چابکی در کسب و کار پیش نیاز اصلی تحول دیجیتال
یکی ازستونهای اساسی تحول دیجیتال در صنعت بیمه، آن است که شرکت های بیمهگر از لحاظ فرهنگ سازمانی و رهبری به سمت چابکی حرکت کنند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از چابک آنلاین، حامد شیدائیان، بنیان گذار و رییس هیات مدیره شرکت مشاوره و آموزش ذهن چابک نوشت: به عبارتی یکی از پیش نیازها و ارکان اصلی تحول دیجیتال، چابکی در کسب و کار است.
تحول چابک و حرکت به سوی چابکی در کسب و کار بدان معناست که سازمان به سمت مشتری-مداری واقعی حرکت کند و تمام تصمیمات، استراتژیها و برنامه ریزی ها بر اساس مشتری و نیازهای وی (بویژه نسل Z یا همان نسل اینترتنت) انجام گیرد.
ما درعصر اقتصاد تجربه هستیم، بنابراین در زمان خرید یک محصول بیمه ای فقط قیمت روی تصمیم گیری مشتری تاثیرگذار نیست و اساساً تجربه ای که آن شرکت بیمه در طول مدت بیمه نامه برای مشتری رقم می زند نیز حائز اهمیت است.
برای این منظور باید همکاری و تعامل درستی بین واحدهای سازمانی مختلف در یک شرکت بیمه شکل گیرد و بازخورد و صدای مشتری در سازمان طنین انداز شود.
متاسفانه به دلیل اینکه اکثر شرکت های بیمه ای ساختاری وظیفه ایی دارند، افراد سازمان خیلی همسو و هم هدف با یکدیگر حرکت نمی کنند، بنابراین ممکن است که تداخل وظایف و تضاد منافع بین این واحدها پیش بیاید.
اما اگر برنامه ریزی یک شرکت بیمه ای بر ارائه یک خدمت منحصربفرد و متمایز برای مشتری باشد، آنگاه تمام تعاملات بین واحدهای مختلف یک شرکت بیمه ای همسو با هم و در راستای خلق ارزش برای مشتری است.
در این گونه سازمانها، مشتری در مرکز تصمیم گیریها قرار دارد و واحدهای مختلف در شرایط عدم رضایت مشتری، انگشت اتهام را به سوی یکدیگر نمیگیرند.
همچنین یک شرکت بیمه ای چابک باید نسبت به عدم قطعیت و تغییر در شرایط بازار و خواسته های مشتریان انعطاف پذیر بوده و در برابر آن جبهه نگیرد .
همه گیری ویروس کرونا یک مثال بارز از این عدم قطعیت و ابهام در بازار است. شرکتهایی که در مقابل تغییر شرایط منعطف بودند، توانستند از این تهدید حتی بعنوان یک فرصت برای رشد کسب و کار خود استفاده کنند.
شرکتهای بیمهای که بتوانند در عمل و به دور از حرکتهای نمایشی، برای تحول دیجیتال خود استراتژی، نقشه راه و برنامه های عملیاتی داشته باشند، در اجرایی ساختن تحول چابک در سازمان خود ثابت قدم باشند و ضرورت حرکت به سمت نوآوری و فناوری را درک کرده باشند، می توانند کسب و کاری پیشرو و موفق داشته باشند.
از طرف دیگر شرکتهای بیمه ای که در خیال کسب درآمد با کسب و کاری سنتی همچون همیشه باشند، در سراب موفقیت قرار دارند.
در حال حاضر معدود شرکتهای بیمه ای در کشور هستند که تا حد خوبی به این بلوغ رسیده اند و ضرورت تحول دیجیتال و همکاری با اینشورتکها را درک کرده و در عمل و به دور شعار اجرایی کرده اند.
البته تغییر و تحول در یک سازمان نیاز به زمان، برنامه ریزی، قوانین تسهیل کننده از سمت نهاد ناظر، حمایت مدیریت و مهمتر از همه اینها، تغییر فرهنگ و نگاه رهبران شرکت به مقوله نوآوری دارد. شرکت های بیمه ای باید اجازه بدهند که اینشورتک ها بتوانند خدمات خود را در زنجیره ارزش آنها عرضه کنند و از سوی دیگر باید خدمات خود را در قالب سرویسهای بیمه گری باز در اختیار سایر کسب و کارها و استارت آپهای غیربیمهای بگذارند تا آنها نیز این خدمات را در مدل کسب و کاری خود تلفیق کرده و در اختیار مشتریان بگذارند.
همچنین شرکت های بیمه ای باید محصولات بیمه ای را برای مشتریان مختلف خود سفارشی سازی کنند و این همان چیزی است که معنا و مفهوم هوشمند سازی در صنعت بیمه است؛ اینکه بتوان بر اساس نیازهای یک مشتری، در زمان مناسب و با بهترین پوششها و قیمت، یک محصول بیمه ای را حتی بصورت خودکار به او پیشنهاد داد.
در پایان باید گفت که رمز موفقیت و دوام شرکتهای بیمه، از مسیر چابکی در کسب و کار، حرکت به سوی نوآوری و تحول دیجیتال و هوشمند سازی خدمات بیمه ای می گذرد.