FATF و گریز از شفافیت
رمز توسعه و تمدنسازی در هر عصر و هنگامهای، شناخت مقتضیات و ضرورتهای آن دوره خاص است.
به گزارش اقتصادآنلاین، علی قنبری در تعادل نوشت: رمز توسعه و تمدنسازی در هر عصر و هنگامهای، شناخت مقتضیات و ضرورتهای آن دوره خاص است. با نگاهی به شاخصهای اصلی تمدنها از عصر باستان تا به امروز که زمانه پسامدرنیسم نام گرفته، در خواهیم یافت سیستمهایی که درک درستی از بایدها و ضرورتهای عصر خود داشتهاند، دستاوردهای افزونتری برای مردم خود کسب کردهاند و تصویر ماناتری از خود در تاریخ بشری به یادگار گذاشتهاند.
حتی پیامبران نیز «فرزند زمانه خود بودن» را مهمترین شاخص انسانها در برهههای گوناگون دانستهاند و در تعالیم خود تلاش کردهاند آدمیان را متوجه این ضرورت غیرقابل انکار کنند. در نقطه مقابل، اما در طول تاریخ بشریت، آندسته از ساختارها و حکومتهایی که نسبت به ضرورتهای زمانه خود بیتفاوت بودهاند و سعی در انکار آنها داشتهاند، همواره باری بر دوش مردم خود افزودهاند و مشکلی بر مشکلات آنها سوار کردهاند. ما در عصر و زمانهای زندگی میکنیم که اصل شفافیت یکی از مهمترین شاخصها (اگر نگوییم مهمترین شاخص) به شمار میرود. عالمان علوم اجتماعی و ارتباطی از انفجار اطلاعات و قرار گرفتن مجموعه تحولات جهانی در یک اتاق شیشهای صحبت میکنند.
هر شهروندی در این عصر و هنگامه به یک رسانه بدل شده و کوچکترین تحرکی از سوی مسوولان و تصمیمسازان از چشمان تیزبین رسانهها و مردمی که با گوشیهایشان به جریان سیال اطلاعات جهانی وصل شدهاند، دور نمیماند. اما در شرایطی که مناسبات جهانی در بستر شفافیتی سیال قرار گرفته، هنوز در کشور ما هستند افراد و جریاناتی که مقتضیات و ضرورتهای این دوره را درک نکرده و تلاش میکنند پشت درهای بسته اقدام به تصمیمسازی و برنامهریزی کنند. جریاناتی که تصور میکنند میتوانند درهای کشور را بسته و بدون توسعه مناسبات ارتباطی با جهان پیرامونی، امورات کشور را در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، ارتباطی و...ساماندهی کنند.
روز گذشته گفتوگویی به نقل از احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و یکی از تحلیلگران اقتصادی اصولگرا روی ویترین خبرگزاریها قرار گرفت که در آن تاکید شده بود که اساسا پیوستن ایران به FATF، برای اقتصاد ایران هیچ رهاوردی نخواهد داشت و در ادامه پیشبینی کرده بود که مجمع تشخیص در نهایت رای به پیوستن ایران به FATF نخواهد داد. همان طور که اشاره کردم در شرایط فعلی جهان به سمت شفافیت و به اشتراک گذاشتن اطلاعات حرکت میکند. انسان امروز دریافته که از طریق همافزایی و همراهی دستاوردهای افزونتری را کسب خواهد کرد.
توسعه نهادهای بینالمللی و ساختارهای فراگیر عالمگیر در بطن یک چنین عصر و دورهای است که هر روز گسترش بیشتری پیدا میکنند. اما متاسفانه طرفداران عدم شفافیت در ایران همچنان تلاش میکنند، سنگر بایکوت اطلاعات و عدم شفافیت را حفظ کنند و تصور میکنند با بستن درهای کشور میتوانند خود را از معرض شفافسازی دور نگه دارند. وقتی مجموعه کشورهای جهان از کشورهای لیبرالیستی و کشورهای اسلامی گرفته تا نظامهای سوسیالیستی، کاپیتالیستی و... به این سند همکاری جهانی پیوستهاند و اعلام کردهاند، رتق و فتق امور بانکی و مالی در گروی پیوستن به این سند بینالمللی است، عدم درک این ضرورتهای غیرقابل انکار از سوی برخی افراد و جریانات، بدون تردید بخشی از منافع عمومی کشور را تحتالشعاع قرار میدهد.
از میان همه کشورهای جهان، تنها دو کشور ایران و کره شمالی هستند که هنوز به این سند نپیوستهاند. تکلیف کره شمالی که مشخص است، اما برای ایران به عنوان یک کشور باسابقه، تاریخی و باستانی که همواره در پهنه تمدنسازی حضور داشته، عیب است که نتواند درک درستی از ضرورتهای جدید جهانی داشته باشد. حتی چین که برخی جریانات اصولگرا از توسعه مناسبات اقتصادی و راهبردی با آن استقبال میکنند، بدون پیوستن ایران به FATF حاضر به همکاری مشترک با ایران نخواهد بود.
ضمن اینکه نپیوستن به FATF هم باعث نخواهد شد، مجموعه تحرکات اقتصادی و مالی ایران از چشم جهان دور بماند. ظرفیتهای ماهوارهای و دیجیتالی در جهان امروز به اندازهای رشد پیدا کرده که کوچکترین حرکت و معاملهای در فضای ارتباطی جهانی ثبت خواهد شد. این تصور که عدم پیوستن به FATF باعث میشود ایران بتواند معاملات خود را در فضایی غبارآلود و مبهم پیگیری کند، اشتباه محض است. از سوی دیگر، باید دید چه افراد یا جریاناتی از این فضای مبهم سود میبرند؟ بدون تردید کسانی از عدم تصویب FATF یا عدم احیای برجام نفع میبرند که طی سالها و دهههای اخیر سودهای هنگفتی از تحریمها و محدودیتها به جیب زدهاند.
افرادی که باعث شدهاند نیازهای ضروری ایران حداقل 20 تا 30 درصد گرانتر خریداری شود و به دست مردم برسد، برنده این فضای غیرشفاف اقتصادی خواهند بود. من به عنوان شخصی که سالها قبل در مجلس ششم حضور داشتهام وقتی مردم کشور را میبینم که برای تهیه مرغ و سایر مایحتاج خود در صفهای طویل ایستادهاند، احساس شرمندگی میکنم. به هر حال این مردم هم مطالباتی برای بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی خود دارند که باید به آنها پاسخ داده شود. بدون تصویب FATF باز هم باید منتظر فشار بیشتر بر اقشار کمتربرخوردار جامعه باشیم. برخی معتقدند که افراد و جریاناتی که در برابر احیای برجام یا پیوستن FATF سنگاندازی میکنند به دنبال آن هستند که انگیزههای عمومی مردم برای مشارکت در کشور و انتخابات را کاهش دهند.
چرا که این تحلیل وجود دارد که در صورت عدم استقبال گسترده مردم در انتخابات یک طیف یا جناح خاص میتواند سکان هدایت قوه مجریه را به دست بگیرد. این یک راهبرد اشتباه است، اگر مردم احساس کنند که حضور آنها برای کشور سودمند است، بدون تردید مانند گذشته در صحنه حاضر خواهند شد و از کشور در برابر تندرویها و افراطگریها حفاظت میکنند. بنابراین معتقدم که باید زمینه مشارکت بیشتر مردم در فضای عمومی کشور و انتخابات فراهم شود، چرا که نفع حضور افزونتر مردم متوجه مجموعه جریانات کشور خواهد بود.