خط لوله گوره – جاسک نقشه تجاری ایران را تغییر می دهد / داخلی سازی امروز یک الزام است نه یک انتخاب
خط لوله گوره – جاسک یکی از پروژههای استراتژیک ایران برای دور زدن تنگه هرمز و قطع وابستگی به عبور کشتیهای نفتکش ایران از این تنگه است. علاوه بر این، احداث این خط لوله کمک میکند که کشورمان با هزینه کمتری نفت را برای صادرات آماده کند و در فاصله نزدیکتری به آبهای آزاد نفت را به نفتکشها تحویل دهد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فارس، حسین مدرس خیابانی، سرپرست سابق وزارت صمت معتقد است راهاندازی خط لوله گوره- جاسک باعث تغییر نقشه تجاری کشور میشود.
مدرس خیابانی که پیش از سرپرستی وزارت صمت، معاون بازرگانی این وزارتخانه بود، در حال حاضر مسئولیت هلدینگ سرمایهگذاری امید به عنوان یکی از هلدینگهای بزرگ زیرمجموعه دولت را بر عهده دارد. این هلدینگ در حال حاضر احداث بخشی از تاسیسات مرتبط با خط لوله گروه- جاسک شامل مخازن ذخیرهسازی را بر عهده دارد. گفتوگو با حسین مدرس خیابانی را میخوانید:
از نظر شما مهمترین تاثیر اجرای طرح استراتژیک انتقال نفت خام از گوره به جاسک چیست؟
با راهاندازی این پروژه عظیم، تراکم تجارت ایران از خلیج فارس به دریای عمان منتقل میشود و به لحاظ ژئوپولتیک نیز نقشه تجاری کشور تغییر میکند. ما سالها به دنبال این بودیم که از سواحل مکران و دریای عمان به عنوان یکی از قطبهای تجاری ایران استفاده کنیم که با راهاندازی این خط لوله که در فاز نخست آن، ۲۰ مخزن نفتی در مجموع با ظرفیت ۱۰ میلیون بشکه نفت از سوی شرکت پتروامید آسیا که از زیرمجموعههای هلدینگ امید است احداث خواهد شد. البته همان طور که میدانید این پروژه در چند فاز اجرا شده و در نهایت ظرفیت مخازن ذخیره سازی نفت خام در این طرح به ۵۰ میلیون بشکه نفت خام خواهد رسید. من فکر میکنم با راهاندازی طرح انتقال نفت خام از گوره به جاسک شاهد رونق کسب وکار اقتصادی در منطقه جاسک و جنوب شرق ایران خواهیم بود.
این را هم باید اضافه کنم که یکی از اولویتهای هلدینگ امید، سرمایهگذاری در استانهای مرزی است، در همه کشورهای دنیا شهرهای مرزی به لحاظ اقتصادی توسعه یافته هستند و شرایط اقتصادی بهتری نسبت به سایر نقاط کشورشان دارند اما در ایران این وضع برعکس است و اتفاقا مرکز نشینهای ایران به لحاظ اقتصادی وضع بهتری دارند. حال با اجرایی کردن این طرح میتوانیم شاهد رونق اقتصادی در این منطقه مرزی شویم.
سیاست هلدینگ امید برای سرمایهگذاری و رونق در این منطقه که از جمله مناطق کمتر توسعه یافته ایران است چیست؟
ما در مجموعه امید سند راهبردی را تهیه کردهایم و براساس آن تمرکزمان به طور عمده بر دو بخش انرژی و معدن است. هلدینگ امید پنجمین شرکت بورسی ایران و نخستین هلدینگ معدنی در کشور است. ضمن اینکه در بخش انرژی هم فعال هستیم هم در ساخت نیروگاههای سیکل ترکیبی، برقابی و خورشیدی و هم ذخیرهسازی نفت خام. از این رو میتوانیم در حوزههای این چنینی سرمایهگذاری کرده و سبب رونق در این مناطق شویم. هم اکنون نیز پتروامید آسیا موافقت حضور در میدان نفتی دارخوین را از شرکت ملی نفت ایران گرفته است، البته این را هم باید اضافه کنم که ما در این میدان نفتی پیش از این ۲۰ میلیون دلار هزینه کرده بودیم، حال یا به عنوان یکی از شرکتهای اکتشاف وتولید یا به عنوان شریک و سرمایه گذار در کنار شرکتهای اکتشاف وتولید در توسعه این میدان حضور خواهیم یافت.
