی به مرور توانست پله پله صعود کرده و جایگاه مستحکمی را بهخصوص در میان نوجوانان و جوانان کسب کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، حالا آمار مصرف گل آنقدر در کشور بالا رفته که صدای سرپرست مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور هم درآمده است. فاطمه رضوانیمدنی میگوید: «بیشترین سؤالات تماسگیرندگان با خط ملی اعتیاد در 3ماهه اول سال1400 درباره گل بوده و سؤالات درباره تریاک در اولویت دوم قرار داشته است.»
گل از شیشه پیشی گرفت
هرچند که مسئولان میگویند که فراوانی زیاد سؤالات شهروندان درباره گل لزوما به این معنا نیست که این ماده مخدر رتبه اول مصرف را در کشور دارد، اما یک موضوع درباره «گل» مسلم و تثبیت شده است که این مخدر حتی از شیشه هم پیشی گرفته و در میان روانگردانها جایگاه نخست را بهدست آورده است. فرید براتیسده، روانشناس و کارشناس پیشگیری و درمان اعتیاد درباره آخرین صورتبندی مصرف موادمخدر در کشور، میگوید: «عمده مصرف موادمخدر در ایران از قدیم مواد افیونی تریاک و مشتقات آن مانند شیره بوده که هنوز هم همینطور است. هماکنون گل در رتبه دوم و شیشه در رتبه سوم مصرف در ایران قرار دارند.»
افزایش مصرف هروئین در دوره کرونا
او درباره دیگر تغییرات جدیدی که در الگوی مصرف موادمخدر در ایران مشاهده شده است، افزود: «مصرف هروئین که مدتی رو به کاهش رفته بود، اخیرا بهدلیل شرایط کرونایی و بالا رفتن هزینهها و شرایط اجتماعی، متأسفانه در حال زیاد شدن است. استعمال هروئین در رتبه چهارم مصرف موادمخدر در کشور قرار دارد و روند افزایشی مصرف آن نگرانکنندهاست. چند دارویی شدن مصرفکنندگان یعنی مصرف همزمان متادون و شیشه، متادون و هروئین و... هم موضوع دیگری است که معتادان مبتلا به آن در حال زیاد شدن هستند.»
سن مصرفکنندگان مواد 2، 3سال کاهش یافته
براتیسده با هشدار درباره افزایش مصرف مادهمخدر گل در سنین پایین، عنوان کرد: «متوسط سن مصرفکنندگان موادمخدر در ایران نسبت به یکدهه گذشته بین 2 تا 3سال پایین آمده است که بر این اساس، متوسط سنی مصرفکنندگان مواد که قبلا 25 تا 26سال بود، اکنون به 22 تا 23سال رسیده است. چند روز قبل هم گزارشی به نقل از دبیر شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر در یکی از استانها اعلام شد که مصرف موادمخدر و بهطور عمده حشیش و گل به سنین 13 تا 15سال رسیده است. براساس آمارهایی که مطرح میشود 2.3درصد دانشآموزان، مصرفکننده مواد و عمدتا مصرفکننده گل هستند.» این آمارها در حالی ارائه میشود که سخنگوی ستاد مبارزه با موادمخدر در دی1396 سن شروع مصرف موادمخدر را بین 15 تا 17سال عنوان کرده بود.
این کارشناس پیشگیری و درمان اعتیاد در تشریح چرایی کاهش سن مصرف گل در ایران، عنوان کرد: «گل از مشتقات حشیش و ماریجوآناست و چون شایعههای زیادی وجود دارد که این ماده اعتیادآور نیست، روزبهروز شاهد افزایش مصرف آن بهخصوص در بین جوانها هستیم. این در حالی است که این ماده، اعتیادآور است. دلیل دیگر افزایش مصرف ماده مخدر گل این است که حتی برخی کشورهایی که مبارزه سفت و سختی با حشیش داشتند که آخرین آن هم مکزیک بود، گل را آزاد اعلام کردند.»
سعید صفاتیان، رییس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز پدیده کاهش سن مصرف «گل» را تأیید میکند و میگوید: «با افزایش مصرفکنندگان گل از سنین نوجوانی، آنها پس از 5، 6سال مصرف سنگین گل، دچار عوارض روانی، توهم، هذیان، اضطراب و اختلال شخصیت میشوند و بعدها با گروهی از جوانان مواجه خواهیم شد که به درد کار و شغل و ازدواج و مشارکت در حوزههای اجتماعی و سیاسی نمیخورند و جرم و جنایت و تنش در خانوادهها بالا میرود. عوارض روانی گل و تأثیر آن خیلی سنگینتر از موادمخدری مانند تریاک است؛ بهطوری که بالای 90درصد بستریهایی که درباره مشکلات روانپزشکی ناشی از مصرف مواد در بیمارستانها داریم، مربوط به مصرف گل و روانگردانهاست؛ بهعنوان مثال اگر بیمارستانی دارای 100تخت برای بستری بیماران با عارضههای روانی است و 10تخت را به معتادان اختصاص داده، 9تخت مربوط به مصرفکنندگان گل و روانگردانهاست.»
