پشت صحنه واکسن توریستی
بهدنبال تغییرات گسترده در سبک و ذائقه سفرهای مردم در سراسر جهان، در عملکرد انواع گردشگری نیز تغییرات گستردهای ایجاد شده است.
اما نکته حائز اهمیت در عملکرد کشورهای مقصد در نحوه واکسیناسیون برای شهروندان آن کشور است. برخی کشورها همچون آمریکا و امارات طرح واکسیناسیون عمومی را در کشور خود در بالاترین سطح پیش بردهاند. از اینرو، بهمنظور جذب گردشگر، کسب درآمد و رونق اقتصادی بازار گردشگری از واکسن مازاد خود برای تزریق گردشگران خارجی استفاده میکنند.
اما این درحالی است که کشورهایی همچون ارمنستان و روسیه موفقیت چندانی در واکسینه کردن شهروندان خود نداشتند و مثلا در ارمنستان با یکسوم جمعیت تهران، میزان واکسیناسیون عمومی برای زیر یک درصد از جمعیت این کشور تحقق یافته است. اما با توجه به وابستگی اقتصادی ارمنستان به بازار گردشگری که پس از همهگیری کرونا با ضربه سهمگینی مواجه شده گردشگری واکسن را به عنوان روشی برای بازگشت گردشگران خارجی به این کشور بهکار گرفته است که این طرح تاکنون برای این کشور با استقبال چشمگیری همراه بوده و گردشگران بسیاری از کشورهای ایران، روسیه، لهستان و چین با هدف تزریق واکسن به ارمنستان سفر کردهاند.
مالزی اگرچه تاکنون تمامی شهروندان خود را واکسینه نکرده اما با توجه به وابستگی کامل این کشور به بازار گردشگری بینالمللی، حدود ۹۰ درصد از فعالان گردشگری را واکسینه کرده و از دیگر کشورها دعوت به سفر به مالزی برای دریافت واکسن میکنند.
باتوجه به تفاوت در فاصله دریافت دو دز واکسنها، سیاست کشورها در جذب گردشگر متفاوت است. فاصله بیش از ۴۵ روزه بین دریافت دو دز در ارمنستان، گردشگران را وادار به سفر دوباره به این کشور میکند. این درحالی است که فاصله دریافت دو دز در ابوظبی، امارات و روسیه حدود سه هفته است و این فرصتی را برای سفر حدود یک ماهه به گردشگران میدهد تا در کشور مقصد به گشت و گذار بپردازند.
خلق سبک جدید گردشگری با عنوان «گردشگری واکسن» که در واقع شاخهای از گردشگری سلامت است فرصتی را برای آژانسهای مسافرتی و فراهم کردن پکیجهای ویژه مسافرتی با هدف واکسن ایجاد کرده است تا از این طریق به جبران خسارتهای یک ساله ناشی از بحران کرونا بپردازند. در واقع پس از آغاز گردشگری واکسن در برخی کشورها درخواست تورهای واکسن با افزایش چشمگیری همراه بوده و پکیجهای مسافرتی تا یک ماه آینده بهفروش رفتهاند. این امر نشاندهنده آن است که گردشگری واکسن علاوه بر کسب درآمد در کشورهای مقصد، منجر به فعالیت دوباره فعالان گردشگری کشورهای مبدأ نیز شده است.