همان طور که خودتان هم اشاره کردید هلدینگ امید بیشتر به عنوان یک هلدینگ معدنی معروف است تا انرژی، فکر میکنید در بخش انرژی هم بتوانید مزیتی ایجاد کنید؟
ما با مطالعه دقیق وارد پروژههای نفتی شدهایم. مزیت نسبی کشور ما هم در بخش نفت و پایین دست آن و هم در بخش معدن و صنایع پایین دست آن است. هلدینگ امید هم قطعا در هر دوی این بخشها حرفهای خوبی برای گفتن دارد و اتفاقا سرمایهگذاری خوبی هم کرده است هم به لحاظ توسعه طرحهای فعلی و هم با مطالعه روی طرحهای جدید میتوانیم در سالهای آتی در بخش انرژی نقش افرینی کنیم.
یکی از مهمترین شاخصههای اجرای طرح انتقال نفت خام گوره به جاسک واگذاری بخش قابل توجهی از ساخت و تجهیزات به سازندگان داخلی بوده و در کنار آن افزایش اشتغالزایی از محل اجرای این طرح بوده، رویکرد هلدینگ امید در این بخش چیست؟ با توجه به این که پیش از این هم در وزارت صمت مسئولیت داشتید و با نقاط ضعف و قوت اتکا به این رویکرد آشنا هستید.
من همان زمان هم که در وزارت صمت مشغول به فعالیت بودم، ساخت داخل یکی از محوریترین برنامههای من بود. از زمانی هم که به هدلینگ امید آمدهام ساخت داخل یکی از راهبردی ترین برنامههای من بوده و محور فعالیتهایی که در این مجموعه انجام میدهیم بر این اصل استوار است. ساخت مخزن ذخیرهسازی در جاسک اولین تجربه پتروامید اسیا نبوده است ما در گناوه هم مخزن ساختهایم. ۸۰ درصد تجهیزات به کار رفته در گناوه درآن زمان خارجی بود اما اینک در جاسک همه چیز سوییچ شده و دقیقا ۸۰ درصد تجهیزات به کار رفته در این طرح ایرانی است.
خاطرم هست روز اولی که به هلدینگ امید آمده بودم عمده قراردادهای ما برای تامین ورق از چین بود که با توجه به توانمندیهایی که در سازندگان داخلی در این ارتباط به وجود آمد همه آنها را لغو کردیم و به سازندگان داخلی سفارش دادیم. در بازدیدی که به همراه اقای تورج دهقانی مدیرعامل شرکت متن از روند ساخت مخازن ذخیره سازی جاسک داشتیم اقای دهقانی هم تاکید کرد که مخازن احداث شده در این طرح ایرانی ترین مخازنی است که تاکنون ساخته شده است.
طبیعی است که توجه به ساخت داخل از چند جهت برای کشور ما حائز اهمیت است، مهترین منطق آن اشتغالزایی ایجاد شده از محل آن است. الان یکی از مهمترین مشکلات و تنگناهای کشور ما بیکاری جوانان است و فکر میکنم در حال حاضر مهمتر از این مساله یعنی رفع بیکاری و ایجاد اشتغال، نداریم چرا که عمده مطالبات مردم در این زمینه است. از این رو در اجرای همه طرحهای توسعهای مان بر روی داخلی سازی تاکید میکنیم.
نکته دوم در توجه به داخلیسازی و استفاده از توانمندیهای داخلی این است که دیگر امروز برای همه ما مشخص است که به دلیل مواضع سیاسی که داریم شرکتهای خارجی به راحتی تکنولوژی و فناوری را در اختیار ما قرار نمیدهند در واقع آنها خیلی تمایل ندارند ما در منطقه از همه لحاظ از جمله اقتصادی قدرتمند شویم به همین دلیل دسترسی ما را به فناوریها بسیار سخت کردهاند. اگر قبلا ساخت داخل و داخلیسازی یکی از گزینههای پیش روی ما بود و میتوانستیم انتخاب کنیم که در این پروژه ساخت داخل داشته باشیم یا نه، اما امروز داخلیسازی یک الزم و اجبار برای کشور است، ما حتما باید به سمت استفاده از توان داخل و متخصصان داخلیمان برویم تا به فناوری ملی و بومی برسیم که فکر میکنم رویکر اقتصاد مقاومتی و تکیه بر توان داخل در این زمینه بسیار راهگشا بوده است.