تشدید بحران گل در ایران
رییس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام نسبت به افزایش تولید گل در همسایگی ایران هشدار داد و گفت: «افغانستان در حال تبدیل شدن به یک کشور تولیدکننده بالای گل است؛ با افزایش تولید گل، هم قیمت آن پایین میآید و هم سطح دسترسی به آن راحتتر میشود. از چند روز گذشته که ناتو، آمریکا و انگلیس اعلام کردند که از افغانستان خارج میشوند، زنگ هشدار برای ایران بلندتر به صدا درآمده است؛ چون در این شرایط، تولید موادمخدر در افغانستان ازجمله تولید گل بهشدت رشد پیدا میکند و از آنجایی که طالبان برای فعالیتهایش نیاز به پول دارد و منابعش را هم از طریق فروش موادمخدر تامین میکند؛ بنابراین تولید موادمخدر در ایالتهایی که در دست طالبان قرار گرفته، بالاتر هم میرود و این بحران در درجه اول متوجه ایران و بعد به سمت بالکان، روسیه، هند و پاکستان خواهد بود.»
پدیده سفارش مواد درب منزل
چالش سهولت دسترسی به موادمخدر در جامعه موضوع دیگری است که کارشناسان در لابهلای حرفهایشان دائم نسبت به آن هشدار میدهند. براتیسده، کارشناس پیشگیری و درمان اعتیاد در اینباره میگوید: «عوامل محیطی که مواد را در دسترس افراد قرار میدهد به سمتی رفته که هر کس طالب باشد، میتواند به آسانی به آن دسترسی پیدا کند. حتی اخیرا درب خانه هم میآورند و تحویل میدهند و سوداگران به نوعی سرویس سفارش درب منزل راه انداختهاند. بیشتر فروشندگان موادمخدر از ظرفیت فضای مجازی نیز سوءاستفاده میکنند.» سعید صفاتیان در اینباره آمارهای دقیقتری ارائه میکند و میگوید: «در ایران سالانه یکمیلیون نفر معتاد به 8هزار مرکز درمانی ویژه معتادان مراجعه میکنند که البته هیچکدام از آنها بهخاطر پیدا نکردن موادمخدر به این مراکز مراجعه نکردهاند. بررسیها نشان میدهد که قیمت موادمخدر روزبهروز نسبت به نرخ تورم پایینتر میآید و در فضای مجازی یا با یک تلفن در کمتر از 7دقیقه میتوان به موادمخدر دسترسی پیدا کرد. سیستم قاچاق درواقع دارد سوبسید میدهد تا قیمت مواد بالا نرود و تقاضا در جامعه زیاد شود.»
دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر، نظامی یا امنیتی نباشد
صفاتیان، رییس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام مانند همه کارشناسانی که درباره بایدهای مبارزه با موادمخدر، انگشت اشاره را به سمت اولویت دادن به پیشگیری میگیرند، معتقد است: «اتاق فکر سیستم قاچاق یک سیستم دینامیک را پیگیری میکند؛ این در حالی است که سیستم مبارزه با موادمخدر در کشور ما با تفکر استاتیک در حال فعالیت است؛ یعنی منتظر است تا از سمت قاچاقچیها برنامهای پیاده شود تا تازه یک برنامه را آرام آرام شروع کنند، بستن مرز و بگیر و ببند هم وجه غالب عملیاتها و شگردهاست؛ درحالیکه آگاهسازی و آموزش نوجوانان و جوانان باید در رأس برنامهها باشد.
از زمان تشکیل ستاد مبارزه با موادمخدر، نگاه سختافزاری به مبارزه با موادمخدر وجود داشته است. از سال67 تاکنون تمام افرادی که بهعنوان دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر منصوب شدهاند، افرادی از حوزههای نظامی، انتظامی یا امنیتی بودهاند و دیدگاهها در این ستاد، قهری و برخوردی بوده است. موفقیت چندانی نداشتهایم؛ به همین جهت از رییسجمهور منتخب انتظار میرود که دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر را از بین نیروهای جامعهشناس، پزشک یا روانشناس انتخاب کند تا برنامههای این ستاد بهسمت کاهش تقاضا و پیشگیری از گسترس مصرف موادمخدر برود.»
ستاد در سال99 یک ریال هم برای پیشگیری به بهزیستی نداد
فرید براتیسده نیز که تا اواخر اردیبهشتماه1400 مدیرکل دفتر پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور بود، در زمینه وضعیت کشور در حوزه پیشگیری از مصرف موادمخدر، گفت: «شخص دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر اعلام کرده که آن قدر که به مبارزه و مقابله با قاچاق موادمخدر و سپس درمان معتادان توجه کردهاند به پیشگیری نپرداختهاند؛ بنابراین خود ستاد مبارزه با موادمخدر هم اذعان به کمکاری در حوزه پیشگیری کرده است.
اصل اساسی، پیشگیری از مصرف موادمخدر است، اما متأسفانه کار ستاد مبارزه با موادمخدر فقط ساماندهی معتادان متجاهر شده و پیشگیری را رها کردهاند. باید توجه داشت که پیشگیری یک فعالیت درازمدت است و نباید از آن انتظار بازدهی زودهنگام داشت. پیشگیری باید بهطور عمده از طریق مدارس و دانشگاهها انجام گیرد و اقشار جوان را فعالانه وارد میدان کرد تا توسط آنها فعالیتهای اجتماعمحور برای پیشگیری از مصرف موادمخدر توسعه پیدا کند.
بعد از مدارس لازم است در محلهها فعالیتهایی جدی صورت گیرد، اما متأسفانه ستاد مبارزه با موادمخدر بودجههای مربوط به چنین فعالیتهایی را در راستای پیشگیری مصرف موادمخدر قطع کرده است. ستاد مبارزه با موادمخدر در سال1399 حتی یک ریال هم برای پیشگیری از مصرف مواد به سازمان بهزیستی کشور اعتباری نداد و تنها یک بودجه یکمیلیارد تومانی برای خط ملی اعتیاد تخصیص داده شد.»