البته درحالحاضر آمار دقیقی از میزان سفرها در دسترس نیست اما در مقایسه با سال گذشته رشد چشمگیری را نشان میدهد بهطوریکه در صورت ادامه این روند میتواند به بازگشت ۲۰ تا ۵۰ درصدی گردشگران منجر شود. سفرهای چند روزه یا یک ماهه میتواند تاثیر مهمی بر کسب درآمد کشورهای مقصد و آژانسهای مسافرتی در کشورهای مبدأ داشته باشد. اگر این سفرها را از ایران درنظر بگیریم برای سفر چهار روزه به ارمنستان از ۳ میلیون تا ۷ میلیون تومان برای هر فرد هزینه خواهد داشت و برای سفر به ابوظبی در صورت دریافت ویزا، از ۶ میلیون تومان آغاز میشود. البته دو روز پیش اعلام شد، دولت ارمنستان شرط واکسیناسیون توریستها را «سفر حداقل ۱۰ روزه به این کشور و اقامت در مراکز اقامتی رسمی- هتلها» اعلام کرده است. این اقدام دولت ارمنستان نشانهای روشن از «قصد تجاری-گردشگری دولت در واکسیناسیون مسافران خارجی» است.
با این حال، اگرچه گردشگری واکسن راهی برای بازیابی گردشگری بینالمللی و کسب درآمد برای دولتها و فعالان گردشگری در کشورهای مقصد بهشمار میرود اما گروهی از کارشناسان سه ایراد اساسی بر این طرح وارد میدانند.
نخست اینکه، این امر نابرابری در جهان را گسترش میدهد و با توزیع ناعادلانه واکسن تنها در برخی از کشورهای پیشرفته، دیگر کشورها از جمله کشورهای درحال توسعه یا توسعهنیافته را از روند واکسیناسیون عمومی محروم میکند یا بسیار به تاخیر میاندازد. ایراد مهم دیگری که برای این سبک جدید گردشگری مطرح میشود اینکه باتوجه به رکود اقتصادی و بهخطر افتادن اشتغال بسیاری از افراد، وضعیت معیشت بسیاری از خانوارها با افت چشمگیری همراه شده است. از این رو، سفر به کشورهای دیگر با هدف واکسن تنها برای قشر و طبقه مرفه فراهم میشود و دیگر اقشار جامعه از آن محروم میشوند که این امر بر روند نابرابری، تضاد طبقاتی و نارضایتیها در کشورهای کمتر توسعهیافته میافزاید. آنچه باعث شده برخی کشورها در جریان واکسیناسیون شهروندانشان با مازاد «واکسن در اختیار» مواجه شوند، به پیشخریدهای اولیه در زمان انجام آزمایشها و سرمایهگذاری شرکتهای تولید واکسن در جهان مربوط میشود. برخی کشورها سال گذشته از شرکتهایی که امروز به عرضهکننده جهانی واکسن تبدیل شدهاند، حمایت مالی به عمل آوردند و سهمیه در اختیارشان که بعضا از میزان دز مورد نیاز برای واکسیناسیون شهروندانشان بیشتر است نتیجه همان حمایت مالی است. اما با این حال، ضرورت توزیع عادلانه واکسن در دنیا برای ریشهکن شدن اساسی کرونا، در تضاد با این وضعیت قرار دارد.
شاید مهمترین ایرادی که بتوان به طرح سفر با هدف واکسن وارد کرد این باشد که این امر میتواند منجر به کندتر شدن روند واکسیناسیون در کشورهای درحال توسعه یا توسعهنیافته شود و دولتها بهجای تمرکز و در اولویت قرار دادن طرح واکسیناسیون سراسری، با تکیه بر واکسینه کردن کشورهای دیگر از آن غافل شوند و بهجای مهار کرونا بیش از هر زمان دیگری درگیر اوجگیریهای مجدد کرونا در کشور خود شوند.
البته در کنار ایراد و انتقاد از سبک جدید سفر به کشورهای برگزارکننده تورهای واکسن، نقد اصلی و اساسی به کشورهای متقاضی برای سفر به این کشورها است که بهجای فراهمسازی شرایط و تسریع واکسیناسیون عمومی در یک موقعیت برابر، این فرصت را برای دیگر کشورها با توزیع ناعادلانه و نابرابر بهجود آوردهاند که این امر میتواند بر بیاعتمادی شهروندان در تمامی سیاستگذاریهای آتی اثرگذار باشد.