با این حال در بخش نفت بعضی از فناوریها هایتک است و تنها راه آموختن آنها تعامل با شرکتهای توانمند خارجی است، ما نمیتوانیم درهای خود را به روی دنیا ببندیم و بگوییم که میخواهیم داخلیسازی کنیم، در این صورت هم، زمان را برای توسعه از دست می دهیم هم هزینههای زیادی را در این بخش به اقتصاد و شرکتها تحمیل می کنیم، فکر می کنید داخلی سازی تا کجا توجیه دارد و چطور می شود این تناقض ها را رفع کرد؟
ببینید داخلی سازی تعارضی با ارتباط با شرکتهای بین المللی ندارد، اتفاقا ما در توسعه و توانمند کردن شرکتهای خود حتما به تعامل بین المللی نیاز داریم، وقتی که خودمان کالایی را ساختیم باید آن را تجاریسازی کرده و صادر هم کنیم. فرمایش مقام معظم رهبری هم که تاکید کردند اقتصاد باید درونزا و برونگر باشد مبتنی بر این اصل است، یعنی ما حتما نیاز داریم که با دنیا در تعامل بوده و محصولاتمان را صادر کنیم.
این که گفتم توجه به ساخت داخل دیگر یک الزام و اجبار است به این معنی نیست که ما درهای کشورمان را به روی شرکتهای خارجی ببندیم، منظورم این است باید تا جایی که می توانیم از توانمندیهای داخلی استفاده کنیم، کما این که سایر کشورها هم این کار را انجام دادهاند. من در بسیاری از جلسههایی که داشتهام بارها گفتهام این که ما می گوییم استفاده از توان داخلی و«ساخت ایران»، تنها حرف ما نیست، شعار ۷۵ کشور در دنیاست و آنها هم به دنبال این هستند که ساخت کشور خودشان را به دنیا عرضه کنند، همه کشورها دوست دارند که استقلال صنعتی و تکنولوژیکی داشته باشند.
فکر میکنید چطور می توانیم فناوریهای های تک را به داخل کشور بیاوریم؟
من هنوز احساس می کنم ظرفیتهای داخلی ما به گونهای است که می توانیم بسیاری از فناوریها را در داخل کشور تولید کنیم. اما در جایی که این امکان وجود ندارد می توانیم در قالب مشارکت، مهندسی معکوس و استفاده از سرمایه خارجی انتقال فناوری را ممکن کنیم بسیاری از کشورهای شرق اسیا هم از این روشها استفاده کردند. البته این را هم باید بگویم که ما در نقطهای هستیم که برای بعضی از مطالعات بنیادی فناوری به سرمایهگذاری سنگین و زمان نیاز داریم که امروز هیچ کدام از آنها را نداریم، نه پول آنچنانی برای سرمایهگذاری داریم و نه زمان، بنابراین فکر میکنم فعلا میتوانیم از طریق مهندسی معکوس که من اصطلاحا به آن «استراتژی تقلید» می گویم به این فناوریها دست پیدا کنیم.
با این حال به نظرم نگاه به ساخت داخل به هیچ عنوان منافاتی با تعامل بین المللی ندارد، این که عدهای همچنان نگاهشان به بیرون است، به نظرم اعتماد به نفس ندارند و به این خودباوری نرسیده اند که ما هم می توانیم در ساخت داخل توانمند شده و به رقابت با خارجی ها بپردازیم. به همین خاطر تا می گوییم ساخت داخل این افراد میگویند منظور شما این است که هیچ تعاملی با دنیا نداشته باشیم در حالی که ساخت داخل پلههای ترقی ما در تعامل بینالمللی است.
به عنوان آخرین سوال، یکی از مشکلات عمده کشور در توسعه طرحها تامین منابع مالی است، برنامه هلدینگ امید برای تامین مالی پروژه های نفتی در این بخش چیست؟
احساس من این است که با نقدینگی که در کشور داریم و بنیهای که شرکتهای سرمایهگذاری مانند «امید» دارند اتفاقا تنها نقطه قوت ما بخش تامین مالی است. یعنی ما به هیچ عنوان در این حوزه با مشکل مالی مواجه نیستیم و با بانکها هم تعامل خوبی داریم. بیش از ۱۱ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان مصوبه اعتباری از بانکهای تجاری داریم.
ضمن این که افزایش سرمایه ما هم به تصویب رسیده و از ۳۰ هزار میلیارد ریال به ۱۰۰ هزار میلیارد ریال رسیده و دوباره گام دوم افزایش سرمایه را تا ۲۰۰ هزار میلیارد ریال داریم. همچنین برای اجرای پروژهها میتوانیم از منابع داخلی خودمان و صادرات محصولاتمان استفاده کنیم. همچنین میتوانیم از روشهای دیگر تامین مالی مانند انتشار اوراق مشارکت هم بهره ببریم. در واقع نه تنها امید بلکه همه شرکتهای سرمایهگذاری برای اجرای طرحهای توسعهای خود مشکلی برای تامین منابع مالی ندارند. ضمن این که میتوانیم در پروژههایی که به منابع مالی بسیار زیادی نیاز دارند در قالب کنسرسیوم وارد شویم.