چرا نوشیدن چای در لحظات بحرانی می تواند مفید باشد؟
تحقیقاتی وجود دارد که نشان میدهد چای میتواند علائم افسردگی، فراموشی و سندروم داون را بهبود ببخشد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرادید، قرنها چای چیزی فراتر از یک نوشیدنی برای رفع عطش بوده است. مردم در سراسر جهان برای آرامش، رفع خستگی و تمدد اعصاب چای مینوشند و اکنون بیشتر از هر زمان دیگری به آن نیاز است. این احساس که یک فنجان چای احیاکننده میتواند همه چیز را بهتر کند همچنان گزینه درستی است. با افزایش مصرف چای در سراسر جهان، سازمان ملل ۲۱ ماه مه را به عنوان «روز جهانی چای» معرفی کرد.
دانشمندان میخواهند بدانند که چای چطور بر خلق و شناخت مصرفکنندگان اثر میگذارد. بهویژه، آنها میخواهند بدانند آیا اثرات هشیارکننده و آرامشبخش چای نتایج زیستیِ ترکیبات موجود در چای است یا ناشی از بافتی است که چای در آن مصرف میشود؛ منظور از بافت عمل آماده کردنِ نوشیدنی، انتخاب فنجان مورد علاقه و فارغ از دنیا در گوشهای نشستن برای چند لحظه است. یا شاید هر دو اثرگذار است.
چای سیاه، سبز و اولانگ (نوعی چای چینی) همگی از یک گیاه به نام «کاملیا سینِسیس» به دست میآید. اما چای سبز به شکلی متفاوت فراوری میشود که به همین دلیل سطح برخی ترکیبات آن بالاتر است و دانشمندان باور دارند که اثرات مثبتتری بر سلامت ذهنی ما دارد.
تقویت مغز
استفان بورگواردت، رییس گروه روانپزشکی و روانکاوی در دانشگاه لوبک در آلمان، میگوید بر طبق یافتههای علمی چای میتواند عملکرد مغز را در افراد سالم بهبود ببخشد. او در مطالعهای که در سال ۲۰۱۴ انجام داد عصاره چای سبز را که معادل ۱ یا ۲ فنجان چای سبز بود به ۱۲ داوطلب سالم داد و از مغز آنها تصویربرداری کرد تا بتواند تغییرات اتصالات در نواحی خاصی از مغز را مشاهده کند.
او گفت: «ما در نواحی مغز که مرتبط با حافظه کوتاهمدت بود افزایش ارتباطات را مشاهده کردیم.»
مطالعهای که او در سال ۲۰۱۷ به همراه سایر دانشمندان به نگارش درآورد نشان داد که چای از ۳طریق بر روی مغز ما اثر میگذارد: این ماده میتواند بر روی علائم آسیبشناسی روانی مانند اضطراب اثر گذاشته و آن را کاهش دهد؛ میتواند به وسیله تقویت حافظه و تمرکز روی شناخت اثر بگذارد و میتواند بر عملکرد مغز اثر گذاشته و بهخصوص حافظه را تقویت کند. این مطالعه نتیجهگیری کرد که غربیها میتوانند حداقل ۱۰۰میلیلیتر چای سبز در روز مصرف کنند و به این وسیله از «عملکرد عصب-شناختی» محافظت کنند. اما بورگواردت هشدار داد که این اثرات چندان پردامنه و بزرگ نیست و شواهدی که در حال حاضر موجود است از طریق مطالعاتی با نمونههای اندک انجام شده است.
ترکیبات متفاوت
هنوز چندان مشخص نیست کدام ترکیبات موجود در چای مسئول افزایش قدرت مغزی ماست و آیا این ترکیبات به تنهایی کار میکنند یا در ترکیب با یکدیگر.
مهمترین ترکیبات موجود در چای آنتیاکسیدانهایی مانند اپیگالوکتشین گالات (EGCG) است که در واقع بیشترین ترکیب موجود در چای است و بعد از آن ال-تیانین است که نوعی آمینواسید است که در برگهای چای یافت میشود و در آخر هم کافئین.
بورگواردت میگوید فواید چای احتمالاً ناشی از یکی از ترکیبات موجود نیست بلکه ناشی از حضور کافئین و ال-تیانین با هم است.
تحقیقاتی وجود دارد که نشان میدهد چای میتواند علائم افسردگی، فراموشی و سندروم داون را بهبود ببخشد.
تحقیقی که در سال ۲۰۱۸ انجام شد نشان داد چای نوشیدن به صورت مرتب در طول زندگی خطر ابتلا به افسردگی را تا ۲۱درصد در افراد کاهش میدهد. البته، با توجه به این که این مطالعه یک مطالعه مشاهدهای بوده نباید بین افسردگی و نوشیدن چای رابطه علی و معلولی را برقرار کنیم بلکه باید گفت بین نوشیدن چای و افسردگی ارتباط همبستگی وجود دارد.
بورگواردت میگوید مطالعاتی که روی حیوانات انجام شده است نشان میدهند که نوشیدن چای تغییراتی را در ماده خاکستری مغز ایجاد میکند و این اثرات چای برای درمان بیماریهای روحی و روانی مانند افسردگی و فراموشی مفید است. اما او خاطر نشان کرد که این تحقیقات در مراحل ابتدایی هستند و قبل از نتیجهگیری لازم است که مطالعات آزمایشگاهی به واسطه آزمونهای بزرگتر بالینی تأیید شوند.
بیضرر
چای همچنین فوایدی برای سلامت جسمانی دارد. نوشیدن چای عمر را طولانی میکند، خطر بیماریهای قلبی-عروقی مانند حمله قلبی و سکته مغزی را کاهش میدهد و همچنین ممکن است خاصیت چربیسوزی داشته باشد.
گانتر کوهنله، دانشیار در گروه علوم تغذیه و غذا در دانشگاه ردینگ در انگلستان، درباره فواید فلاوانولها که در چای، کاکائو و برخی میوهها موجود است، تحقیق میکند. تحقیق او که در سال گذشته انجام شد، نشان داد افرادی که رژیم غنی از غذاهای فلاوانول مانند توت، چای و سیب مصرف میکنند، فشار خون پایینتری نسبت به سایرین دارند.
کوهنله میگوید، بسیاری از تحقیقاتی که درباره فواید چای و ترکیبات آن انجام شده است، معمولاً مشاهدهای است و به خودگزارشگری افراد و اثرات چگونگی تهیه غذا و مصرف آن متکی است.